TARIKHE_MOHAMMAD Telegram 532
🔶 تاریخ محمد


🔸 16ـ خواندن «قرآن» بآواز بلند
چون بیدینان بهیچ‌روی رخنه در کار محمد نتوانستند آورد با هم نهادند که هرگاه او در نماز می‌ایستد و قرآن می‌خواند هایهوی راه اندازند و دور روند تا قرآن ننیوشند. و اگر كسي خواستي كه «قرآن» نيوشيدي ، از بيم ايشان نيارَستي.
تا آن هنگام کسی جز محمد قرآن نیارَستی خواند. از یاران نخست کس عبدالله ابن مسعود بود. داستانش آنكه روزي ياران گرد آمده بودند و گفتند : کی باشد که رود و قرآن بر بیدینان خواند. عبدالله گفت : «من روم.» گفتند : «تو مردي كم‌تواني و تيره و خاندانی نیز نداري ، ترسيم كه قريش تو را رنجانند.» گفت : «باكي نباشد.»
پس بیوسید1 تا آفتاب گرم برآمد و بزرگان قريش همگي در جايگاه ابراهيم گرد آمدند. سپس برخاست و رفت و آواز برداشت و بخواندن سوره‌ي «رحمان» آغاز کرد. همچنان كه مي‌خواند ، بزرگان قريش به يكديگر مي‌نگريستند. چون دانستند قرآن می‌خواند برخاستند و درو آويختند و او را مي‌زدند لیکن او همچنان سوره‌ي «رحمان» را تا پايان بآواز بلند می‌خواند.

17ـ قرآن نیوشیدن ابوجهل و ابوسفیان و اَخنَس ابن شَريق
محمد در خانه‌ي خود نماز كردي و قرآن در نماز بآواز بلند برخواندي. شبی این سه تن از خانه بیرون آمدند تا قرآن نیوشند. پس هر يكي بگوشه‌اي ايستادند چنانكه كسی ايشان را نمي‌ديد و قرآن را از محمد همي‌نيوشيدند تا بامداد برآمد. روز ديگر با هم گرد آمدند و يكديگر را نكوهيدند كه اگر کسی ما را بینید گمان کند که قرآن راستست و به محمد گروند. این گفتند لیکن چون شب درآمد رفتند و باز به همانسان تا بامداد قرآن نیوشیدند.
پس از آن ، اَخنَس در تنهايي پيش ابوسُفيان رفت و گفت : راي تو درباره‌ي قرآن چيست؟ گفت : سخني بسيار نيكو يافتم و برخي را فهميدم و دانستم كه خواست از آن چيست و برخي ديگر خود نفهميدم و ندانستم كه خواست از آن چيست. اَخنَس گفت : من نيز همچنين يافتم.
سپس هر دو برخاستند و در تنهایی پیش ابوجهل رفتند و رای او را درباره‌ی قرآن پرسیدند. گفت : چیزی نشنیدم که بکار آمدی. و با شما گویم که این چیست که محمد پیش گرفته است : خاندان محمد (بنی‌عبدمَناف) که پیوسته با دیگر خاندانهای قریش همچشمی می‌کردند و چیره درنمی‌آمدند ، و در همه‌ي كارهاي نيك که می‌کردند با ایشان برابری می‌کردیم ، محمد را بیرون آوردند تا دعوی برانگیختگی کند و دینی گزارد و هر بار گوید بمن فرهیده (وحی) می‌شود تا برتری ایشان بر ما نمایان گردد. چون این گفت دانستند که سخن از روی رشک می‌گوید. پس از آن هرگاه محمد دعوت کردی و قرآن خواندی ، بریشخند گفتندی : گوشهای ما گران است نمی‌شنویم ، و دلهای ما ناآگاهست سخن ترا نمی‌فهمد ، و میان ما و تو پرده است تو را نمی‌بینیم. تو بکار خود باش که ما بکار خودیم. و ترا با ما و ما را با تو کاری نیست.

1ـ بیوسیدن = انتظار کشیدن



tgoop.com/tarikhe_mohammad/532
Create:
Last Update:

🔶 تاریخ محمد


🔸 16ـ خواندن «قرآن» بآواز بلند
چون بیدینان بهیچ‌روی رخنه در کار محمد نتوانستند آورد با هم نهادند که هرگاه او در نماز می‌ایستد و قرآن می‌خواند هایهوی راه اندازند و دور روند تا قرآن ننیوشند. و اگر كسي خواستي كه «قرآن» نيوشيدي ، از بيم ايشان نيارَستي.
تا آن هنگام کسی جز محمد قرآن نیارَستی خواند. از یاران نخست کس عبدالله ابن مسعود بود. داستانش آنكه روزي ياران گرد آمده بودند و گفتند : کی باشد که رود و قرآن بر بیدینان خواند. عبدالله گفت : «من روم.» گفتند : «تو مردي كم‌تواني و تيره و خاندانی نیز نداري ، ترسيم كه قريش تو را رنجانند.» گفت : «باكي نباشد.»
پس بیوسید1 تا آفتاب گرم برآمد و بزرگان قريش همگي در جايگاه ابراهيم گرد آمدند. سپس برخاست و رفت و آواز برداشت و بخواندن سوره‌ي «رحمان» آغاز کرد. همچنان كه مي‌خواند ، بزرگان قريش به يكديگر مي‌نگريستند. چون دانستند قرآن می‌خواند برخاستند و درو آويختند و او را مي‌زدند لیکن او همچنان سوره‌ي «رحمان» را تا پايان بآواز بلند می‌خواند.

17ـ قرآن نیوشیدن ابوجهل و ابوسفیان و اَخنَس ابن شَريق
محمد در خانه‌ي خود نماز كردي و قرآن در نماز بآواز بلند برخواندي. شبی این سه تن از خانه بیرون آمدند تا قرآن نیوشند. پس هر يكي بگوشه‌اي ايستادند چنانكه كسی ايشان را نمي‌ديد و قرآن را از محمد همي‌نيوشيدند تا بامداد برآمد. روز ديگر با هم گرد آمدند و يكديگر را نكوهيدند كه اگر کسی ما را بینید گمان کند که قرآن راستست و به محمد گروند. این گفتند لیکن چون شب درآمد رفتند و باز به همانسان تا بامداد قرآن نیوشیدند.
پس از آن ، اَخنَس در تنهايي پيش ابوسُفيان رفت و گفت : راي تو درباره‌ي قرآن چيست؟ گفت : سخني بسيار نيكو يافتم و برخي را فهميدم و دانستم كه خواست از آن چيست و برخي ديگر خود نفهميدم و ندانستم كه خواست از آن چيست. اَخنَس گفت : من نيز همچنين يافتم.
سپس هر دو برخاستند و در تنهایی پیش ابوجهل رفتند و رای او را درباره‌ی قرآن پرسیدند. گفت : چیزی نشنیدم که بکار آمدی. و با شما گویم که این چیست که محمد پیش گرفته است : خاندان محمد (بنی‌عبدمَناف) که پیوسته با دیگر خاندانهای قریش همچشمی می‌کردند و چیره درنمی‌آمدند ، و در همه‌ي كارهاي نيك که می‌کردند با ایشان برابری می‌کردیم ، محمد را بیرون آوردند تا دعوی برانگیختگی کند و دینی گزارد و هر بار گوید بمن فرهیده (وحی) می‌شود تا برتری ایشان بر ما نمایان گردد. چون این گفت دانستند که سخن از روی رشک می‌گوید. پس از آن هرگاه محمد دعوت کردی و قرآن خواندی ، بریشخند گفتندی : گوشهای ما گران است نمی‌شنویم ، و دلهای ما ناآگاهست سخن ترا نمی‌فهمد ، و میان ما و تو پرده است تو را نمی‌بینیم. تو بکار خود باش که ما بکار خودیم. و ترا با ما و ما را با تو کاری نیست.

1ـ بیوسیدن = انتظار کشیدن

BY تاریخ محمد


Share with your friend now:
tgoop.com/tarikhe_mohammad/532

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Read now Hui said the time period and nature of some offences “overlapped” and thus their prison terms could be served concurrently. The judge ordered Ng to be jailed for a total of six years and six months. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Click “Save” ; Over 33,000 people sent out over 1,000 doxxing messages in the group. Although the administrators tried to delete all of the messages, the posting speed was far too much for them to keep up.
from us


Telegram تاریخ محمد
FROM American