TARIKHE_MOHAMMAD Telegram 544
🔶 تاریخ محمد
🔹 ترجمه‌ی تاریخ ابن‌هشام

🔸 27ـ مسیحیان حبشه
بیست مرد مسیحی از حبشه به مکه آمدند ، تا محمد را بینند و راستی چگونگی کارش را بازدانند. محمد را در مسجد یافتند و چند سخن که داشتند گفتند و جُستاری که می‌خواستند پرسیدند و پاسخ شنیدند. پس از آن محمد ایشان را باسلام خواند و چند آیه بر ایشان خواند ، گریستند و مسلمان گردیدند. قریش اینها را می‌دید. چون ایشان می‌رفتند ابوجهل از پی ایشان رفت و گفت : از شما بیخردتر ندیدم! مردم حبشه شما را فرستادند تا چگونگی کار محمد را بازدانید ، شما یک نشست درست (کامل) ننشستید و مسلمان گردیدید. گفتند : برو که ما را با تو دشمنی نیست و هر کسی نیکی کار خود بهتر داند. آیه‌‌های 52 تا 55 سوره‌ی قصص درباره‌ی این داستانست.

28ـ ريشخند بيدينان
هرگاه محمد آمدي و به مسجد نشستي و ياران بيچيز رفتندي و با او نشستندي ، بزرگان قريش نشستندي و در ايشان نگريستندي و گفتندي : «ياران محمد را ببينيد ، مشتي گداي بيچيز. نه در سر دارند و نه در بر. چگونه تواند بود كه خدا چنين گدايان را بر ما بزرگان برگزيند و ايشان را از ميان ما به نمودن راه راست برگزيند؟ اين خود نشدنيست.»1 پس از آن گفتندي : «اگر محمد مي‌خواهد كه ما در نشستش آييم و سخنش را شنويم ، بگو ايشان را پيش خود نگزار و با ايشان نشست و برخاست نكن.»
پس از اینست که در قرآن محمد بازداشته شده از اینکه بگفته‌ی قریش ارج گزارد و یاران بیچیز را از خود دور دارد.2
*
ديگر محمد در نزديكي مَروه بسيار نشستي. و در آن نزديكي بنده‌اي مسیحی بيگانه ، جَبر نام مي‌نشست. قریش گفتند كه «محمد اين سخنها كه مي‌گويد از فلان بيگانه مي‌آموزد.»
اين آيه درباره‌ي ايشانست : «اي محمد ، ما مي‌دانيم كه اين بيدينان چه مي‌گويند : اين قرآن كه محمد مي‌خواند از فلان بيگانه یاد می‌گیرد. آيا هيچ خردمندي اين را از ايشان باور كند؟ و خود چگونه تواند بود كه بيگانه‌اي که زبانش جز عربی است ، روشنی سخنش باين خوبي باشد که سخني چون قرآن و نظم باين خوبي كه عربهای ناب از آوردنش ناتوانند ، او از پيش خود برسازد (اختراع كند) و بدیگری نیز یاد دهد؟ هرگز جَبر ناتازي كه خود کُندزبان است به محمد كه عربي را شیواتر از هر عرب مي‌داند ، قرآن نتواند آموخت.»3
*

ديگر عاص ابن وائل سهمي كه از بزرگان قريش و دشمن خدا و برانگیخته‌اش بود كه هرگاه كه نام محمد بردندی و يادش كردندي ، قریش را گفتي : «اين اندازه شما را از محمد چه بر دلست و اين اندازه او را چرا ياد مي‌كنيد؟ بگزاريد (=بشکیبید) ـ كه او بی‌دنباله است (يعني پسر ندارد) و چون ميرد ، كسي نباشد كه بجايش نشيند ، و يادش بريده گردد و شما آن هنگام ازو آساييد.»
سوره‌ي «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» تا انجام درباره‌ي اوست.4
*
دیگر یک روزی ، محمد آشنایان خود را باسلام خواند و بسیار پافشاری کرد ، اَسوَد ابن عَبدِ یَغوث و زَمعَة ابن اَسوَد و اُبَی ابن خَلَف و عاص ابن وائل و نضر ابن حارِث گفتند : «محمد ، چه می‌گویی؟ اگر خواهی که بتو گرویم ، میبایستی با تو فرشتهای بودی که او از بهر تو سخن با مردم گفتی و برانگیختگیات را براست داشتی.»
*

دیگر یک روزی ، محمد بر وَلید ابن مُغیره و اُمَیّة ابن خَلَف و ابوجهل ابن هِشام گذشت. ایشان چون محمد را دیدند به چشم و ابرو بهم نگریستند و به محمد زخم زبان زدند و ریشخند کردند.
محمد رنجید و این آیه درباره‌ی ایشانست : «محمد ، از زخمزبان و ریشخند این بیدینان دل تنگ ندار ، که بیدینان پیشین هم به برانگیختگانی که بودند زخم زبان زدند و ریشخند کردند ، تا خدا پتیاره بر ایشان فروفرستاد و آنچه سزای ریشخند کردن ایشان بود داد.»5

1ـ همانا اشرافیگری تیره‌های عرب جلوگیری بزرگ اسلام آوردن ایشان را بوده چنانکه این بی‌کسان را بچیزی نمی‌گرفته‌اند و خود محمد را نیز «یتیم ابوطالب» می‌نامیدند.
2ـ سوره‌ی انعام (6) ، آیه‌های 52 تا 54.
3ـ سوره‌ی نحل (16) آیه‌ی 103
4ـ سوره‌ی کوثر (108) : دشمنت خود بی‌دنباله خواهد بود.
5ـ سوره‌ی انبیاء (21) ، آیه‌ی 41. معنی آنکه : و برانگیختگانی هم که پیش از تو بودند ، ریشخند دیدند ، و بر سر ریشخند کنندگانشان کیفرشان فرود آمد.



tgoop.com/tarikhe_mohammad/544
Create:
Last Update:

🔶 تاریخ محمد
🔹 ترجمه‌ی تاریخ ابن‌هشام

🔸 27ـ مسیحیان حبشه
بیست مرد مسیحی از حبشه به مکه آمدند ، تا محمد را بینند و راستی چگونگی کارش را بازدانند. محمد را در مسجد یافتند و چند سخن که داشتند گفتند و جُستاری که می‌خواستند پرسیدند و پاسخ شنیدند. پس از آن محمد ایشان را باسلام خواند و چند آیه بر ایشان خواند ، گریستند و مسلمان گردیدند. قریش اینها را می‌دید. چون ایشان می‌رفتند ابوجهل از پی ایشان رفت و گفت : از شما بیخردتر ندیدم! مردم حبشه شما را فرستادند تا چگونگی کار محمد را بازدانید ، شما یک نشست درست (کامل) ننشستید و مسلمان گردیدید. گفتند : برو که ما را با تو دشمنی نیست و هر کسی نیکی کار خود بهتر داند. آیه‌‌های 52 تا 55 سوره‌ی قصص درباره‌ی این داستانست.

28ـ ريشخند بيدينان
هرگاه محمد آمدي و به مسجد نشستي و ياران بيچيز رفتندي و با او نشستندي ، بزرگان قريش نشستندي و در ايشان نگريستندي و گفتندي : «ياران محمد را ببينيد ، مشتي گداي بيچيز. نه در سر دارند و نه در بر. چگونه تواند بود كه خدا چنين گدايان را بر ما بزرگان برگزيند و ايشان را از ميان ما به نمودن راه راست برگزيند؟ اين خود نشدنيست.»1 پس از آن گفتندي : «اگر محمد مي‌خواهد كه ما در نشستش آييم و سخنش را شنويم ، بگو ايشان را پيش خود نگزار و با ايشان نشست و برخاست نكن.»
پس از اینست که در قرآن محمد بازداشته شده از اینکه بگفته‌ی قریش ارج گزارد و یاران بیچیز را از خود دور دارد.2
*
ديگر محمد در نزديكي مَروه بسيار نشستي. و در آن نزديكي بنده‌اي مسیحی بيگانه ، جَبر نام مي‌نشست. قریش گفتند كه «محمد اين سخنها كه مي‌گويد از فلان بيگانه مي‌آموزد.»
اين آيه درباره‌ي ايشانست : «اي محمد ، ما مي‌دانيم كه اين بيدينان چه مي‌گويند : اين قرآن كه محمد مي‌خواند از فلان بيگانه یاد می‌گیرد. آيا هيچ خردمندي اين را از ايشان باور كند؟ و خود چگونه تواند بود كه بيگانه‌اي که زبانش جز عربی است ، روشنی سخنش باين خوبي باشد که سخني چون قرآن و نظم باين خوبي كه عربهای ناب از آوردنش ناتوانند ، او از پيش خود برسازد (اختراع كند) و بدیگری نیز یاد دهد؟ هرگز جَبر ناتازي كه خود کُندزبان است به محمد كه عربي را شیواتر از هر عرب مي‌داند ، قرآن نتواند آموخت.»3
*

ديگر عاص ابن وائل سهمي كه از بزرگان قريش و دشمن خدا و برانگیخته‌اش بود كه هرگاه كه نام محمد بردندی و يادش كردندي ، قریش را گفتي : «اين اندازه شما را از محمد چه بر دلست و اين اندازه او را چرا ياد مي‌كنيد؟ بگزاريد (=بشکیبید) ـ كه او بی‌دنباله است (يعني پسر ندارد) و چون ميرد ، كسي نباشد كه بجايش نشيند ، و يادش بريده گردد و شما آن هنگام ازو آساييد.»
سوره‌ي «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» تا انجام درباره‌ي اوست.4
*
دیگر یک روزی ، محمد آشنایان خود را باسلام خواند و بسیار پافشاری کرد ، اَسوَد ابن عَبدِ یَغوث و زَمعَة ابن اَسوَد و اُبَی ابن خَلَف و عاص ابن وائل و نضر ابن حارِث گفتند : «محمد ، چه می‌گویی؟ اگر خواهی که بتو گرویم ، میبایستی با تو فرشتهای بودی که او از بهر تو سخن با مردم گفتی و برانگیختگیات را براست داشتی.»
*

دیگر یک روزی ، محمد بر وَلید ابن مُغیره و اُمَیّة ابن خَلَف و ابوجهل ابن هِشام گذشت. ایشان چون محمد را دیدند به چشم و ابرو بهم نگریستند و به محمد زخم زبان زدند و ریشخند کردند.
محمد رنجید و این آیه درباره‌ی ایشانست : «محمد ، از زخمزبان و ریشخند این بیدینان دل تنگ ندار ، که بیدینان پیشین هم به برانگیختگانی که بودند زخم زبان زدند و ریشخند کردند ، تا خدا پتیاره بر ایشان فروفرستاد و آنچه سزای ریشخند کردن ایشان بود داد.»5

1ـ همانا اشرافیگری تیره‌های عرب جلوگیری بزرگ اسلام آوردن ایشان را بوده چنانکه این بی‌کسان را بچیزی نمی‌گرفته‌اند و خود محمد را نیز «یتیم ابوطالب» می‌نامیدند.
2ـ سوره‌ی انعام (6) ، آیه‌های 52 تا 54.
3ـ سوره‌ی نحل (16) آیه‌ی 103
4ـ سوره‌ی کوثر (108) : دشمنت خود بی‌دنباله خواهد بود.
5ـ سوره‌ی انبیاء (21) ، آیه‌ی 41. معنی آنکه : و برانگیختگانی هم که پیش از تو بودند ، ریشخند دیدند ، و بر سر ریشخند کنندگانشان کیفرشان فرود آمد.

BY تاریخ محمد


Share with your friend now:
tgoop.com/tarikhe_mohammad/544

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Step-by-step tutorial on desktop: Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram. Concise “[The defendant] could not shift his criminal liability,” Hui said. How to build a private or public channel on Telegram?
from us


Telegram تاریخ محمد
FROM American