TARIKHE_MOHAMMAD Telegram 528
🔶 تاریخ محمد

🔸 11ـ نيرنگهاي قريش
بیدینان قریش چون دیدند محمد اسلام آشکار گردانید و بت‌پرستی را در دل مردم سرد می‌گرداند و خدايان ايشان را دشنام می‌دهد1 و مردم مسلمانان می‌گردیدند ، و از هواداری ابوطالب ، محمد را نمی‌یارَستند رنجانید ، عُتَبه و شَیبه و ابوجهل ، که بزرگان خاندان بودند را نزد ابوطالب فرستادند که از بهر تو دشمنی نمی‌کنیم و محمد دین پدران فروگزارده دشنام بخدایان می‌دهد ، او را پند بده تا از سر این کار برود ، یا ما را پرگ (اجازه) بده تا او را از هر راهی که باشد برانیم. ابوطالب ایشان را بنرمی روانه گردانید. سپس محمد را خواند و گفت : قریش همه دشمن گردیده‌اند و از بهر من دشمنی با تو نمی‌کنند ، اگر در این کار آهستگی کنی و بگونه‌ای خشنودی ایشان بجویی ، شاید (شایسته است). محمد چون گمان برد که ابوطالب از هواداری او دست کشیده ، گفت : ای عمو ، تا محمد را جان باشد ، از سر این کار نرود و اسلام آشکار کنم تا اینکه مرا مرگ رسد و بایایم (وظیفه‌ام) را بجا آورده درگذرم. و برخاست و گریان رفت. ابوطالب ، چون چنان دید ، پشیمان گردید و محمد را بازخواند و گفت : برو و هر چی خواهی کن ، که تا جان دارم از هواداری تو بازنایستم. و خاندان را گفت که هر کی دشمن محمد و دین اوست ، من دشمن اویم و دین او.
قریش چون چنان دیدند برآشفتند و رفتند و آهنگ جنگ با محمد کردند. چون ابوطالب آگاه گردید خویشان خود را ـ از بني‌هاشم و بني‌مطَّلب ـ پيش خود خواند و چگونگي با ايشان بازگفت و ايشان را برانگيخت تا با محمد باشند و ياوري‌اش دهند و اگر قریش با او جنگيدند ايشان نيز با قریش جنگند. قریش چون آگاه گردیدند از آهنگ خود بازگردیدند.
چون هنگام حج درآمد با یکدیگر گفتند : تیره‌های عرب چون به مکه درآیند سخن محمد نیوشند2 و باو گرایند چه سخن شیرین دارد. چاره باید کرد تا پیش او نروند. ولید بزرگ قریش ازیشان چاره خواست. گفتند که با حاجیان گوییم که محمد دروغگوست یا دیوانه یا چامه‌گو (شاعر) یا جادوگر ، و سخنش ننیوشید. ولید پاسخ داد : محمد از همه آزاده‌تر و به تبار شناخته‌تر و شیواسخن است و هر چی ما درباره‌ی او گوییم ، دانند که دروغ است. نزدیکتر به کار آنست که بگوییم : محمد جادوگرست ولی جادوی او به سخنست ، چنانکه چون مردم آن را می‌نیوشند ، فرزند از مادر و پدر جدا می‌گردد و جدایی میانشان می‌افکند. باید که شما که حاجیانید ، به نشستش نروید. بسخن ولید همداستانی کردند و به پیشواز کاروان رفتند و چنان گفتند. کاروانیان پروا نکردند و به نشست محمد رفتند و سخنش نیوشیدند و مهر و دوستی‌اش را در دل گرفتند و دانستند که سخنان قریش همه دروغ و از روی رشک (حسادت) بوده است.
حاجیان پس از بازگشت به زادگاههاشان همه یاد محمد و داستان دعوت باسلام او را با مردم بازگفتند ، چنانكه در آن سال آوازه‌ي محمد در همه‌ي سرزمينهاي عرب پراكنده گرديد و مردم پيرامون همه از آن سخن گفتند.3
قریش چون دیدند که کار محمد روزبروز بالایی می‌گیرد و پیشرفت می‌کند اندوهناک گردیدند و دشمني او را بيشتر در دل مي‌پروراندند و پیاپی بداندیشی می‌کردند و شب و روز آهنگ كشتنش در دل مي‌داشتند و دربند نابودیش بودند.

1ـ انعام : 108. معنی آنکه : آنان [یعنی خدایان بیدینان] را دشنام ندهید تا خدا را از روی نادانی دشنام ندهند.
2ـ نیوشیدن = گوش کردن
3ـ باید گفت دشمنیهای قریش هوده‌ی (نتیجه) وارونه داده.



tgoop.com/tarikhe_mohammad/528
Create:
Last Update:

🔶 تاریخ محمد

🔸 11ـ نيرنگهاي قريش
بیدینان قریش چون دیدند محمد اسلام آشکار گردانید و بت‌پرستی را در دل مردم سرد می‌گرداند و خدايان ايشان را دشنام می‌دهد1 و مردم مسلمانان می‌گردیدند ، و از هواداری ابوطالب ، محمد را نمی‌یارَستند رنجانید ، عُتَبه و شَیبه و ابوجهل ، که بزرگان خاندان بودند را نزد ابوطالب فرستادند که از بهر تو دشمنی نمی‌کنیم و محمد دین پدران فروگزارده دشنام بخدایان می‌دهد ، او را پند بده تا از سر این کار برود ، یا ما را پرگ (اجازه) بده تا او را از هر راهی که باشد برانیم. ابوطالب ایشان را بنرمی روانه گردانید. سپس محمد را خواند و گفت : قریش همه دشمن گردیده‌اند و از بهر من دشمنی با تو نمی‌کنند ، اگر در این کار آهستگی کنی و بگونه‌ای خشنودی ایشان بجویی ، شاید (شایسته است). محمد چون گمان برد که ابوطالب از هواداری او دست کشیده ، گفت : ای عمو ، تا محمد را جان باشد ، از سر این کار نرود و اسلام آشکار کنم تا اینکه مرا مرگ رسد و بایایم (وظیفه‌ام) را بجا آورده درگذرم. و برخاست و گریان رفت. ابوطالب ، چون چنان دید ، پشیمان گردید و محمد را بازخواند و گفت : برو و هر چی خواهی کن ، که تا جان دارم از هواداری تو بازنایستم. و خاندان را گفت که هر کی دشمن محمد و دین اوست ، من دشمن اویم و دین او.
قریش چون چنان دیدند برآشفتند و رفتند و آهنگ جنگ با محمد کردند. چون ابوطالب آگاه گردید خویشان خود را ـ از بني‌هاشم و بني‌مطَّلب ـ پيش خود خواند و چگونگي با ايشان بازگفت و ايشان را برانگيخت تا با محمد باشند و ياوري‌اش دهند و اگر قریش با او جنگيدند ايشان نيز با قریش جنگند. قریش چون آگاه گردیدند از آهنگ خود بازگردیدند.
چون هنگام حج درآمد با یکدیگر گفتند : تیره‌های عرب چون به مکه درآیند سخن محمد نیوشند2 و باو گرایند چه سخن شیرین دارد. چاره باید کرد تا پیش او نروند. ولید بزرگ قریش ازیشان چاره خواست. گفتند که با حاجیان گوییم که محمد دروغگوست یا دیوانه یا چامه‌گو (شاعر) یا جادوگر ، و سخنش ننیوشید. ولید پاسخ داد : محمد از همه آزاده‌تر و به تبار شناخته‌تر و شیواسخن است و هر چی ما درباره‌ی او گوییم ، دانند که دروغ است. نزدیکتر به کار آنست که بگوییم : محمد جادوگرست ولی جادوی او به سخنست ، چنانکه چون مردم آن را می‌نیوشند ، فرزند از مادر و پدر جدا می‌گردد و جدایی میانشان می‌افکند. باید که شما که حاجیانید ، به نشستش نروید. بسخن ولید همداستانی کردند و به پیشواز کاروان رفتند و چنان گفتند. کاروانیان پروا نکردند و به نشست محمد رفتند و سخنش نیوشیدند و مهر و دوستی‌اش را در دل گرفتند و دانستند که سخنان قریش همه دروغ و از روی رشک (حسادت) بوده است.
حاجیان پس از بازگشت به زادگاههاشان همه یاد محمد و داستان دعوت باسلام او را با مردم بازگفتند ، چنانكه در آن سال آوازه‌ي محمد در همه‌ي سرزمينهاي عرب پراكنده گرديد و مردم پيرامون همه از آن سخن گفتند.3
قریش چون دیدند که کار محمد روزبروز بالایی می‌گیرد و پیشرفت می‌کند اندوهناک گردیدند و دشمني او را بيشتر در دل مي‌پروراندند و پیاپی بداندیشی می‌کردند و شب و روز آهنگ كشتنش در دل مي‌داشتند و دربند نابودیش بودند.

1ـ انعام : 108. معنی آنکه : آنان [یعنی خدایان بیدینان] را دشنام ندهید تا خدا را از روی نادانی دشنام ندهند.
2ـ نیوشیدن = گوش کردن
3ـ باید گفت دشمنیهای قریش هوده‌ی (نتیجه) وارونه داده.

BY تاریخ محمد


Share with your friend now:
tgoop.com/tarikhe_mohammad/528

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

In the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram, members are only allowed to post voice notes of themselves screaming. Anything else will result in an instant ban from the group, which currently has about 75 members. Read now But a Telegram statement also said: "Any requests related to political censorship or limiting human rights such as the rights to free speech or assembly are not and will not be considered." Done! Now you’re the proud owner of a Telegram channel. The next step is to set up and customize your channel. The best encrypted messaging apps
from us


Telegram تاریخ محمد
FROM American