tgoop.com/taqriraat/801
Last Update:
🔸اسلام یونانی
✍🏻علیاشرف فتحی
یادداشت قبلیام درباره احتمال تأثیرپذیری روایات اسلامی از صوفیه در کاربست استعاره بردگی در روابط شاگرد و استاد (اینجا) را باید با پاورقی مقالهام در شماره 12 مجله تقریرات تکمیل کنم. این مقاله به مجادله تاریخی مهمی پرداخته که اسفند 1357 یعنی کمی پس از پیروزی انقلاب میان دکتر سید علی شایگان (از نخستین حقوقدانان ایرانی و از وزرای دولت مصدق) از یک سو، و امام خمینی و آیتالله سید کاظم شریعتمداری از سوی دیگر درباره نسبت اسلام با زمان جدید رخ داده بود. در جریان آن مجادله، شایگان به روایتی اشاره میکند که به امام علی(ع) نسبت داده شده و در آن توصیه میشود که فرزندان خود را مطابق زمانه خودشان تربیت کنید و نه زمانه خودتان. ذیل این سخن شایگان نوشته بودم:
«به نظر میرسد این جمله نخستین بار در شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید؛ شاعر و ادیب معتزلی و شافعی قرن هفتم به امام علی(ع) نسبت داده شده و آن هم به این صورت آمده: «لا تقسروا أولادكم على آدابكم فإنهم مخلوقون لزمان غير زمانكم»؛ یعنی فرزندان خود را وادار نکنید که طبق اخلاقیات و فرهنگ شما رفتار کنند، چون آنان برای زمان دیگری جز زمان شما آفریده شدهاند (ج 20، ص 267). پیش از ابنابیالحدید، شهرستانی در قرن ششم آن را به سقراط نسبت داده (الملل و النحل، ج2، ص 406) و ابن منقذ کنانی در همان قرن، این سخن را به افلاطون نسبت میدهد (لباب الاداب، ص 237). ابن حمدون نیز در همین قرن، این سخن را با کمی اختلاف در کلمات به افلاطون نسبت داده است (التذکرة الحمدونیه، ج1، ص 256). پس از ابن ابیالحدید نیز ابن قیم جوزی در قرن هشتم، این جمله را به سقراط نسبت داده (إغاثة اللهفان من مصايد الشيطان، ج2، ص 265) و شیخ بهائی نیز در اوایل قرن یازدهم، آن را به «بعض الحکما» منسب کرده که میتواند حاکی از تردید وی در انتساب جمله به سقراط یا افلاطون باشد (کشکول، ج 2، ص 341). بنابر این در هیچ منبع شیعی، این روایت به امام علی(ع) نسبت داده نشده و احتمال انتساب جمله به امیرالمؤمنین بسیار ضعیف است».
آنها که آثار فلاسفه مهم دوره کلاسیک یونان باستان یعنی سقراط (جمهور افلاطون)، افلاطون (قوانین) و ارسطو (سیاست) را خواندهاند، میدانند که تربیت فرزند جایگاه بسیار مهمی در آثار آنان دارد. دستکم میتوان به مبنای مهم افلاطون و ارسطو اشاره کرد که معتقد بودهاند تربیت فرزند نه در راستای امیال والدین، بلکه باید مطابق نیازهای جامعه باشد و تربیت یک امر خصوصی نیست (نک: سیاست ارسطو، ترجمه حمید عنایت، چاپ 1349، ص 329 و قوانین افلاطون، ترجمه لطفی، انتشارات خوارزمی، ج 4، ص 2248).
اگرچه ما ایرانیان پس از سقوط هخامنشیان به دست یونانیان، بیش از دو قرن تحت حاکمیت سرداران یونانی و تحت تاثیر عقاید و آداب آنان بودهایم، اما به نظر میرسد مسلمانان عمدتا از قرن دوم با شروع ترجمه آثار یونانیان شیفته آنان شده و سخنان آنان را به پیشوایان دینی خود نسبت دادهاند. همچون زمانه خودمان که برخی، هر سخنی را که زیبا و مفید میبییند به دکتر شریعتی و پروفسور سمیعی نسبت میدهند، گویا چنین وضعیتی نیز بین مسلمانان قرون دوم به بعد حاکم بوده و چون تدوین نخستین کتب روایی نیز از همین دوره بوده، این استحسان بر روایات دینی نیز اثر گذاشته است.
حدود 9 سال پیش در یادداشتی که برای سایت جماران نوشتم، این پرسش را برای مدافعان اسلامیسازی علوم و دانشگاهها مطرح کردم که اگر شما با مدافعان تفکیک مرزبندی دارید و مدافع بهرهگیری از آثار فکری یونانیان باستان هستید، بنابر این نباید مدافع اسلامیسازی علوم و دانشگاهها هم باشید. حال با این نمونههایی که حاکی از اثرگذاری متون یونانی بر اسلامی است، به نظر میرسد باید تأمل و تفحص جدی در میزان این اثرگذاری داشت. مثلا آیا نگاه غلیظ یونانیها علیه زنان و بردگان هم در نگاه مسلمانان و فرایند نقل روایات پیامبر و دیگر بزرگان دین اثر گذاشته است؟ پژوهشهایی چون مقاله جدید دکتر محمد قندهاری از همین ایده دفاع میکنند که شیفتگی عالمانی چون سید رضی نسبت به متون یونانی، در فرایند نقل روایات و تدوین کتبی چون نهجالبلاغه و شکلگیری یا تقویت انگارهٔ نقصان عقل زنان اثرگذار بوده است.
متون و نگاه فلسفی یونان باستان نه تنها بر مسلمانان و ایرانیان باستان، بلکه بر رومیها، یهودیها و مسیحیان نیز تاثیرات عمیقی گذاشته است. همانطور که میشود از یونانیگری یهودی حرف زد، یونانیگری اسلامی نیز جای کار و پژوهش جدی دارد. این یونانیگری منحصر به کتب فیلسوفان مسلمان نیست و همانگونه که اشاره شد، روایات و جهانبینی فقهی و اخلاقی را نیز متاثر ساخته است.
@taqriraat
BY تقریرات
Share with your friend now:
tgoop.com/taqriraat/801