tgoop.com/tarikhe_mohammad/581
Last Update:
🔶 تاریخ محمد
🔹 ترجمهی تاریخ ابنهشام
🔸 65ـ جنگ اُحُد (تکهی شش از شش)
سپس محمد فرمود حمزه را بخاك سپارند. و فرمود عبدالله ابن جَحش را در كنار حمزه بخاك سپاردند. و عبدالله ابن جَحش را نيز گوش و بيني بريده بودند.
سپس گروهي از مسلمانان خواستند كه كشتههاي خود را برگيرند و به مدينه برند و بخاك سپارند. محمد ايشان را كهراييد و گفت : «باینسان ايشان را رها بگردانيد و همينجا ايشان را بخاك بسپاريد ، كه ایشان را اينجا كشتهاند.»
محمد فرمود آن شهيدان ، دو دو و سه سه ، در پهلوي يكديگر ميگزاردند و بخاك ميسپاردند. و چون محمد به مدینه بازآمد و در شب آواز زنان از هر جایی شنید که بر کشتگان خود شیون میکردند ، آب از دیدهاش روان گردید و گفت : هر کشته کسی دارد که برو زاری میکند ، جز حمزه. پس سَعد ابن مُعاذ و اُسَيد ابن حُضَير (سران انصار) زنان تيره را فرمودند بر حمزه شیون كنند. پس زنان انصار شیونکنان و گريان تا به در مسجد محمد ميآمدند. محمد آواز ايشان را ميشنيد و از خانه بيرون آمد و گفت : «بخشايش خدا بر شما باد ، بخانهي خود بازگرديد.» و هم در آن روز شیون1 را حرام گردانيد.
جنگ اُحُد در نيمهي ماه شوال بود. و از مهاجران و انصار كه روز اُحُد كشته گرديدند هفتاد تن بودند.2 و از بيدينان قريش كه روز اُحُد كشته گرديدند بيست و دو مرد بودند و بيشترشان را حمزه و علي و ابودجانه كشته بودند.
1ـ شیون = گریه و زاری بآواز بلند.
2ـ ارج یگانگی در دو جنگ بَدر و اُحُد نیک نمایان گردید. مسلمانان در آن جنگ یگانه بودند و پراکندگی بمیانشان راه نیافته بود و اینست با همهی کمشماری توانستند هفتاد تن از بیدینان را کشند. در این جنگ نخست تا یگانگی داشتند فیروزی ازآن ایشان بود و چون آز غنیمت گرفتن پرده بر دیدگان یک دستهشان کشید و سخن محمد را ناشنیده گرفته دیدهبانی تنگراه را از دست هِشتند ، هوده آن شد که پراکندگی درمیانشان رخ داد و دشمن از رخنهای که در کارشان پیدا گردید سود جست و چیرگی یافت.
BY تاریخ محمد
Share with your friend now:
tgoop.com/tarikhe_mohammad/581
