tgoop.com/src_dums/2197
Last Update:
🔰 سندروم رزومهسازی، آفتی کشنده به جان دانشجویان علوم پزشکی
در سالهای اخیر با کمال تاسف و غمی دردناک، آفتی ویرانگر و عطش سیریناپذیری برای جمعآوری امتیاز و کسب عناوین نمایشی به طور مسری در دانشجویان علوم پزشکی ما، همانان که همه جا میگویند سرمایههای این کشور هستند، موج میزند.
در یک کلام: درگیر یک بازی چیپ و در عین حال رقابتی نفسگیر برای یک نمایش مضحک و فاقد ارزش متعالی
متأسفانه، دانشگاههای علوم پزشکی ما در حال پرورش نسلی از دانشجویان هستند که نه حلالان مسئله و متفکرهای متفاوت بلکه صرفاً جمعکنندگان امتیاز و عنوانهای پر زرق و برقاند. سیستم ارزیابی و تشویق، ناخواسته فضایی ایجاد کرده که در آن، پوسته درخشان فعالیتهای سطحی و فرمالیته، بر مغز پربار کار علمی و توسعهای اولویت پیدا کرده است.
فریب امتیاز و غفلت از درد جامعه امروز، معیار دانشجوی فعال در بسیاری از موارد به تعداد مقالات کماثر (با دادههای تکراری و صرفاً ترجمهمانند)، تعداد گواهیهای ثبت اختراع بیکاربرد یا حجم فعالیتهای نمایشی تقلیل یافته است.
دانشجویان، قربانی بازی نمرهاند، وقتی آییننامهها، ترفیعات شغلی آینده و تسهیلات نخبگی، گره خورده به این چکلیستهای کمی، طبیعی است که دانشجو بهجای صرف زمان و انرژی برای یک طرح تحقیقاتی عمیق و زمانبر یا یک برنامه منسجم آموزشی که بتواند یک مشکل واقعی بهداشتیدرمانی یا نقص ساختاری نظام آموزشی را حل کند، به دنبال کارهای سریع و سطحی میرود که صرفاً نام فعالیت دانشجویی را یدک بکشند.
جشنوارهها، تبدیل به هدف شدهاند، نه ابزار و عملاً به میدان رقابت برای جوایز و سهمیههای ادامۀ تحصیل تبدیل شدهاند. محتوای فعالیتهای ارسالی اغلب نه یک نوآوری تأثیرگذار، بلکه یک طرح کاغذی است که تنها توانسته است قواعد دستوپاگیر آییننامهها را دور بزند.
تا زمانی که وزن تعداد مقاله از میزان تأثیر مقاله در حل یک چالش نظام سلامت بیشتر باشد، این وضعیت ادامه خواهد یافت. در سیستم فعلی، تدوین یک سیاستنامه اجرایی برای کاهش خطای پزشکی، طراحی یک اپلیکیشن سلامتمحور موفق و پرکاربرد، ایجاد یک مدل جدید ارائۀ خدمات در مناطق محروم که تأثیر ملموس دارد یا توسعه یک پلن آموزشی فراگیر ارزشی به مراتب پایینتر از یک مقاله در ژورنالهای کماعتبار یا گواهیهای ساختگی و ... دارد. این یعنی ما از تولید دانش به سمت بهکارگیری دانش حرکت نکردهایم.
وابستگی آینده شغلی و تحصیلی به امتیازات رزومهای، زمینه را برای سوءاستفاده گروههای خصوصی و دانشگاهی فراهم کرده است که از این عطش تغذیه میکنند. فروش مقالات آماده، ثبت اختراعات غیرکاربردی، صدور گواهیهای آموزشی صوری و کارگاههای بیکیفیت، به تجارتی سودآور تبدیل شده است. این پدیده نهتنها اخلاق حرفهای را تضعیف کرده، بلکه ارزش واقعی فعالیت دانشجویی را مخدوش کرده است.
این فرهنگ، نتیجه یک معادله ساده و در عین حال مخرب است، جایزه و امتیاز، بسیار سهلالوصولتر از تغییر و توسعه است. چرا باید دانشجو، انرژی گرانبهای خود را صرف ماهها تلاش برای طراحی یک سیستم ارزیابی سلامت روان در خوابگاهها کند که شاید هیچ امتیازی برای وی ندارد، وقتی میتواند با چند هفته صرف وقت برای یک مقاله سطحی، سهمیه یا مزایای ملموستری کسب کند؟ اینجاست که رسالت دانشگاه که مرجعیت علمی و حل مسائل جامعه است، به مسلخ بازی امتیازدهی میرود.
نتیجه این رویکرد، نسلی از متخصصان آینده است که در تئوری امتیازآور هستند، اما در عرصه عمل، با چالشهای واقعی غریبهاند. مدارک پرشماری دارند اما مهارتهای حیاتی حل مسئله، کارآفرینی یا حتی مدیریت پروژههای توسعهای و خدماترسانی را نیاموختهاند. اگر دانشگاه همچنان به پاداش دادن به ظاهر زیبا به جای باطن کارآمد ادامه دهد، نه تنها نخبگان خود را از درگیری با مسائل جامعه دور میکند، بلکه کیفیت حرفهای نسلی را زیر سؤال میبرد که وظیفه دارند به مردم امید و سلامت ببخشند. دانشگاه باید دریابد که نهاد علم، یک بنگاه اقتصادی برای تولید مدرک و امتیاز نیست، بلکه مسئولیت پرورش حرفهمندان متعهد و تغییرآفرین را بر عهده دارد.
اگر نخبگان امروز ما، به جای تمرکز بر رتبههای کاغذی جشنوارهها، شجاعت و جسارت پرداختن به دردهای واقعی مردم را پیدا نکنند، آنگاه سیستم سلامت آینده، توسط متخصصانی اداره خواهد شد که در میدان عمل و حل مسئله، بیتجربه و ترسواند، هرچند که دیوارهای اتاقشان پُر باشد از الواح و جوایز. در نهایت بنبستی از کمیگرایی، بدون اندکی اندوخته برای زندگی و خیری برای جامعه...
✍امید قیسوندی، دبیرکل مرکز پژوهشهای علمی و فناوری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران
BY کمیته تحقیقات و فناوری دانشجویی علوم پزشکی دزفول
Share with your friend now:
tgoop.com/src_dums/2197