إزاحة الفکر المریض عن الکافی الشریف

🔰فترت ائمه

👈شبهه وهابی👉

🔻اولا، لغوی و عالم بزرگ اهل سنت، ابو عثمان جاحظ، گفته که بین فترت و انقطاع فرق است:

وبين الفترة والقطعة فرق. فاعرف ذلك.
📚الرسائل ج ۳ ص ۲۵۶

🔻ثانیا، آنچه در قرآن آمده، علی فترة من الرسل است، نه انبیا، کما اینکه شیخ صدوق (ره) فرمودند:

الفترات بين الرسل ع كانت جائزة لأن الرسل مبعوثة بشرائع الملة و تجديدها و نسخ بعضها بعضا و ليس الأنبياء و الأئمة ع كذلك و لا لهم ذلك لأنه لا ينسخ بهم شريعة و لا يجدد بهم ملة و قد علمنا أنه كان بين نوح و إبراهيم و بين إبراهيم و موسى و بين موسى و عيسى و بين عيسى و محمد ع أنبياء و أوصياء كثيرون‌ و إنما كانوا مذكرين لأمر الله مستحفظين مستودعين لما جعل الله تعالى عندهم من الوصايا و الكتب و العلوم و ما جاءت به الرسل عن الله عز و جل‌ إلى أممهم
و إنما معنى الفترة أنه لم يكن بينهما رسول و لا نبي و لا وصي ظاهر مشهور كمن كان قبله و على ذلك دل الكتاب المنزل أن الله جل و عز بعث محمدا ص على حين‌ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ‌ لا من الأنبياء و الأوصياء و لكن قد كان بينه و بين عيسى ع أنبياء و أئمة مستورون خائفون
📚كمال الدين و تمام النعمة ج 2 ص 659

فترت بین رسولان جایز است زیرا رسولان مبعوث به شرایع و ادیان و تجدید و نسخ آنها هستند امّا انبیاء و ائمّه چنین نیستند و ائمّه را نسزد که چنین کنند، زیرا به واسطه آنها شریعتی نسخ نمی‌شود و دینی تجدید نمی‌گردد و ما می‌دانیم که بین نوح و ابراهیم و بین ابراهیم و موسی و بین موسی و عیسی و بین عیسی و محمّد علیهم السّلام انبیاء و اوصیای فراوانی بودند امّا آنها فقط مذکّر امر خدا بودند و حافظ و نگاهدارنده چیزهایی بودند که خدای تعالی نزد آنها قرار داده بود از قبیل وصایا و کتب و علوم و چیزهایی که رسولان از جانب او برای امّتهای خود آورده بودند
معنای فترت در آن روایات این است که بین آنها رسول و نبیّ و وصیّ ظاهر و مشهوری چنان که معمول بوده وجود نداشته است و قرآن هم به این معنا دلالت دارد آنجا که خدای تعالی می‌فرماید که محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم را هنگام فترت رسولان مبعوث فرمود و نه فترت پیامبران و اوصیا. آری میان رسول اکرم و عیسی علیهما السّلام پیامبران و امامانی بودند که مستور و خائف بودند
📚ترجمه کمال‌الدین ج 2 ص 567-570

🔻ثالثا، علامه طباطبایی در معنی فترت فرمودند:

معنى الفترة هو عدم انبعاث نبي له شريعة وكتاب وأما الفترة عن مطلق النبوة فلا نسلم تحققها وخلو جميع الزمان وهو قريب من ستة قرون من النبي مطلقا.
📚المیزان ج ۱۶ ص ۲۴۴

معنای فترت این است که مدتی پیغمبر صاحب شریعت و کتاب مبعوث نشده باشد، که این مدت را مدت فترت می‌نامند، و اما مدت مبعوث نشدن پیامبران بی شریعت، اولا فترت نیست، و ثانیا قبول نداریم که ما بین عیسی و محمد (علیه السلام) چنین پیامبرانی نیامده باشند، با اینکه زمان فاصل بین آن دو پیامبر شش قرن بوده.
📚ترجمه المیزان ج ۱۶ ص ۳۶۴

🔸رابعا، عبارتی که وهابی نادان روی آن مانور داده است، "على فترة من الائمة" است، که خود این عبارت دربردارنده کلمه ائمه و اثبات کننده امامت ائمه است!! و این عبارت مخالف عقیده اهل تسنن است حال این وهابی سبک مغز چگونه از چنین عبارتی نتیجه گرفته که امام صادق (ع) مهدی اهل تسنن را قبول داشت مما تضحک به الثکلی!

🔰در نتیجه مراد از فترت ائمه چنین است:

و المراد بفترة من الأئمة خفاؤهم و عدم ظهورهم في مدة طويلة، أو عدم إمام قادر قاهر فتشمل أزمنة سائر الأئمة سوى أمير المؤمنين عليه السلام
📚مرآة العقول ; ج ۴ ص ۵۴

مراد از فترت امامان اختفای آنها و ظاهر نبودنشان در مدتی طولانی است، و یا منظور این است که امام قادر قاهر وجود ندارد که در این صورت فترت بین امام علی (ع) تا امام زمان است (زیرا فقط امام علی موفق به تشکیل حکومت شدند و بقیه ائمه تا امام زمان حکومتی نداشتند)

🔹امام صادق (ع) نیز آن مهدی را قبول داشتند که از مردم غایب میشوند اما زمین از وجود ایشان هرگز خالی نمیشود و مهدی را امام فرزند امام میدانستند:

قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ
📚كمال الدين ج ۲، ص ۳۵۰

عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي اَلْعَلاَءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ تَكُونُ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لاَ قُلْتُ أَ فَيَكُونُ إِمَامَانِ فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ قَالَ لاَ إِلاَّ وَ أَحَدُهُمَا صَامِتٌ قُلْتُ فَالْإِمَامُ يَعْرِفُ اَلْإِمَامَ اَلَّذِي مِنْ بَعْدِهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ قُلْتُ اَلْقَائِمُ إِمَامٌ قَالَ نَعَمْ إِمَامُ بْنُ إِمَامٍ قَدِ اُؤْتُمَّ بِهِ قَبْلَ ذَلِكَ
📚کمال الدين جلد۱ , صفحه۲۲۳

💥إزاحة الفکر المریض عن الکافی الشریف

🆔 @tabarri_alkafi

👏12🙏1

www.tgoop.com/tabarri_alkafi/242

249 viewsedited  Feb 2 at 07:41

🔰فترت ائمه

👈شبهه وهابی👉

🔻اولا، لغوی و عالم بزرگ اهل سنت، ابو عثمان جاحظ، گفته که بین فترت و انقطاع فرق است:

وبين الفترة والقطعة فرق. فاعرف ذلك.
📚الرسائل ج ۳ ص ۲۵۶

🔻ثانیا، آنچه در قرآن آمده، علی فترة من الرسل است، نه انبیا، کما اینکه شیخ صدوق (ره) فرمودند:

الفترات بين الرسل ع كانت جائزة لأن الرسل مبعوثة بشرائع الملة و تجديدها و نسخ بعضها بعضا و ليس الأنبياء و الأئمة ع كذلك و لا لهم ذلك لأنه لا ينسخ بهم شريعة و لا يجدد بهم ملة و قد علمنا أنه كان بين نوح و إبراهيم و بين إبراهيم و موسى و بين موسى و عيسى و بين عيسى و محمد ع أنبياء و أوصياء كثيرون‌ و إنما كانوا مذكرين لأمر الله مستحفظين مستودعين لما جعل الله تعالى عندهم من الوصايا و الكتب و العلوم و ما جاءت به الرسل عن الله عز و جل‌ إلى أممهم
و إنما معنى الفترة أنه لم يكن بينهما رسول و لا نبي و لا وصي ظاهر مشهور كمن كان قبله و على ذلك دل الكتاب المنزل أن الله جل و عز بعث محمدا ص على حين‌ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ‌ لا من الأنبياء و الأوصياء و لكن قد كان بينه و بين عيسى ع أنبياء و أئمة مستورون خائفون
📚كمال الدين و تمام النعمة ج 2 ص 659

فترت بین رسولان جایز است زیرا رسولان مبعوث به شرایع و ادیان و تجدید و نسخ آنها هستند امّا انبیاء و ائمّه چنین نیستند و ائمّه را نسزد که چنین کنند، زیرا به واسطه آنها شریعتی نسخ نمی‌شود و دینی تجدید نمی‌گردد و ما می‌دانیم که بین نوح و ابراهیم و بین ابراهیم و موسی و بین موسی و عیسی و بین عیسی و محمّد علیهم السّلام انبیاء و اوصیای فراوانی بودند امّا آنها فقط مذکّر امر خدا بودند و حافظ و نگاهدارنده چیزهایی بودند که خدای تعالی نزد آنها قرار داده بود از قبیل وصایا و کتب و علوم و چیزهایی که رسولان از جانب او برای امّتهای خود آورده بودند
معنای فترت در آن روایات این است که بین آنها رسول و نبیّ و وصیّ ظاهر و مشهوری چنان که معمول بوده وجود نداشته است و قرآن هم به این معنا دلالت دارد آنجا که خدای تعالی می‌فرماید که محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم را هنگام فترت رسولان مبعوث فرمود و نه فترت پیامبران و اوصیا. آری میان رسول اکرم و عیسی علیهما السّلام پیامبران و امامانی بودند که مستور و خائف بودند
📚ترجمه کمال‌الدین ج 2 ص 567-570

🔻ثالثا، علامه طباطبایی در معنی فترت فرمودند:

معنى الفترة هو عدم انبعاث نبي له شريعة وكتاب وأما الفترة عن مطلق النبوة فلا نسلم تحققها وخلو جميع الزمان وهو قريب من ستة قرون من النبي مطلقا.
📚المیزان ج ۱۶ ص ۲۴۴

معنای فترت این است که مدتی پیغمبر صاحب شریعت و کتاب مبعوث نشده باشد، که این مدت را مدت فترت می‌نامند، و اما مدت مبعوث نشدن پیامبران بی شریعت، اولا فترت نیست، و ثانیا قبول نداریم که ما بین عیسی و محمد (علیه السلام) چنین پیامبرانی نیامده باشند، با اینکه زمان فاصل بین آن دو پیامبر شش قرن بوده.
📚ترجمه المیزان ج ۱۶ ص ۳۶۴

🔸رابعا، عبارتی که وهابی نادان روی آن مانور داده است، "على فترة من الائمة" است، که خود این عبارت دربردارنده کلمه ائمه و اثبات کننده امامت ائمه است!! و این عبارت مخالف عقیده اهل تسنن است حال این وهابی سبک مغز چگونه از چنین عبارتی نتیجه گرفته که امام صادق (ع) مهدی اهل تسنن را قبول داشت مما تضحک به الثکلی!

🔰در نتیجه مراد از فترت ائمه چنین است:

و المراد بفترة من الأئمة خفاؤهم و عدم ظهورهم في مدة طويلة، أو عدم إمام قادر قاهر فتشمل أزمنة سائر الأئمة سوى أمير المؤمنين عليه السلام
📚مرآة العقول ; ج ۴ ص ۵۴

مراد از فترت امامان اختفای آنها و ظاهر نبودنشان در مدتی طولانی است، و یا منظور این است که امام قادر قاهر وجود ندارد که در این صورت فترت بین امام علی (ع) تا امام زمان است (زیرا فقط امام علی موفق به تشکیل حکومت شدند و بقیه ائمه تا امام زمان حکومتی نداشتند)

🔹امام صادق (ع) نیز آن مهدی را قبول داشتند که از مردم غایب میشوند اما زمین از وجود ایشان هرگز خالی نمیشود و مهدی را امام فرزند امام میدانستند:

قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ
📚كمال الدين ج ۲، ص ۳۵۰

عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي اَلْعَلاَءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ تَكُونُ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لاَ قُلْتُ أَ فَيَكُونُ إِمَامَانِ فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ قَالَ لاَ إِلاَّ وَ أَحَدُهُمَا صَامِتٌ قُلْتُ فَالْإِمَامُ يَعْرِفُ اَلْإِمَامَ اَلَّذِي مِنْ بَعْدِهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ قُلْتُ اَلْقَائِمُ إِمَامٌ قَالَ نَعَمْ إِمَامُ بْنُ إِمَامٍ قَدِ اُؤْتُمَّ بِهِ قَبْلَ ذَلِكَ
📚کمال الدين جلد۱ , صفحه۲۲۳

💥إزاحة الفکر المریض عن الکافی الشریف

🆔 @tabarri_alkafi

BY إزاحة الفکر المریض عن الکافی الشریف