TARIKHE_MOHAMMAD Telegram 616
🔶 تاریخ محمد
🔹 ترجمه‌ی تاریخ ابن‌هشام

🔸 101ـ درگذشت عبدالله مزنی
عبداللّه ابن مسعود بازگفت : من در جنگ بودم و نیم‌شبی برخاستم و آتشی دیدم که از میان لشکرگاه برخاست و می‌افروخت. چون نزدیک آن رفتم ، عبدالله ذی‌البِجادین مزنی را دیدم که درگذشته بود و گوری فروبرده بودند. و محمد درمیان گور او رفته بود. و ابوبکر و عمر بر سر گور او ایستاده بودند. محمد ایشان را گفت : برادر شما (یعنی عبداللّه) را بمن بدهید. پس ابوبکر و عمر ، عبداللّه را به گور فروهِشتند. و محمد با دست خود او را فروگرفت و در گور گزارد و گفت : خدایا ، من از عبداللّه خشنودم ، تو نیز ازو خشنود باش. و از بهر آن ، او را ذی‌البِجادین (دو پاره گلیم) می‌گفتند که خواهش باسلام داشت لیکن خاندانش جلو می‌گرفتند تا هر چی بود ازو گرفتند جز گلیمی سیاه. عبداللّه گلیم را دو پاره کرد ، و پاره‌ای لُنگ و پاره‌ای بچادر1. و بِجاد پاره‌گلیم سیاه باشد. و روی به مدینه گزارد ، و به پیش محمد آمد و در مسلمانی بسیار پسندیده‌خو و نیکرفتار گردید.

🔸 102ـ داستان مسجد ضِرار
دوازده تن از شناختگان دورویان نهادند مسجدی بیرون مدینه بهر ستیز با محمد بسازند. و به بهانه‌ی آن ، ایشان را فراهَمادي (جمعیتی) باشد و زبان سرزنش گشاده گردانند. ابوعامر راهب که دشمن محمد بود با ایشان یکی بود و ایشان را بر ساخت مسجد واداشت و خود آهنگ کیسَر روم کرد تا لشکر ازو ستاند و بجنگ محمد آید. پس مسجد را ساختند و بیوسان ابوعامر بودند که با لشکر درآید. چون محمد به تبوک می‌رفت ، دورویان درآمدند و گفتند : مسجدی بیرون مدینه ساخته‌ایم از بهر بیچیزان و غریبان ، اکنون خواهش آنست که بیایی و آنجا نماز کنی. محمد گفت : آماده‌ی سفرم و نمی‌توانم آمد ، چون بازگردم آیم. و محمد نمی‌دانست که دورویان به چه آهنگی ساخته‌اند. و چون بازگردید و به نزدیک مدینه رسید ، دانسته کرد که ایشان را چه آهنگ است. پس فرمود مالك ابن دُخشُم و عاصِم ابن عَدي (از انصار) رفتند و آن مسجد را سوزانیدند. آیه‌ی 107 و 108 از سوره‌ی توبه درباره‌ی ایشانست : و آنان که مسجد ضرار را ساختند تا آزارند و بیدینی ورزند و جدایی میان مسلمانانِ راست اندازند و کمینگاهی [باشد] برای آنان که با خدا و برانگیخته‌اش از پیش جنگند و سوگند می‌خورند که ما جز نیکی نخواستیم و خدا گواهی دهد که آنان دروغگویانند. هرگز در آن [مسجد] نایست! آن مسجدی که از روز نخست بر پرهیزکاری ساخته شده سزنده‌ترست که در آن ایستی. در آن مردانی‌اند که دوست دارند پاکیزه باشند و خدا پاکیزه‌ها را دوست دارد.

1ـ پروا کنید که ترجمان ، رفیع‌الدین اسحاق واژه‌ی چادر را برای مرد و بجای ردا بکار می‌برد که بر دوش می‌انداختند.



tgoop.com/tarikhe_mohammad/616
Create:
Last Update:

🔶 تاریخ محمد
🔹 ترجمه‌ی تاریخ ابن‌هشام

🔸 101ـ درگذشت عبدالله مزنی
عبداللّه ابن مسعود بازگفت : من در جنگ بودم و نیم‌شبی برخاستم و آتشی دیدم که از میان لشکرگاه برخاست و می‌افروخت. چون نزدیک آن رفتم ، عبدالله ذی‌البِجادین مزنی را دیدم که درگذشته بود و گوری فروبرده بودند. و محمد درمیان گور او رفته بود. و ابوبکر و عمر بر سر گور او ایستاده بودند. محمد ایشان را گفت : برادر شما (یعنی عبداللّه) را بمن بدهید. پس ابوبکر و عمر ، عبداللّه را به گور فروهِشتند. و محمد با دست خود او را فروگرفت و در گور گزارد و گفت : خدایا ، من از عبداللّه خشنودم ، تو نیز ازو خشنود باش. و از بهر آن ، او را ذی‌البِجادین (دو پاره گلیم) می‌گفتند که خواهش باسلام داشت لیکن خاندانش جلو می‌گرفتند تا هر چی بود ازو گرفتند جز گلیمی سیاه. عبداللّه گلیم را دو پاره کرد ، و پاره‌ای لُنگ و پاره‌ای بچادر1. و بِجاد پاره‌گلیم سیاه باشد. و روی به مدینه گزارد ، و به پیش محمد آمد و در مسلمانی بسیار پسندیده‌خو و نیکرفتار گردید.

🔸 102ـ داستان مسجد ضِرار
دوازده تن از شناختگان دورویان نهادند مسجدی بیرون مدینه بهر ستیز با محمد بسازند. و به بهانه‌ی آن ، ایشان را فراهَمادي (جمعیتی) باشد و زبان سرزنش گشاده گردانند. ابوعامر راهب که دشمن محمد بود با ایشان یکی بود و ایشان را بر ساخت مسجد واداشت و خود آهنگ کیسَر روم کرد تا لشکر ازو ستاند و بجنگ محمد آید. پس مسجد را ساختند و بیوسان ابوعامر بودند که با لشکر درآید. چون محمد به تبوک می‌رفت ، دورویان درآمدند و گفتند : مسجدی بیرون مدینه ساخته‌ایم از بهر بیچیزان و غریبان ، اکنون خواهش آنست که بیایی و آنجا نماز کنی. محمد گفت : آماده‌ی سفرم و نمی‌توانم آمد ، چون بازگردم آیم. و محمد نمی‌دانست که دورویان به چه آهنگی ساخته‌اند. و چون بازگردید و به نزدیک مدینه رسید ، دانسته کرد که ایشان را چه آهنگ است. پس فرمود مالك ابن دُخشُم و عاصِم ابن عَدي (از انصار) رفتند و آن مسجد را سوزانیدند. آیه‌ی 107 و 108 از سوره‌ی توبه درباره‌ی ایشانست : و آنان که مسجد ضرار را ساختند تا آزارند و بیدینی ورزند و جدایی میان مسلمانانِ راست اندازند و کمینگاهی [باشد] برای آنان که با خدا و برانگیخته‌اش از پیش جنگند و سوگند می‌خورند که ما جز نیکی نخواستیم و خدا گواهی دهد که آنان دروغگویانند. هرگز در آن [مسجد] نایست! آن مسجدی که از روز نخست بر پرهیزکاری ساخته شده سزنده‌ترست که در آن ایستی. در آن مردانی‌اند که دوست دارند پاکیزه باشند و خدا پاکیزه‌ها را دوست دارد.

1ـ پروا کنید که ترجمان ، رفیع‌الدین اسحاق واژه‌ی چادر را برای مرد و بجای ردا بکار می‌برد که بر دوش می‌انداختند.

BY تاریخ محمد


Share with your friend now:
tgoop.com/tarikhe_mohammad/616

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

“[The defendant] could not shift his criminal liability,” Hui said. With the administration mulling over limiting access to doxxing groups, a prominent Telegram doxxing group apparently went on a "revenge spree." Matt Hussey, editorial director of NEAR Protocol (and former editor-in-chief of Decrypt) responded to the news of the Telegram group with “#meIRL.” Judge Hui described Ng as inciting others to “commit a massacre” with three posts teaching people to make “toxic chlorine gas bombs,” target police stations, police quarters and the city’s metro stations. This offence was “rather serious,” the court said. With Bitcoin down 30% in the past week, some crypto traders have taken to Telegram to “voice” their feelings.
from us


Telegram تاریخ محمد
FROM American