TARIKHE_MOHAMMAD Telegram 551
🔶 تاریخ محمد
🔹 ترجمه‌ی تاریخ ابن‌هشام

🔸 35ـ بیعت انصار ـ بار نخست
محمد بشيوه‌ي خود هر سال در هنگام حج خود را بر تيره‌هاي عرب نمودي و پشتيباني و ياوري از ايشان تلبيدي و ايشان را براه اسلام خواندي. پس سالي چنین افتاد که گروهي از تیره‌ی خَزرَج با كاروان حاجيان به مكه رفته بودند. محمد ايشان را در عَقَبه1 ديد و چگونگی خود با ایشان گفت و قرآن خواند و دعوت کرد و یاوری تلبید. ایشان از بهر همسایگی با جهودان که می‌گفتند پیغمبر آخر جهان2 بزودی پیدا ‌گردد چگونگی را دانسته بودند. پس مسلمان گردیدند و به مدینه بازرفتند و دعوت کردند و دوستی محمد در دلها افکندند. چنانكه سخنان محمد در یثرب پراكنده گرديد و در همه‌ي خانه‌ها ، زن و مرد ، سخن ازو مي‌گفتند و نامش مي‌بردند و لاف از دوستي‌اش مي‌زدند و همداستاني و پيروي‌اش را مي‌تلبيدند.
در سال دوم دوازده تن از بزرگان انصار که مسلمان گردیده بودند ، به مکه رفتند و در گردنه‌ي الاُولا او را یافتند و به شش شرط بیعت کردند : نخست همبازی (شریکی) خدا را نشناسند ، دوم دزدي نكنند ، سوم زنا روا ندارند ، چهارم فرزندان را چنانکه در روزگار ناداني عادی بود ، نكُشند و پنجم دروغ و بهتان بر كس نبندند و ششم پيروي محمد كنند و نافرماني و ناهمداستاني‌اش نكنند.3
ايشان چون بیعت کرده و از حج آسوده بودند ، محمد ايشان را پرگ داد تا به یثرب بازگردند و مُصعب ابن عُمَير ـ از ياران خود ـ را با ايشان فرستاد تا قرآن و دين ، ايشان را آموزد و ویژگیهای دين اسلام را بازنمايد. از اينرو او را «قرآن‌خوان مدينه4» خواندند.
چون به یثرب آمدند ، مُصعب با ايشان نماز مي‌كرد و قرآن مي‌خواند و فرمانهاي دين مي‌آموخت و از آموزاكهاي (تعلیمات) اسلام ايشان را آگاه می‌گردانيد ، تا گروهي ديگر باسلام درآمدند و اسلام در هر تيره‌اي از مردم یثرب آشكار گرديد. پس مسجدي ساختند. پس از آن ، نماز آدينه بايا (واجب) گرديد. و محمد پيغام به یثرب به مُصعب فرستاد كه نماز آدينه بكند. پس او هر آدینه در آن مسجد با مسلمانان نماز آدینه كردی و پس از نماز مردم را باسلام مي‌خواندندي.

🔸 36ـ گروش بني‌عبدالاَشهَل
اَسعَد ابن زُراره ، مُصعَب ابن عُمَير را با خود به تیره‌ی بني‌عبدالاَشهَل برد ، تا ایشان را دعوت کنند. به باغی ازآن بني‌عبدالاَشهَل فرود آمدند. کسان بسیار گرد آمدند. سَعد ابن مُعاذ چون چنان دید خشم گرفت ، و اُسَيد ابن حُضَير را فرستاد تا ایشان را گوشمال دهد و هر دو را به مدینه بفرستد. اُسَید با جنگاچ رفت و گفت : اگر سرِ خود می‌خواهید ، به مدینه روید و تیره را تباه نکنید ، و گرنه با این جنگاچ سر شما بدشت اندازم. مُصعَب گفت : نخست ، سخنی چند بنیوش. گفت: نیک. چند آیه از قرآن برخواند و دعوت کرد. چون قرآن نیوشید گرایش اسلام کرد. مُصعَب چون چنان دید او را بسيار گرايانيد و بدعوت و پند افزود. و او مسلمان گردید و گفت : می‌روم که سَعد ابن مُعاذ را به بهانه‌ای پیش شما فرستم. رفت و او را فرستاد.
پس سَعد ابن مُعاذ جنگاچ ستانید و پیش ایشان رفت و گفت : اگر نه خویشی بودی ، شما را کشتمی. مُصعَب با نرمی گفت : بنشین و قرآن بنویش. نشست و نیوشید و مسلمان گردید ، و هنوز شب نیامده بود که همه‌ی تیره مسلمان گردیدند.
پس از آن ، اَسعَد و مُصعَب ، به مدینه بازرفتند و دعوت می‌کردند. تا در همه‌ي خانه‌هاي یثرب ، هيچ خانه نبودي كه از زن و مرد چندي مسلمان نگرديده و دين راست نگرفته بودند. و هر روز كه برآمدي ، اسلام در یثرب فزونی می‌گرفت و دين محمد پيداتر مي‌گرديد. تا بدينسان يك سال برآمد.

1ـ گردنه‌ای است میان منا و مکه. (دهخدا)
2ـ «جهودان چون آزادي کشور خود را از دست هِشته به بندگي آشور و کلده افتاده بودند ، يکي از پيغمبرانشان چنين نويد داده که در آينده پادشاهي (مسيحي) از ميان جهانيان خواهد برخاست و جهودان را دوباره بآزادي خواهد رسانيد ، که جهودان از آن هنگام مسيح را بيوسيده‌اند و کنون هم مي‌بيوسند» (کتاب داوری ـ احمد کسروی).
جز این یهودیان به «ماشیا» نیز باور داشته‌اند که همچون باور به «سااوشیانت» درمیان زردشتیان است. این همان پنداریست که سپس بمیان عربها نیز درآمده و «مهدی» گردیده که پایه‌ی شیعیگری است و همچون یهودیان و زردشتیان چنین باور دارند که روزی پیدا گردیده و جهان را از بدیها و ستمها خواهد پیراست. در اینجا گمان بیشتر اینست که خواست یهودیان از پیغمبر آخر جهان همان مسیح بوده است ـ مسیحی که ایشان باور دارند نه آن پاکمرد جوانی که برخاست و مردمان را بدینداری و یکتاپرستی خواند.
3ـ نکته‌ی درخور پروا آنکه از ایشان در این هنگام نه نماز خواسته و نه روزه. بسخن دیگر بایاترین چیزها را که یک دیندار باید دارد از ایشان خواسته.
4ـ نامیست که سپس به یثرب دادند. و آن در اصل مدینة‌النبی بوده.



tgoop.com/tarikhe_mohammad/551
Create:
Last Update:

🔶 تاریخ محمد
🔹 ترجمه‌ی تاریخ ابن‌هشام

🔸 35ـ بیعت انصار ـ بار نخست
محمد بشيوه‌ي خود هر سال در هنگام حج خود را بر تيره‌هاي عرب نمودي و پشتيباني و ياوري از ايشان تلبيدي و ايشان را براه اسلام خواندي. پس سالي چنین افتاد که گروهي از تیره‌ی خَزرَج با كاروان حاجيان به مكه رفته بودند. محمد ايشان را در عَقَبه1 ديد و چگونگی خود با ایشان گفت و قرآن خواند و دعوت کرد و یاوری تلبید. ایشان از بهر همسایگی با جهودان که می‌گفتند پیغمبر آخر جهان2 بزودی پیدا ‌گردد چگونگی را دانسته بودند. پس مسلمان گردیدند و به مدینه بازرفتند و دعوت کردند و دوستی محمد در دلها افکندند. چنانكه سخنان محمد در یثرب پراكنده گرديد و در همه‌ي خانه‌ها ، زن و مرد ، سخن ازو مي‌گفتند و نامش مي‌بردند و لاف از دوستي‌اش مي‌زدند و همداستاني و پيروي‌اش را مي‌تلبيدند.
در سال دوم دوازده تن از بزرگان انصار که مسلمان گردیده بودند ، به مکه رفتند و در گردنه‌ي الاُولا او را یافتند و به شش شرط بیعت کردند : نخست همبازی (شریکی) خدا را نشناسند ، دوم دزدي نكنند ، سوم زنا روا ندارند ، چهارم فرزندان را چنانکه در روزگار ناداني عادی بود ، نكُشند و پنجم دروغ و بهتان بر كس نبندند و ششم پيروي محمد كنند و نافرماني و ناهمداستاني‌اش نكنند.3
ايشان چون بیعت کرده و از حج آسوده بودند ، محمد ايشان را پرگ داد تا به یثرب بازگردند و مُصعب ابن عُمَير ـ از ياران خود ـ را با ايشان فرستاد تا قرآن و دين ، ايشان را آموزد و ویژگیهای دين اسلام را بازنمايد. از اينرو او را «قرآن‌خوان مدينه4» خواندند.
چون به یثرب آمدند ، مُصعب با ايشان نماز مي‌كرد و قرآن مي‌خواند و فرمانهاي دين مي‌آموخت و از آموزاكهاي (تعلیمات) اسلام ايشان را آگاه می‌گردانيد ، تا گروهي ديگر باسلام درآمدند و اسلام در هر تيره‌اي از مردم یثرب آشكار گرديد. پس مسجدي ساختند. پس از آن ، نماز آدينه بايا (واجب) گرديد. و محمد پيغام به یثرب به مُصعب فرستاد كه نماز آدينه بكند. پس او هر آدینه در آن مسجد با مسلمانان نماز آدینه كردی و پس از نماز مردم را باسلام مي‌خواندندي.

🔸 36ـ گروش بني‌عبدالاَشهَل
اَسعَد ابن زُراره ، مُصعَب ابن عُمَير را با خود به تیره‌ی بني‌عبدالاَشهَل برد ، تا ایشان را دعوت کنند. به باغی ازآن بني‌عبدالاَشهَل فرود آمدند. کسان بسیار گرد آمدند. سَعد ابن مُعاذ چون چنان دید خشم گرفت ، و اُسَيد ابن حُضَير را فرستاد تا ایشان را گوشمال دهد و هر دو را به مدینه بفرستد. اُسَید با جنگاچ رفت و گفت : اگر سرِ خود می‌خواهید ، به مدینه روید و تیره را تباه نکنید ، و گرنه با این جنگاچ سر شما بدشت اندازم. مُصعَب گفت : نخست ، سخنی چند بنیوش. گفت: نیک. چند آیه از قرآن برخواند و دعوت کرد. چون قرآن نیوشید گرایش اسلام کرد. مُصعَب چون چنان دید او را بسيار گرايانيد و بدعوت و پند افزود. و او مسلمان گردید و گفت : می‌روم که سَعد ابن مُعاذ را به بهانه‌ای پیش شما فرستم. رفت و او را فرستاد.
پس سَعد ابن مُعاذ جنگاچ ستانید و پیش ایشان رفت و گفت : اگر نه خویشی بودی ، شما را کشتمی. مُصعَب با نرمی گفت : بنشین و قرآن بنویش. نشست و نیوشید و مسلمان گردید ، و هنوز شب نیامده بود که همه‌ی تیره مسلمان گردیدند.
پس از آن ، اَسعَد و مُصعَب ، به مدینه بازرفتند و دعوت می‌کردند. تا در همه‌ي خانه‌هاي یثرب ، هيچ خانه نبودي كه از زن و مرد چندي مسلمان نگرديده و دين راست نگرفته بودند. و هر روز كه برآمدي ، اسلام در یثرب فزونی می‌گرفت و دين محمد پيداتر مي‌گرديد. تا بدينسان يك سال برآمد.

1ـ گردنه‌ای است میان منا و مکه. (دهخدا)
2ـ «جهودان چون آزادي کشور خود را از دست هِشته به بندگي آشور و کلده افتاده بودند ، يکي از پيغمبرانشان چنين نويد داده که در آينده پادشاهي (مسيحي) از ميان جهانيان خواهد برخاست و جهودان را دوباره بآزادي خواهد رسانيد ، که جهودان از آن هنگام مسيح را بيوسيده‌اند و کنون هم مي‌بيوسند» (کتاب داوری ـ احمد کسروی).
جز این یهودیان به «ماشیا» نیز باور داشته‌اند که همچون باور به «سااوشیانت» درمیان زردشتیان است. این همان پنداریست که سپس بمیان عربها نیز درآمده و «مهدی» گردیده که پایه‌ی شیعیگری است و همچون یهودیان و زردشتیان چنین باور دارند که روزی پیدا گردیده و جهان را از بدیها و ستمها خواهد پیراست. در اینجا گمان بیشتر اینست که خواست یهودیان از پیغمبر آخر جهان همان مسیح بوده است ـ مسیحی که ایشان باور دارند نه آن پاکمرد جوانی که برخاست و مردمان را بدینداری و یکتاپرستی خواند.
3ـ نکته‌ی درخور پروا آنکه از ایشان در این هنگام نه نماز خواسته و نه روزه. بسخن دیگر بایاترین چیزها را که یک دیندار باید دارد از ایشان خواسته.
4ـ نامیست که سپس به یثرب دادند. و آن در اصل مدینة‌النبی بوده.

BY تاریخ محمد


Share with your friend now:
tgoop.com/tarikhe_mohammad/551

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link). Image: Telegram. Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram. Find your optimal posting schedule and stick to it. The peak posting times include 8 am, 6 pm, and 8 pm on social media. Try to publish serious stuff in the morning and leave less demanding content later in the day. How to Create a Private or Public Channel on Telegram?
from us


Telegram تاریخ محمد
FROM American