tgoop.com/tahkimmelat/40939
Last Update:
♦️ مذاکرات آلاسکا؛ پایان توهم روسیهگرایی در جمهوری اسلامی!؟
🖊️ حمید آصفی
نشست پوتین و ترامپ در آلاسکا، حتی اگر نامی از ایران در بیانیهٔ نهاییاش نیاید، زلزلهای در جغرافیای سیاسی جهان ایجاد میکند که لرزشهایش در تهران، دمشق، تلآویو و ریاض احساس خواهد شد.
مقامات جمهوری اسلامی میدانند که چنین مذاکراتی هرگز صرفاً یک پروندهٔ محدود به اوکراین نیست؛ این سطح از دیدار، بازی بزرگ قدرت است، جایی که پروندههای امنیتی و ژئوپلیتیکی همزمان روی میز گذاشته میشوند، و ایران همیشه یکی از آن پروندههاست — حتی اگر روی کاغذ چیزی نوشته نشود.
در درون حاکمیت ایران، دو نگاه روشن وجود دارد. نگاه اول، نگاه «شرقگرایان خام» است که معتقدند باید بیش از پیش به روسیه قفل شد، پیمان استراتژیک بست، و با این وابستگی، خود را در برابر هر حملهٔ احتمالی آمریکا و اسرائیل بیمه کرد. این گروه در تبلیغات رسمی، روسیه را بهعنوان «همپیمان وفادار» معرفی میکنند و هر انتقادی به مسکو را «خیانت به محور مقاومت» میخوانند.
نگاه دوم، نگاه بدبینان است؛ کسانی که به تاریخ معاصر و رفتار روسیه در میدانهای واقعی قدرت چشم دوختهاند: روسیهای که از ارمنستان چشم پوشید، از منافع سوریه بهسادگی عبور کرد، در ماجرای «کانال زنگزور» سکوت کرد و همهٔ اینها را فدای اولویت اصلی خود، یعنی معامله با غرب بر سر اوکراین و امنیت خود، نمود. این واقعیتها برای هر عقل سیاسی بیدار، یک پیام روشن دارند: روسیه در لحظهٔ معاملهٔ بزرگ، حاضر است هر متحد کوچکتری را — از جمله ایران — پشت در بگذارد.
بنابراین، اگر در آلاسکا توافقی گسترده شکل بگیرد که بخشی از آن کاهش تنش میان روسیه و آمریکا باشد، امیدواری شرقگرایان در جمهوری اسلامی ضربهٔ سنگینی خواهد خورد. این ضربه، به سود آن بخش از حاکمیت خواهد بود که بر گفتوگوی مستقیم با واشنگتن اصرار دارند و معتقدند که نه روسیه و نه حتی چین، در بزنگاههای واقعی حاضر نیستند منافع خود را قربانی منافع ایران کنند.
این تغییر موازنه، اگر اتفاق بیفتد، صرفاً یک تحول تاکتیکی نیست؛ بلکه شکاف راهبردی در داخل جمهوری اسلامی را عمیقتر خواهد کرد. شرقگرایان در برابر سندی زنده از بیاعتمادی روسیه قرار میگیرند، و عملگرایان داخلی فرصت مییابند تا خط ارتباط با آمریکا را بهعنوان یک ضرورت، نه یک انتخاب، جا بیندازند.
از منظر مسکو هم ماجرا روشن است: روسیه در سیاست خارجی یک محاسبهگر بیرحم است. حتی اگر ایران را موقتاً در یک معامله کنار بگذارد، میداند که در بلندمدت، بهعنوان یک قدرت منطقهای، تهران را نمیتوان کاملاً از بازی خارج کرد — همانگونه که بعد از تغییرات در سوریه، مسکو رابطهاش را با دولت جدید حفظ کرد، حتی وقتی تهران عملاً حذف شده بود.
با این حال، آنچه برای ایران حیاتی است، درک همین حقیقت است: هر کشور، حتی همپیمان امروز، فردا به محض تغییر منافعش، مسیرش را عوض میکند. جمهوری اسلامی اگر همچنان روی کارت روسیه شرطبندی کند، در لحظهٔ معاملهٔ بزرگ، نهتنها متحدش را از دست میدهد، بلکه در موقعیتی قرار میگیرد که با دست خالی باید با دشمنانش روبهرو شود.
مذاکرات آلاسکا، چه ایران در متن آن باشد چه نه، آینهای است که تهران باید در آن خود را ببیند. در این آینه، تصویر یک حکومت وابسته به وعدههای قدرتهای خارجی دیده میشود که برای بقا، بین شرق و غرب آونگوار در حرکت است، اما هنوز نفهمیده که امنیت و منافع ملی، نه در سایهٔ پوتین تأمین میشود و نه در سایهٔ چین؛ بلکه تنها با تصمیمگیری مستقل و حلوفصل اختلافات اساسی با غرب، بهویژه آمریکا، ممکن است.
اگر پوتین و ترامپ بر سر اوکراین معامله کنند و فضای جهانی به سمت کاهش تنش برود، تهران هم یا باید این تغییر را بپذیرد و مسیر تازهای باز کند، یا با توهم «محور شرق» به استقبال انزوای عمیقتر و ضربههای سنگینتر برود. بازی تغییر کرده است؛ تنها بازنده، کسی است که هنوز فکر میکند زمین همان زمین دیروز است.
🆔@tahkimmelat
BY تحکیم ملت
Share with your friend now:
tgoop.com/tahkimmelat/40939