Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/strategym_academy/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
تفکر استراتژیک@strategym_academy P.2437
STRATEGYM_ACADEMY Telegram 2437
💢تصمیم گیری استراتژیک به شیوه استیو جابز، ۱۰۰ نفر در قایق نجات


■جابز سالی یک بار، ارزشمندترین کارمندانِ اپل را به برنامه‌ای می‌برد که “ ١٠٠ نفرِ اول” نام داشت.

□انتخاب بر اساس یک معیارِ ساده انجام می شد: اگر مجبور بودی فقط ١٠٠ نفر را با خودت سوارِ قایقِ نجات کنی و به شرکتِ بعدی ببری، چه کسانی را انتخاب می کردی؟

●اعضای این گروه دائمی نبودند و در واقع خیلی ها فقط یک سال عضو باقی می‌ماندند و سال بعد از گروه کنار گذاشته می‌شدند.

○برخی از کسانی که اپل را ترک کرده‌اند، عنوان کردند که آنها که به این جلسات دعوت نمی‌شدند، در مورد برگزاری این جلسات با هم صحبت نمی‌کردند، اما همه می‌دانستند چنین جلساتی وجود دارد.

■در ابتدای هر سال، جابز ترتیب یک گردهمایی سه روزه را برای این گروه می‌داد. جلسات محرمانه بوده و حتی مکان آن هم فاش نمی‌شد. از تمام اعضا خواسته می‌شد در مورد این جلسات به هیچ کس از جمله همکارانشان چیزی نگویند و حتی این جلسات را در تقویم کاری خود قرار ندهند.

□شرکت کنندگان در جلسات حق نداشتند با خودروی خودشان به این جلسات بیایند. آنها با اتوبوس از مقر اپل خارج می‌شدند و به مکانی تفریحی می رفتند.

●استیو جابز تاکید داشت که این مکانها باید غذای خوب داشته باشند و زمین گلف نداشته باشد. اپل همچنین اتاق‌های این جلسات را از وسایل الکترونیکی پاکسازی می‌کرد تا امکان شنود احتمالی و جاسوسی از آن‌ها توسط رقبا به حداقل برسد.

○او و برخی از مدیران ارشد اپل در پنل‌هایی برای حاضران رویکرد و مسیر پیش روی اپل را ترسیم می‌کردند. این جلسات همچنین بهترین فرصت برای آن بود که جابز ایده‌ها و ماموریت‌های آینده شرکت را برای معتمدترین مدیران شرکتش بازگو کند.

■یکی از حاضران جلسات می‌گوید: استیو جابز نخستین بار آیپاد را در این جلسات به ما نشان داد و در آن زمان به جز گروهی بسیار کوچک هیچ کس چیزی درباره آن نمی‌دانست.

□صد نفر برتر با موافقت جابز انتخاب می‌شدند و این لزوما به معنای انتخاب بر اساس درجه نبود. جابز هیچ‌گاه در مورد این جلسات محرمانه چیزی به رسانه‌ها نگفت اما در یک مصاحبه سالها قبل با مجله فورچون او به صد نفر برتر اپل اشاره کرد.

●جابز گفت: ما در اپل ۲۵ هزار کارمند داریم. ۱۰ هزار نفر آن ها در فروشگاه های ما فعال هستند. کار من این است که ۱۰۰ نفر برتر را پیدا کنم و این اصلا بدان معنا نیست که آن ها معاونین و مدیران ارشد شرکت باشند.

○برخی از این ۱۰۰ نفر افراد گمنام هستند و کار من این است که بگردم، ببینم که چه افرادی با ایده های متفاوت به چه فکر می کنند؟ افراد را وادار کنم که در مورد ایده های متفاوتشان صحبت کنند، با آن ها بحث کنم و وقتی به یک ایده خوب می‌رسیم کار من این است که این ایده را بین این ۱۰۰ نفر حرکت دهم. به عبارت دیگر، چیزها [ایده ها] را کشف کنم.

■او در پایانِ هر برنامه که شامل برگزاری جلسات کارگروه های مختلف بود، جلوی یک تخته سفید می ایستاد و می‌پرسید: ١٠ پروژه بعدی که باید در کانون تمرکز باشد چیست؟

□افراد برای این که پیشنهادشان در فهرست قرار بگیرد می جنگیدند.

●جابز پیشنهادها را می نوشت و بعد آنهایی را که معتقد بود گُنگ هستند، ضربدر می زد و بعد از کلی شوخی، گروه به فهرستی ١٠ تایی می رسید.

○اینجا بود که او روی ٧ تا از آنها را خط می کشید و می گفت: ما فقط از عهده انجامِ سه کار بر می آییم.

■این مطلب به کسانی تقدیم می شود که هنوز هم نگاهی سنتی، ماتریسی و مبتنی بر متدولوژیهای پیچیده به برنامه ریزی استراتژیک دارند.

@strategym_academy



tgoop.com/strategym_academy/2437
Create:
Last Update:

💢تصمیم گیری استراتژیک به شیوه استیو جابز، ۱۰۰ نفر در قایق نجات


■جابز سالی یک بار، ارزشمندترین کارمندانِ اپل را به برنامه‌ای می‌برد که “ ١٠٠ نفرِ اول” نام داشت.

□انتخاب بر اساس یک معیارِ ساده انجام می شد: اگر مجبور بودی فقط ١٠٠ نفر را با خودت سوارِ قایقِ نجات کنی و به شرکتِ بعدی ببری، چه کسانی را انتخاب می کردی؟

●اعضای این گروه دائمی نبودند و در واقع خیلی ها فقط یک سال عضو باقی می‌ماندند و سال بعد از گروه کنار گذاشته می‌شدند.

○برخی از کسانی که اپل را ترک کرده‌اند، عنوان کردند که آنها که به این جلسات دعوت نمی‌شدند، در مورد برگزاری این جلسات با هم صحبت نمی‌کردند، اما همه می‌دانستند چنین جلساتی وجود دارد.

■در ابتدای هر سال، جابز ترتیب یک گردهمایی سه روزه را برای این گروه می‌داد. جلسات محرمانه بوده و حتی مکان آن هم فاش نمی‌شد. از تمام اعضا خواسته می‌شد در مورد این جلسات به هیچ کس از جمله همکارانشان چیزی نگویند و حتی این جلسات را در تقویم کاری خود قرار ندهند.

□شرکت کنندگان در جلسات حق نداشتند با خودروی خودشان به این جلسات بیایند. آنها با اتوبوس از مقر اپل خارج می‌شدند و به مکانی تفریحی می رفتند.

●استیو جابز تاکید داشت که این مکانها باید غذای خوب داشته باشند و زمین گلف نداشته باشد. اپل همچنین اتاق‌های این جلسات را از وسایل الکترونیکی پاکسازی می‌کرد تا امکان شنود احتمالی و جاسوسی از آن‌ها توسط رقبا به حداقل برسد.

○او و برخی از مدیران ارشد اپل در پنل‌هایی برای حاضران رویکرد و مسیر پیش روی اپل را ترسیم می‌کردند. این جلسات همچنین بهترین فرصت برای آن بود که جابز ایده‌ها و ماموریت‌های آینده شرکت را برای معتمدترین مدیران شرکتش بازگو کند.

■یکی از حاضران جلسات می‌گوید: استیو جابز نخستین بار آیپاد را در این جلسات به ما نشان داد و در آن زمان به جز گروهی بسیار کوچک هیچ کس چیزی درباره آن نمی‌دانست.

□صد نفر برتر با موافقت جابز انتخاب می‌شدند و این لزوما به معنای انتخاب بر اساس درجه نبود. جابز هیچ‌گاه در مورد این جلسات محرمانه چیزی به رسانه‌ها نگفت اما در یک مصاحبه سالها قبل با مجله فورچون او به صد نفر برتر اپل اشاره کرد.

●جابز گفت: ما در اپل ۲۵ هزار کارمند داریم. ۱۰ هزار نفر آن ها در فروشگاه های ما فعال هستند. کار من این است که ۱۰۰ نفر برتر را پیدا کنم و این اصلا بدان معنا نیست که آن ها معاونین و مدیران ارشد شرکت باشند.

○برخی از این ۱۰۰ نفر افراد گمنام هستند و کار من این است که بگردم، ببینم که چه افرادی با ایده های متفاوت به چه فکر می کنند؟ افراد را وادار کنم که در مورد ایده های متفاوتشان صحبت کنند، با آن ها بحث کنم و وقتی به یک ایده خوب می‌رسیم کار من این است که این ایده را بین این ۱۰۰ نفر حرکت دهم. به عبارت دیگر، چیزها [ایده ها] را کشف کنم.

■او در پایانِ هر برنامه که شامل برگزاری جلسات کارگروه های مختلف بود، جلوی یک تخته سفید می ایستاد و می‌پرسید: ١٠ پروژه بعدی که باید در کانون تمرکز باشد چیست؟

□افراد برای این که پیشنهادشان در فهرست قرار بگیرد می جنگیدند.

●جابز پیشنهادها را می نوشت و بعد آنهایی را که معتقد بود گُنگ هستند، ضربدر می زد و بعد از کلی شوخی، گروه به فهرستی ١٠ تایی می رسید.

○اینجا بود که او روی ٧ تا از آنها را خط می کشید و می گفت: ما فقط از عهده انجامِ سه کار بر می آییم.

■این مطلب به کسانی تقدیم می شود که هنوز هم نگاهی سنتی، ماتریسی و مبتنی بر متدولوژیهای پیچیده به برنامه ریزی استراتژیک دارند.

@strategym_academy

BY تفکر استراتژیک


Share with your friend now:
tgoop.com/strategym_academy/2437

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. Earlier, crypto enthusiasts had created a self-described “meme app” dubbed “gm” app wherein users would greet each other with “gm” or “good morning” messages. However, in September 2021, the gm app was down after a hacker reportedly gained access to the user data. Select: Settings – Manage Channel – Administrators – Add administrator. From your list of subscribers, select the correct user. A new window will appear on the screen. Check the rights you’re willing to give to your administrator. You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether.
from us


Telegram تفکر استراتژیک
FROM American