Telegram Web
چند کلامی درباره خشونت در کشور ادب و احترام
#شینزو_آبه

@solseghalam
👍17👏1
✍️شینزو آبه در امن ترین کشور دنیا ترور شد
(درباره خشونت در ژاپن)

🖊محمدرضا اسلامی

توکیو قلب اقتصاد ژاپن است. در منطقه «چیودا» دفاتر مرکزی سی و شش هزار شرکت واقع شده است و هشتصدهزار کارمند عالی رتبه در دفاتر شرکتهایی همچون تویوتا، هوندا، سونی، نیسان و… کار می کنند. با وجود تراکم بسیار بالا (و حیرت آورِ) جمعیت و ثروت در این شهر، توکیو بارها در رده بندیهای جهانی به عنوان «امن ترین شهر دنیا» انتخاب شده است. این رتبه بندی هرسال توسط «اکونومیست» انجام می شود و «شاخصهای امنیت» در این ارزیابی بسیار سختگیرانه هستند. امنیت در ژاپن مثال زدنی است. اما شینزو آبه دیروز در امن ترین کشور دنیا به قتل رسید. با توجه به این اتفاق عجیب، ضروری است که درباره مسئله «جرم و خشونت» در این کشور صحبت شود.

1️⃣- خشونت در کشور ادب و احترام
لایه ظاهری کشور ژاپن، پیچیده در ادب و رفتارهای مودبانه است. یک فرد خارجی، در مواجۀ اولیه با فرهنگ ژاپنی، ممکن است گمان کند که با فرهنگی ملایم/مهربان سر و کار دارد؛ حال آنکه مسئله خشونت در ژاپن «مسئله ای بسیار جدی» است. خشونتی که به انسان اِعمال می شود به شکلی غیرمستقیم و پیچیده است. مرگ از شدت کار (karōshi) و آمار بالای خودکشی در ژاپن (بیش از 20هزار در سال) نشانه ای است از قرارگیری «انسان» در میان چرخدنده های یک ساختار اجتماعی بسیار پیچیده.

2️⃣- جرم نه، خشونت آری
می توان چنین گفت که ژاپن در کنترل «جرم» و عمل مجرمانه، بسیار موفق بوده است لیکن فضای خشنِ جامعه، باعث بروز رفتارهایی می شود که می توان آثارش‌ را در آمار بالای افسردگی متجلی دید.

3️⃣- قتل شینزو آبه
هنوز اطلاعات روشن و دقیقی از علت قتل آبه توسط پلیس ژاپن منتشر نشده است ولی بسیار محتمل است که این ترور توسط فردی سرخورده انجام شده باشد که به مرحلۀ انجام رفتارهای جنون آمیز رسیده باشد. یکی از آن بیست و چندهزار نفری که هرسال خود را مقابل قطار پرت می کنند. یا یکی از میان انبوهِ آن نیم میلیون نفری که به بیماری Hikikomori (ひきこもり) مبتلا شده اند. بیماری ای که باعث می شود فرد مدتهای طولانی (ماهها) خود را در یک اتاق حبس کند.

و دریغ از مرگی اینگونه برای سیاستمداری ارزشمند.

4️⃣- دیدارم با شینزو آبه
در سالگرد سونامی توهوکو و در‌ کنگره مدیریت بحران سازمان ملل (در سندای)، سه نوبت فرصت دیدار‌ و گفتگو با شینزو آبه فراهم شد. یکبار در طول روز اول کنگره و دو بار در سومین روز کنگره، در مراسم شام نخست وزیر (که آبه میزبان میهمانان خارجی بود). در تمام آن سه روز، او را فردی باهوش، چابک در ارزیابی اطراف، و مسلط دیدم. در مراسم شام فرصت گفتگو مناسبتر بود. بیشترین چیزی که حس می شد، سنگینی باری بود که به عهده داشت. در تیم محافظانش، جوان باهوشی بود که نقش دست راست را برای آبه داشت و با وجود آشنایی آبه به زبان انگلیسی، کارهای ترجمه و... را به چابکی انجام می داد. (جوانی با خلق و خوی غیرژاپنی).

5️⃣- دشواریهای کار آقای نخست وزیر
سخن گفتن درباره شینزو آبه با در نظر گرفتن مقطع زمانی خاصی که او در مصدر امور ژاپن بود ضروری است. آبه که از خاندان مدیران ارشد ژاپنی بود (پدربزرگش در زمان ریاست جمهوری آیت اله رفسنجانی ارتباط خوب و نزدیکی با او داشت) در مقطعی سکان هدایت کشور را در دست گرفت که ژاپن با چهار ابَر بحران دست به گریبان بود:
☑️۱- بحران پس از زلزله و سونامی توهوکو (آلودگی هسته ای فوکوشیما)
☑️۲- رشد اقتصادی چین و بحرانِ فرو افتادن برندهای برتر ژاپنی همچون توشیبا (در برابر رقبای چینی)
☑️۳- بحران برخاستن یک رئیس جمهور «غیرقابل پیش بینی» در ایالات متحده آمریکا (مسالۀ ترامپ)
☑️۴- بحران کرونا و شکست سرمایه گذاریهای کلان ژاپن برای #المپیک توکیو

همآیندی این 4 ابربحران، ژاپن را در برابر شرایطی ویژه قرار داده بود. مشاهدۀ ورشکستگی و خشک شدن چاهِ نفتی مانند #توشیبا و زمین گیر شدنِ شرکتهایی همچون سونی و پاناسونیک، آبه را در شرایطی قرار داد که واقع بینانه و هشیار عمل کند. در برابر این هر 4 مورد شینزو آبه ناچار به اتخاذ تصمیماتی شد که بعضا با عدم محبوبیتش در جامعه ژاپنی همراه شد.

6️⃣- آبه و واقع گرایی
شینزو آبه درک روشنی از روابط بین الملل داشت و نقاط قوت/ضعف ژاپن را به خوبی می شناخت.
او ژاپن را «ضعیف نمی دانست» ولی تصور پوچ و غیرواقعی هم از «قدرت ژاپن» نداشت.
آبه می فهمید که برای هدایت کشورش از درشت گویی بپرهیزد و سیاستمداری کاملا عملگرا محسوب می شد. شینزو آبه (همچون بسیاری دیگر از ژاپنی ها) به غرب اعتماد نداشت ولی از فرصتهایِ تجاری در غرب به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. امروز تویوتا همچنان در آمریکا بیشترین فروش را دارد و پاناسونیک از خاک برخاسته. هوندا و میتسوبیشی و... نیز وامدار هشیاری و درک صحیح او هستند.

خدایش رحمت کند. جهان به امثال او نیاز داشت.

خبرآنلاین
www.tgoop.com/solseghalam
👍73👏141
مهارت گفتگو شاه کلید توسعه است.pdf
884.9 KB
نشریه بخارا
سال بیست و ششم شماره ۱۴۳
صفحه ۴۳۷

@solseghalam
👍61
نشریه «بخارا» گفتگویی را که در زمینه بنگاههای بزرگ اقتصادی با جناب دکتر صیدی (مدیرعامل بانک صادرات) انجام شده بود در شماره ۱۴۳ صفحه ۴۳۷ منتشر نموده است. این گفتگو پیش از کرونا انجام شده بود که انتشار آن در اینجا به تاخیر افتاد.

دکتر صیدی اخیرا از مدیریت عاملی بانک صادرات کنار رفته اند اما ایشان نمونۀ یک متخصص امور مالی کلان هستند که علاقمندیها/مطالعات عمیقی در حوزه هنر و ادبیات دارا هستند. برای این رفیق قدیمیِ قیصر امین پور، در هر جایگاهی که منبعد فعالیت نمایند آرزوی موفقیت می نمایم. اما یک نکته درباره این گفتگو:

در این گفتگو به بحثِ اهمیتِ «هیات مدیره» و نقش «گفتگو» میان اعضای هیات مدیرۀ یک بنگاهِ بزرگ اقتصادی پرداخته شده است، و مثالهایی از شرکتهایی همچون SOM (طراح برج خلیفه) و ... آورده شده است، اما امروز (دو سال پس از تاریخ آن گفتگو در برج سپهر) دیگر آنگونه فکر نمی کنم.

«امروز» اصلاً گمان نمی کنم که تواناییِ «گفتگو» یک امرِ اخلاقی است. (به خُلق و خُو بر نمی گردد). حتی دیگر باور ندارم که گفتگو یک «مهارتِ» اکتسابی است که با شرکت در کلاسهای آموزشی و دوره هایِ مذاکره/فن بیان و ... کسب شود.

بلکه امروز به این باور رسیده ام «اگر» توانِ گفتگو میان اعضایِ هیات مدیرۀ #تویوتا وجود دارد، یا اگر سطح عالی گفتگو میان زاگربرگ و رفقایش در اعضای هیات مدیره #فیس_بوک محقق می شود (و مسیری از فیس بوک تا متا طی می شود)، یا اگر توان تصمیم گیری میان اعضای هیات مدیره #اوبر ممکن می شود (و دارا خسروشاهی به عنوان مدیرعامل انتخاب می شود)، ناشی از «ساختار ذهنی» است. این افراد دارایِ «ذهنهای پیچیده» هستند و آشنایی به پیچیدگیها (و درکِ از پیچیدگی) باعث می شود که «یک نفر» در گفتگو «محتاط» باشد.


🔷 اینکه در کشور ما شرکت بزرگ شکل نمی گیرد (متناظر با "اوبایاشیِ ژاپن" ایجاد نمی شود)، یا #برداران_خیامی بعد از ایجاد ایران خودرو با هم اختلاف پیدا می کنند (و حتی دو برادر از هم جدا می شوند) ناشی از این است که ذهنها به ساختارهای ساده «عادت» داشته اند. ذهنِ ساده، به محض رسیدن به موفقیتهای اولیه (خصوصا موفقیتهای اقتصادی) فعّالِ مایشاء می شود. دیگر خدا را بنده نخواهد بود چه برسد به شریک و شراکت.

برای گفتگو، ساختارِ ذهنی، مقدم بر خلق و خویِ فردی است.

🔷شرکت و شراکت، امری بسیار پیچیده است. برخلاف تصورِ بسیاری از افراد، «شرکت» بر روی «تخصص/فن آوری» بنا نمی شود. شالوده و سنگِ بنای یک شرکت، «فن آوری» نیست، ثروت هم نیست؛ بلکه اساس و زیربنایِ شرکت «روابط انسانی» است و کسانی می توانند در مسیرِ «شرکتداری» موفق شوند که آشنا به پیچیدگیهای رفتار انسانی باشند. توانِ گفتگو داشته باشند.

و این «توان» یک امر اخلاقی نیست.

🔷این فایل پی.دی.اف🔻 از نشریه بخارا از این جهت به اشتراک گذاشته می شود که این روزها (سال 1401) در میان نسل جوانِ ما بحثِ «دانش بنیان» و «استارت آپ» شدیداً بحثِ روز است (بهتر بگوییم مُد روز است). اما نسل جوانی که به دنبالِ ثبت شرکت دانش بنیان است باید بداند که قبل از «او» بسیاری افراد، شرکت (های فن آوری) ثبت کردند و (حتی) محصول تولید کردند، اما دولتِ مستعجل بودند. شرکت و «محصول دهی» ابتر ماند و حتی به اندازه دو نسل هم مستدام نشد.

شرکت به راحتی متولّد می شود (ثبت می شود) و به سختی به «محصول» می رسد، اما براحتی متلاشی می شود. براحتیِ چند مشاجره ساده.



راستی! خاتمِ فیروزهٔ بواسحاقی/
خوش درخشید ولی «دولتِ مُستَعجل» بود!


دیدی آن قهقههٔ کبکِ خرامان حافظ؟/
که ز سرپنجهٔ شاهینِ قضا، غافل بود!

#حافظ


▪️▪️▪️
*با تشکر از دوست ارجمند جناب محسن وطنی برای انتشار این بحث، جناب امیر لعلی بابت مدیریت جلسه و همچنین تشکر دوباره از نشریه بخارا.

www.tgoop.com/solseghalam
👍40👏54
✍️درباره «رابطه» جناب خان و خندوانه
(و از رنجی که می بریم)

🖊محمدرضا اسلامی

🔷ماجرای نوشتن نام «وریا» در برنامه خندوانه و سپس تبدیل شدن به «وحید» را همه شنیدیم. همچون سایر مسایلِ (تلخ) سیاسی، دربارۀ این ماجرا هم حرفها و حدیثهای زیادی گفته شد؛ تا آنجا که رامبد جوان هم ویدئویی ضبط کرد و با چهره ای خسته و کلافه چند جمله ای گفت (که نمی دانم فایده ای داشت یا خیر). شبکه نسیم هم بیانیه ای داد... و صداپیشه جناب خان (محمد بحرانی) هم در صفحه شخصی اش چند سطری نوشت.

🔷تا اینجای ماجرا، اتفاقی است مثل سایر اتفاقات که در رگبارِ اخبارِ بد این روزها می آید و می رود.

اما بر این خبر، تاملی لازم است. لحظه ای توقف و دوباره خواندنِ این ماجرا اهمیت دارد. ذکر این چند مورد در شرح رنجی که می بریم ضروری است:

1️⃣ فارغ از تمام مسائل سیاسی جاری در کشور، مساله اصلی در این ماجرا، شکنندگی و ترد بودن رابطه محمد بحرانی و رامبد جوان است. فارغ از تمام منازعه های بی پایان در این سرزمین، دو هنرمند که مدتهای طولانی با هم «کار» کرده اند و با هم «تولید» کرده اند پس از انبوهی کار و رفاقت و خنده و... رابطه شان چنان شکننده است که ممکن است بر سر یک ماجرای «وریا و وحید» هوا بشود.

2️⃣ جناب خان و رامبد جوان مساله اصلی نیستند. مساله اصلی در این آب و خاک، چراییِ «شکل نگرفتنِ» روابط انسانی «پایدار» است. شرکت اوبایاشی ژاپن صد و چهل سال پیش تشکیل شد. سه بنیانگذار اصلی این شرکت پنجاه سال با هم کار کردند. ۵۰ سال! پس از آن فرزندان آنها هم پنجاه سالِ دیگر با هم کار کردند. پس از آن «فرزندانِ فرزندانِ» آنها هم با هم چهل سال کار کرده اند (و می کنند) و این وسط بر سر یک ماجرای «وحید و وریا» رابطۀ چندده ساله به هوا نمی‌رود. فکانت هباءً مُنبثاً نمی شود. حکومتها و سیاستمداران در #ژاپن آمدند و رفتند ولی روابط پایدار انسانی در #اوبایاشی، باقی مانده (و بزرگترین پروژه های سازه ای ژاپن را طراحی و اجرا می کند)

3️⃣ جناب خان یکی از موفق ترین «تولّدهای» یک کارکتر هنری بود. جناب خان، و طنین حنجره اش گرمای جنوب بود و طنز شیراز و نمک بوشهر... جناب خان متولد شد و نضج گرفت و اعضای این تیم هنری توانستند «تولید» کنند. اما امروز بر سر یک ماجرای وحید و وریا، صداپیشۀ جناب خان طوری از خداحافظی (و ابهام در ادامه رابطه) سخن می گوید که انگار نه انگار اساسا رفاقتی در کار بوده است.

4️⃣ بحث، بر سر دفاع/حمایت از رامبد نیست. کار رامبد یک کار صد در صد غلط بود. بحث بر سر موضوعی فراتر از مباحث سیاسی و حاکمیتی است. بحث این نیست که کدام یک از این دو نفر هنرمندِ حکومتی و کدام یک هنرمندِ مردمی است؟ بحث بر سر این است که یک «رابطه» عمیق میانِ این 2 شکل نگرفته (بعد از اینهمه تولید و خنده و کار و زحمت و رفاقت و...)

بحث فقط بر سر جناب خان و رامبد نیست. بحث بر سر این است که چه سِری و چه رازی در این آب و خاک هست که ریشۀ روابط اینقدر سُست و ناپایدار است. در ژاپن هم حکومتها و ژنرالها آمدند و رفتند. آن حاکمانی که کشور را به #جنگ_جهانی «ترغیب» می کردند آمدند و آن حاکمان که بخاطر جنگ عذر خواستند هم آمدند و رفتند «ولی» آن آقای ماتسوشیتا که در یک خانۀ کوچک، یک اتاقش را به کار «سیم کشی» اختصاص داد و با کمک زن و برادر زنش شرکت «پاناسونیک» را براه انداخت، چه قبل از جنگ جهانی و چه بعد از جنگ، شرکتش بر سر اختلاف با زن و برادر زنش منحل نشد!

«ماتسوشیتا» توانست که یک کارگاه سیم کشی را به هفده کارخانه و صدها مرکز اختراعات و امپراطوری #پاناسونیک تبدیل کند و تا آخرین روز عمر، رفاقتش با رفقایش برقرار ماند. و چرا دور می رویم؟ در همین سالهای اخیر، زاگربرگ یک ایدۀ سوخته دربارۀ وب سایت اینترنتی به اسم فیس بوک را با تیم همراهش به امپراطوری «متا» تبدیل کرد و در میانه این مسیر، ترامپی هم آمد و رفت، ولی تیم همکاران از هم نپُکید. این چه سرّ و رمزی است در این سرزمین که هیچ رابطه ای در هنر، در صنعت و در تجارت «ماندگار» نیست؟ کدام شرکت و شراکتِ ایرانی هست که عمری فراتر از 50 سال پیدا کرده باشد؟ کدام پنج برادرِ صنعتگر اصفهانی یا کدام سه برادر کاسبِ شیرازی بوده اند که فارغ از ماجرای حکومتها توانسته باشند رفاقت و برادری را پنجاه سال حفظ کنند و «با هم» تولیدی را «ایجاد» و سپس «حفظ» کرده باشند.
هیچ.

از احمدی نژاد و رفقایش در علم و صنعت بگیریم (که تا کنون هریک صدبار از دیگری تبری جسته) و به عقب برویم تا برادران خیامی که #ایران_خودرو را ایجاد کردند و بلافاصله (با هم اختلاف پیدا کردند و) از هم جدا شدند، تاریخ «روابط انسانیِ» ما ایرانیان، تاریخِ گسستن است. نه پیوستن.

5️⃣ امروز گسستن جناب خان و محمد بحرانی از شاه حسینی و خندوانه و رامبد… همان زهری است که در کام جان ماست.

«عدم استمرار» در یک رابطه با وجودِ انبوهی همکاری و «تولید».
www.tgoop.com/solseghalam
👍839👏9👎8
این نشست امروز در بانک آینده برگزار می شود.

گفتگویی درباره «مانایی»
و مقایسه عمر بنگاههای اقتصادی در ژاپن و آمریکا

* پخش زنده از صفحه اینستاگرام و آپارات صورت می گیرد.

@solseghalam
👍121
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چطور موبایل در سیل جان انسانها را نجات می دهد؟

این گزارش‌ ۴ سال‌ پیش تولید شده بود (یعنی فروردین ۱۳۹۷) و در زمان تولید این گزارش‌، ژاپنیها حدود ۱۰ سال‌بود که از این تکنولوژی استفاده می‌کردند. یعنی ما داریم درباره تکنولوژی ۱۰+۴=۱۴ سال قبل صحبت می کنیم.

یازده سال پیش این تکنولوژی باعثِ حفظ جانهای بسیاری از شهروندان ژاپن در زمان سونامی بزرگ توهوکو (در ۱۱ مارس ۲۰۱۱) شد.

☑️ سوال اینجاست که هشدارِ سیل/زلزله روی موبایل «به صورت اَمبر الرت» در‌ ایران چقدر عملیاتی شده؟‌

☑️این فن آوری چقدر باعثِ حفظ جانهای مردم در مناطق سیل زده شده است؟

☑️ افرادی که منزل آنها در پیرامون مسیر آب است باید در همان لحظاتِ حرکتِ سیل از بالاست «هشدار‌ روی موبایل» را دریافت کنند.

☑️ در سیلِ این روزهای خیر کشورمان، افرادی که در معرض خطر بودند چقدر با سامانه هشدار روی موبایلشان از خطر مرگ آگاه شدند؟

☑️ «مدیریت بحران با استفاده از فن آوری» یک ضرورت است. چقدر به این موضوع مهم پرداخته ایم؟

☑️ چرا تکنولوژی چهارده سال پیش هنوز به طور جدی عملیاتی و اجرایی نشده است؟


*هشدار روی موبایل: ✍️یادداشت
https://www.tgoop.com/solseghalam/1569

@solseghalam
👍242👏2
📢 پویش فکری توسعه و خانه اندیشمندان علوم انسانی،

🤝 با مشارکت
▫️انجمن جامعه شناسی ایران
▫️انجمن علوم سیاسی ایران
▫️انجمن حقوق شناسی ایران

برگزار می کنند؛

📗 نشست رونمایی از کتاب توسعه (گزارش صفر ۱۴۰۰)

ارائه کتاب ۱۴۰۰: دکتر مرتضی درخشان

🎙سخنرانان:
▪️دکتر محسن محبی
▪️دکتر کیومرث اشتریان


👥 اعضای پنل:
▫️ دکتر محسن رنانی
▫️دکتر هما داوودی گرمارودی
▫️دکتر محمد فاضلی
▫️دکتر حجت اله میرزایی
▫️دکتر محمدرضا اسلامی


📆 دوشنبه، ۱۰ مردادماه ساعت ۱۶ تا ۱۹:۳۰

📍تهران، خیابان استاد نجات اللهی، جنب خیابان ورشو، خانه اندیشمندان علوم انسانی، سالن فردوسی

🟢 شرکت برای عموم با رعایت پروتکل های بهداشتی آزاد است.

@pooyeshfekri
www.tgoop.com/solseghalam
👍5👏31
✍️به مناسبت چهلم مرحوم دعایی

[این یادداشت که برای چهلم درگذشت مرحوم سیدمحمود دعایی تنظیم شده بود با قدری تاخیر منتشر می شود]

سلوک شخصیِ وارسته و درویش مسلکِ مرحوم سید محمود دعایی باعث شد تا طیف وسیعی از دوستداران ایشان به مناسبت درگذشت این انسان ارزشمند انبوهی از خاطرات خوب مرتبط با محاسنِ فردی او را برشمرند. ولی این امر دلیلی نمی شود که به نقد عملکرد ایشان پرداخته نشود. لذا وقتی در یادداشت قبل به بحث ضعف عملکرد مرحوم دعایی در «مدیریت اطلاعات» پرداخته شد، دوستان زیادی گلایه کردند که ارزیابی صحیحی از عملکرد دعایی صورت نپذیرفته است. توضیحی در این بحث «ضروری» است چرا که جامعه ایرانی شدیدا دوستدار افرادی با تیپولوژی و مختصات مرحوم دعایی است و این علاقه، ناشی از ملاحظاتی است که در ذیل بر شمرده می شود:

۱- هواپیمایی ایران (هما) و کیفیت حضور منطقه ای
شاید مثال ایران ایر (هما) در این بحث به ما کمک کند. شکل‌گیری ایرلاین ایرانی، به زمانی بر می گردد که قطر حتی فرودگاه نداشت. ولی امروز، هما هیچ نقش جدی ای در نقل و انتقال مسافر/بار در منطقه ندارد. کل سود خالص ایران ایر در سال گذشته به 100 میلیون دلار هم نمی رسد. اینکه مدیرعامل هما فرد خوب و درویش مسلکی است یک بحث است، و اینکه هما در «چه جایگاه بین المللی» قرار دارد یک بحث دیگر.

ممکن است گفته شود مدیرعامل هما نمی‌تواند به تنهایی هواپیمایی ایران را در برابر امارات/قطر/ترکیه و... بالنده کند چون که رسیدن به سطح خطوط هواپیمایی بین المللی صرفا در دستان مدیرعامل هما نیست و به پارامترهایی حتی فراتر از وزیر راه، یا حتی دولت بر می گردد .
این گزاره صحیح است.

۲- هما آری؛ ولی رسانه خیر
با اوصاف بالا ما نمی توانیم در خصوص‌ توانمند بودن/خنثی/ضعیف بودن مدیرعامل هواپیمایی ایران ایر بحث کنیم. اما درباره «رسانه» می توانیم. به این دلایل توجیه ناکامی در عرصه رسانه منطقی نیست:

✔️سخت افزار کار رسانه ای (مثل ساختمان، انتشارات، امکانات فیزیکی) نقش اول را ندارد. مثل ایرلاین نیست که اول باید هواپیما داشته باشیم، دوم سیاستهای حضور منطقه ای، سوم تجهیزات مدرن و...

✔️ در کار رسانه نقش اول به عهدۀ مغزافراز و ذهن است. هزاران چاپخانه را هم که در اختیار یک نفر بگذاری، تا جوهرۀ مرحوم کیومرث صابری فومنی را نداشته باشد از دل چاپخانه ها «گل آقا» در نمی‌آید. شاغلام و غضنفری در‌گوشۀ آبدارخانه «خلق» نمی‌شود.
اتفاقِ اول، در ذهن است (نرم افزار). اتفاق دوم، سخت افزاری است. (خرید دستگاه چاپ و اجاره ساختمان و…)

✔️بدیهی‌ است که در کار رسانه هم «اهمیتِ» نقش سخت افراز و منابع مالی مهم است. ولی این اهمیت درجه اول نیست. درجه دوم است.

۳- هواپیمایی هما و کانال تلگرام سهند ایرانمهر یا محمد فاضلی
چند هزار استاد در دانشگاه شهید بهشتی استخدام شده بودند، ولی فقط یک نفر پیدا شد که با یک کانال تلگرامی «دغدغه ایران» (در خصوص مسایلی مانند کمبود آب، مشکلات اجتماعی و…) به طور منظم با جامعه ایران سخن گفت. کاری که محمد فاضلی کرد، به لحاظ «سخت افزاری» نیازمند یک گوشی موبایل بود و یک کامپیوتر .
اما مهمتر از موبایل و لپ تاپ، همّت در مطالعه و «نظم شخصی در نگارش».
مغزافزارِ ماجرا، اولویت اول است و نه داشتنِ بودجه های میلیاردی.

چند هزار استاد دانشگاه در اصفهان، مشهد و شیراز از سهم نفت و مالیاتِ مملکت، حقوق گرفتند، ولی یک محسن رنانی پیدا شد که متنهای مطولش در خصوص دغدغه های زیستی در فلات ایران، به شکل میلیونی خوانده شود. (آنهم در جامعه ای که عموما حوصله خواندنِ یک متن ده صفحه ای نیست)

مثالهای دیگری بر این امر می توان بر شمرد. مثل نقش رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگو با «مردم» در مقایسه با نقش کانال سهند ایرانمهر در خلاصه کردن متون فلسفی و اجتماعی و نشر در میان کسانی که علاقمند به مسایل فلسفی و اجتماعی «نیستند» !

۴- عملکرد مرحوم دعایی
نقش رسانه در دنیای ده سال اخیر، کاملا متفاوت با نقش رسانه در بیست/سی/چهل سال گذشته است. مثلا امروز صفحه اینستاگرام بی بی سی فارسی (یا کانال تلگرام بی بی سی) بسیار مهمتر از رادیو بی بی سی است. اگر به گذشته بی بی سی (فارسی) نگاه کنیم، نقش «رادیو» در منطقه خاورمیانه پررنگ بوده . اصالت به «رادیو» بوده ولی «امروز» بار اصلی به دوش وب سایت، صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام است.

این مثال، در تکمیل مثال هما، نشان می دهد که عملکرد مرحوم دعایی در حوزه رسانه چقدر ضعیف بوده است. ده سال کلیدی و طلایی سپری شده، ولی اطلاعات به هیچ یک از «ابزار جدید رسانه» مسلح نشده.

اطلاعات، در قالبِ یک عملکرد کاملا سنتی، هیچ مخاطبی در میان میلیاردها نفر اعضای اینستاگرام نداشته (چه به فارسی و چه انگلیسی). هیچ حضور جدی در میان میلیونها ایرانیِ استفاده کننده از تلگرام نداشته.

ادامه 👇👇
http://solsnevis.blogfa.com/post/202
👍30👏43👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
《ژاپن قبل و بعد از شینز‌و آبه》
گفتگوی دکتر آیت حسینی عضو هیات علمی زبان و ادبیات ژاپنی دانشگاه تهران با محمدرضا اسلامی درباره چالشهای شینزو آبه طی سالهای نخست وزیری؛ انتشار بزودی در اکو ایران.

@ecoiran_webtv
@solseghalam
👍14👏41
Forwarded from اکوایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹چه چیزی ژاپن را ژاپن کرد؟

️نسخه صوتی

▫️قتل شینزو آبه، نخست‌وزیر سابق ژاپن، واکنش‌های فراوانی در ایران داشت.

▫️تحلیل‌گران بسیاری هم در ایران و هم در سطح جهان نقش آبه را در موفقیت‌های صنایع سنگین ژاپن و به طور کلی توسعه اقتصادی این کشور پررنگ می‌دانند.

▫️چرا ترور شینزو آبه تا این حد در ایران بعد رسانه‌ای پیدا کرد؟

▫️چه تفاوتی بین نگاه غربی و ژاپنی در خصوص امر توسعه وجود دارد؟

▫️ژاپن چگونه از کشوری بدون منابع طبیعی به یکی از صادرکنندگان فولاد تبدیل شد؟

▫️به همراه دکتر «محمدرضا اسلامی»، دانش آموخته کوبه ژاپن و مدرس دانشگاه پلی‌تکنیک کالیفرنیا و دکتر «سید آیت حسینی»، استاد زبان و ادبیات ژاپنی دانشگاه تهران، به بررسی موضوع پرداخته‌ایم.


📺 @ecoiran_webtv
👍148👏2👎1
✍️بیت و غزلِ سایه که شجریان به ما آموخت
(چند کلامی برای خالقِ «تو ای پری کجایی»)

🖊محمدرضا اسلامی

🔷 سایه از میان ایرانیان رفت. او شاعری پرکار نبود ولی حضوری بسیار پررنگ در میان ایرانیان داشت و سروده هایش سینه به سینه گشت و در حافظۀ جمعیِ ایران زمین باقی خواهد ماند.

سایه با وجود آنکه کم گوی و گزیده گوی بود ولی در میان ایران «زمزمه» شد و سروده هایش در ذهنها ماندگار شد. دلایل مختلفی بر این امر مترتب است ولی یکی از مهمترینِ دلایل برای این امر «محمدرضا شجریان» است. سایه، این اقبال و بخت را داشت که با شجریان همعصر و همزمان شد. اما خیر! این ما بودیم که خوش اقبال و برخوردار بودیم که با «سایه و شجریان» همزمان بودیم! ما این خوش اقبالی را داشتیم که سایه را از طریق فریدون شهبازیان، به کوشش ذهنِ زیبای همایون خرم، به سرپنجه محمدرضا لطفی و با کمانچه کیهان کلهر شناختیم. شجریان همراه با این عزیزان، سایه را به نسل ما شناساندند.

🔷 انتخابهای شجریان از سایه (بهتر بگوئیم: حُسنِ انتخابهای شجریان از سایه) باعث شد تا سایه در میانِ آحاد مردم و نسلِ جوان ایرانیان نیک شناخته شود. شجریان دو دسته از آثار سایه را برایمان خواند:
✔️آثاری که از غرور ملّی و شُکوهِ ایران می گوید (مثلا: ای ایران ای سرای امید – اجرای محمدرضا شجریان: لینک؛ اجرای شهرام ناظری: لینک؛ اجرای محمد معتمدی:لینک)
✔️آثاری که پیچیده در حزن و اندوه است (مثلا به یاد عارف: لینک)

شاید بتوان گفت اوجِ شاهکار شجریان در تحریر سروده هایِ سایه، آلبوم «به یاد عارف» است؛ آلبومی که تمامِ سروده هایش از سایه است! نهایتِ هنرمندی در این اثر به هم پیچیده شده است. «ایران» سرزمینی است توام با روزهای روشن و همچنین روزهای تلخ و پر اندوه، و شگفت اینکه شخصیت «عارف قزوینی» (و زندگی او) یکی از نمادهایِ تمام عیارِ شوربختی محسوب می شود. شجریان در این اثر از سروده های سایه (و به یاد عارف) می خواند تا می رسد به این بیت و بیداد می کند زیبایی و لطافتِ خوانش این بیت:

✔️به دورِ ما که همه خونِ دل به ساغرهاست/
ز چشمِ ساقیِ غمگین که بوسه خواهد چید؟!

دشوار است شرحِ زیبایی و هنرمندیِ سِحر انگیزی که شجریان در تحریرِ این بیت بکار برده است. (اینجا با هدفون بشنویم)

🔷سایه و عاشقانه های دوران دانشجویی!
سایه باعث شد تا دوران جوانی و عاشقی (چنان که افتد و دانی) زبانِ لطیف و عاشقانه در نجوایِ عاشقان همراه شود. به بیان دیگر، سایه عاشقان را برخوردار کرد! سایه دستان پسرها و دخترهای جوان را پُر کرد برای ابراز مهر (در روزگار خشن)، با سروده هایی همچون:

✔️تا تو با منی زمانه با من است (لینک)

✔️نشود فاش کسی آنچه میان من و توست (لینک)

✔️ای عشق همه بهانه از توست (لینک)

✔️مژده بده، مژده بده یار پسندید مرا! (لینک)


🔷سایه و طول عمر
هنرمندان عموما بدخوابند. خوابِ بی نظمِ شب و همچنین سیگارِ زیاد، حتی از کسی مانند زها حدید هم عمر را کوتاه می کند.
زندگیِ بدخواب و پرسیگارِ هنرمندانه امر مبارکی نیست اما سایه را عمر چنان نشد که به سالخوردگی نرسد و باز این از خوش اقبالیِ ما بود که «سایه» دولتِ مستعجل نبود. سایه شاید به واسطه نظم در زیست یا شاید به واسطه سلامت روح (و آرامش در رفتار)، به عمرِ بلند رسید و از بخت شکر داریم و از روزگار هم.


🔷 سایه و پرخاشگری
سایه به سالخوردگی رسید و حبذا! از معدود افرادی که دیدیم که به کهن سالی رسید ولی به پرخاشگری نرسید! سایه نه تنها به پرخاشگری یا ریزپرخاشگری (که بسیاری در سالخوردگی به آن مبتلا می شوند) نرسید، بلکه از هشتاد سالگی تا نود و چهارسالگی لحن طنز و طنازی هم در کلامش بود.
لحنِ کلام سایه ساده بود. سلیس و روان و خودمانی. نه چنان ادبیانه و لفظ قلم صحبت می کرد که گمان کنی استاد کزازی است و نه درباره مسایل سیاسی از سرِ کینه و نفرت سخن می گفت. بیانش حتی در سالهای سالخوردگی، جوانمردانه بود و دوست داشتی. راستی! بعضی «دوست داشتنی» هستند بدون مشّاطه. لطیفه ای ست «نهانی» که عشق از آن خیزد! آری سایه به شکل نهانی دلنشین بود و امروز شاهدیم که چقدر در جامعۀ ایرانی دوست داشتنی است.

🔷 سایه و معیشت
کلام آخر درباره سایه این سوالِ همیشه ماندگار است که: معیشت سایه در اواخر عمر از چه طریق بود؟ آیا گذرانِ امورِ هنرمند «از انتشار آثارش» به خوبی و روانی انجام می شد؟ خیر، متاسفانه حتی نامِ بزرگی مانند سایه هم، گذرانِ امورش از طریقِ انتشار آثار نبود. این سوال باقی است که در مملکتی که غزل و قلم و کتابت عمری دیرینه دارد، چه زمان و چه باید بشود که گذرانِ امور نویسنده از طریق آثارش میسر شود؟

خدایش رحمت کناد و در نسلِ شاعرانِ جوان مشابه اش را زیاد کناد!

شُکوهِ جام جهان بین شکست ای ساقی
نماند جز من و چشم تو مست، ای ساقی

چه خون که می رود اینجا ز پای خسته هنوز
مگو که مردِ رهی نیست، هست ای ساقی

▪️
خبرآنلاین
www.tgoop.com/solseghalam
👍3913👎1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شرکت دولتی یعنی …
بسیار خب! اما شرکت خصوصی یعنی چه؟
🔻🔻
@solseghalam
👍5👏1
2025/09/01 14:45:42
Back to Top
HTML Embed Code: