Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به به
از دیروز شاید دهبار این قطعه رو تماشا کرده ام
از بس که حس خوب دارد
و اصلا بهشت مگر کجاست؟!
استاد سهیل محمودی ایستاده باشد و استاد اسرافیل شیرچی هم چندقدم آنطرفتر در زیر این رقصِ نگارگریهای اعصار…هارمونی رنگها و نقشهای ایرانِدیروز و هارمونی طنین صدای گرم فاضل جمشیدی، ایرانی امروز.
درستخوانی و «در دستگاه خواندن» غزل.
خدایا! مگر بهشت غیر از این است؟!
چهارتا رفیق این طور دل به سفر و جاده زدهاند و از اینجا سربرآورده اند و این چندثانیه شده محصول سفر!
این محفل رنگ و طرح و نقش و معماری و آواز. اسرافیل شیرچی خودِ خوشنویسی است. خود رنگ. خود نگارگریست.
سهیل محمودی خود غزل است. خود شعر. خود کلمه.
و اما آخری: غزل. «غزل» خود ادب و ادبیات ایرانی است. خود زیبااندیشیِ حافظ که اینگونه «ادامهاش» در این غزل فرصت شیرازی امتداد یافته.
و همهی اینها در زیر این سقف. این سقف چندصدساله. و جانمایه ویدئو آن حالت طنز و شوخطبعی فاضل جمشیدی است در خطاب کردن سهیل محمودی! حس سبکی سفر.
این دو دقیقه ویدئو به تعبیر مهندس بهشتی عصاره «ایران» است. ایران اعصار . ایرانی که امروز خسته است ولی همچنان زنده و طناز.
- - - -
«بتپرستی اگر این است، که این مذهبِ ماست»
https://www.tgoop.com/solseghalam
از دیروز شاید دهبار این قطعه رو تماشا کرده ام
از بس که حس خوب دارد
و اصلا بهشت مگر کجاست؟!
استاد سهیل محمودی ایستاده باشد و استاد اسرافیل شیرچی هم چندقدم آنطرفتر در زیر این رقصِ نگارگریهای اعصار…هارمونی رنگها و نقشهای ایرانِدیروز و هارمونی طنین صدای گرم فاضل جمشیدی، ایرانی امروز.
درستخوانی و «در دستگاه خواندن» غزل.
خدایا! مگر بهشت غیر از این است؟!
چهارتا رفیق این طور دل به سفر و جاده زدهاند و از اینجا سربرآورده اند و این چندثانیه شده محصول سفر!
این محفل رنگ و طرح و نقش و معماری و آواز. اسرافیل شیرچی خودِ خوشنویسی است. خود رنگ. خود نگارگریست.
سهیل محمودی خود غزل است. خود شعر. خود کلمه.
و اما آخری: غزل. «غزل» خود ادب و ادبیات ایرانی است. خود زیبااندیشیِ حافظ که اینگونه «ادامهاش» در این غزل فرصت شیرازی امتداد یافته.
و همهی اینها در زیر این سقف. این سقف چندصدساله. و جانمایه ویدئو آن حالت طنز و شوخطبعی فاضل جمشیدی است در خطاب کردن سهیل محمودی! حس سبکی سفر.
این دو دقیقه ویدئو به تعبیر مهندس بهشتی عصاره «ایران» است. ایران اعصار . ایرانی که امروز خسته است ولی همچنان زنده و طناز.
- - - -
«بتپرستی اگر این است، که این مذهبِ ماست»
https://www.tgoop.com/solseghalam
❤96👍10👏3👌3
76-79.pdf
713.7 KB
صلاحیت پشت فرمان (پرونده تجارت فردا)🔻🔻
✍️الهه حسین نژاد و یک سوال
پرونده تجارت فردا به این بحث می پردازد که در سایر کشورهای دنیا صلاحیت رانندگان تاکسیهای اینترنتی به چه شکل احراز میشود؟
برای پاسخ به این سوال توضیح داده شده که:
-▪️برای پیشگیری از اتفاقات تلخی نظیر قتل غمانگیز الههحسیننژاد «فرآیند کنترل سابقه کیفری افراد» بسیار مهم است و ما باید ببینیم که در سایر کشورهای دنیا برای این «مسئله» چه راهحلهایی اتخاذ شده است؟
- ▪️در ژاپن ضوابط بسیار سختگیرانهای برای رانندگی تاکسیهای اینترنتی نظیر اوبر وجود دارد و فقط رانندگان حرفهای که دارای مجوز تاکسی باشند، اجازه فعالیت در پلتفرمها را دارند. به تازگی (از آوریل ۲۰۲۴)، یک سیستم آزمایشی بسیار محدود در مناطق معینی (مثلاً توکیو، کاناگاوا، آیچی، کیوتو) آغاز شده که به رانندگان عمومی اجازه داده میشود تحت نظارت شرکتهای تاکسی دولتی خدمترسانی کنند .
- ▪️در آمریکا برعکس است و طیف وسیعی از افراد میتوانند راننده تاکسی در پلتفرمهای اینترنتی باشند. ولی بررسی سوابق کیفری راننده (یا Background check) توسط پلیس انجام نمی شود(!) بلکه این امر توسط یک شرکت بخش خصوصی به نام
Checkr
و با استفاده از هوش مصنوعی و فناوری ابری صورت میگیرد.
این شرکت در سال ۲۰۱۴ در سانفرانسیسکو تأسیس شد و یکی از وظایف آن پایش مداوم وضعیت کیفری رانندگان است.
🔵 این امر دو مزیت دارد.
✔️اول اینکه بدنه پلیس کشور درگیر فرآیند اداری صدور عدم سوء سابقه نشده (وظیفه پلیس حفظ امنیت است نه درگیر شدن در فرآیندهای بروکراتیک).
✔️دوم اینکه حضور بخش خصوصی در فرآیند بررسی سوابق کیفری افراد باعث افزایش سرعت و کارآمدی (در مقایسه با بخش دولتی) شده است.
عملا بیشتر گزارشها در کمتر از ۲۴ ساعت آماده میشوند.
(این امر برای افرادی نظیر یاسر جبرائیلی و مخالفین فعالیت بخش خصوصی قابل درک نیست که حتی در فرآیندی نظیر بررسی سوء پیشینه افراد نیز “بخش خصوصی” باعث افزایش کارآمدی در کشور میشود و نباید دائما سازوکار فعالیت بخش خصوصی کشور را منکوب کرد)
🔵 ورود بابک زنجانی به مسئله تاکسیهای اینترنتی اتفاق خوبی است که باید امیدوار بود منجر به ارتقاء کیفیت حمل و نقل شود؛ ولی نکته مهم این است که برای ارتقاء امنیت شهروندی، حتی همان ۴۵هزار راننده شرکت داتوان نیز باید مشابه فرآیند Checkr تحت «پایش مداوم» وضعیت کیفری و کیفیت رانندگی باشند.
🔴گستردگی حمل و نقل اینترنتی و نیاز وسیع به تاکسیهای اینترنتی به حدی است که تنها در صورت استفاده از هوش مصنوعی و فناوری ابری با افزایش امنیت شهروندی مواجه خواهیم شد. بنابراین فراهم آوردن زیرساختهای این فناوریها (به موازات ناوگان حملونقل) برای کشورمان ضروری است.
پرونده تجارت فردا را از فایل پیدیاف زیر دانلود نمایید🔻
https://www.tgoop.com/solseghalam/2591
پرونده تجارت فردا به این بحث می پردازد که در سایر کشورهای دنیا صلاحیت رانندگان تاکسیهای اینترنتی به چه شکل احراز میشود؟
برای پاسخ به این سوال توضیح داده شده که:
-▪️برای پیشگیری از اتفاقات تلخی نظیر قتل غمانگیز الههحسیننژاد «فرآیند کنترل سابقه کیفری افراد» بسیار مهم است و ما باید ببینیم که در سایر کشورهای دنیا برای این «مسئله» چه راهحلهایی اتخاذ شده است؟
- ▪️در ژاپن ضوابط بسیار سختگیرانهای برای رانندگی تاکسیهای اینترنتی نظیر اوبر وجود دارد و فقط رانندگان حرفهای که دارای مجوز تاکسی باشند، اجازه فعالیت در پلتفرمها را دارند. به تازگی (از آوریل ۲۰۲۴)، یک سیستم آزمایشی بسیار محدود در مناطق معینی (مثلاً توکیو، کاناگاوا، آیچی، کیوتو) آغاز شده که به رانندگان عمومی اجازه داده میشود تحت نظارت شرکتهای تاکسی دولتی خدمترسانی کنند .
- ▪️در آمریکا برعکس است و طیف وسیعی از افراد میتوانند راننده تاکسی در پلتفرمهای اینترنتی باشند. ولی بررسی سوابق کیفری راننده (یا Background check) توسط پلیس انجام نمی شود(!) بلکه این امر توسط یک شرکت بخش خصوصی به نام
Checkr
و با استفاده از هوش مصنوعی و فناوری ابری صورت میگیرد.
این شرکت در سال ۲۰۱۴ در سانفرانسیسکو تأسیس شد و یکی از وظایف آن پایش مداوم وضعیت کیفری رانندگان است.
🔵 این امر دو مزیت دارد.
✔️اول اینکه بدنه پلیس کشور درگیر فرآیند اداری صدور عدم سوء سابقه نشده (وظیفه پلیس حفظ امنیت است نه درگیر شدن در فرآیندهای بروکراتیک).
✔️دوم اینکه حضور بخش خصوصی در فرآیند بررسی سوابق کیفری افراد باعث افزایش سرعت و کارآمدی (در مقایسه با بخش دولتی) شده است.
عملا بیشتر گزارشها در کمتر از ۲۴ ساعت آماده میشوند.
(این امر برای افرادی نظیر یاسر جبرائیلی و مخالفین فعالیت بخش خصوصی قابل درک نیست که حتی در فرآیندی نظیر بررسی سوء پیشینه افراد نیز “بخش خصوصی” باعث افزایش کارآمدی در کشور میشود و نباید دائما سازوکار فعالیت بخش خصوصی کشور را منکوب کرد)
🔵 ورود بابک زنجانی به مسئله تاکسیهای اینترنتی اتفاق خوبی است که باید امیدوار بود منجر به ارتقاء کیفیت حمل و نقل شود؛ ولی نکته مهم این است که برای ارتقاء امنیت شهروندی، حتی همان ۴۵هزار راننده شرکت داتوان نیز باید مشابه فرآیند Checkr تحت «پایش مداوم» وضعیت کیفری و کیفیت رانندگی باشند.
🔴گستردگی حمل و نقل اینترنتی و نیاز وسیع به تاکسیهای اینترنتی به حدی است که تنها در صورت استفاده از هوش مصنوعی و فناوری ابری با افزایش امنیت شهروندی مواجه خواهیم شد. بنابراین فراهم آوردن زیرساختهای این فناوریها (به موازات ناوگان حملونقل) برای کشورمان ضروری است.
پرونده تجارت فردا را از فایل پیدیاف زیر دانلود نمایید🔻
https://www.tgoop.com/solseghalam/2591
Telegram
ارزیابی شتابزده
صلاحیت پشت فرمان (پرونده تجارت فردا)🔻🔻
👍24❤15👎8🤔3👌1
✍️رویای چینی - تمدن چینی
🖊محمدرضا اسلامی
1️⃣ در تمام این سالهای اخیر از دل تمدن نوین چینی یک «رمانِ» ماندگار خارج نشده؛ یک فیلمنامه و اثر سینمایی عالمگیر تولید نشده؛ یک اثر موسیقایی که بین المللی شود تولید نگردیده است. یک «شبکه تلویزیونی» یا روزنامه فاخر که در عرصۀ فرهنگ/سیاست، تحلیگرانِ زبده و خبره داشته باشد شکل نگرفته است.
از هر آنچه که به جوششهای انسانی و خلاقیت انسانی مرتبط می شود هیچ «آثار جدی» ای از میان تمدن نوین چین بیرون نیامده است. هیچ تحلیلگرِ چینی در سطح فرید زکریا، تاکر کارلسن یا نویسنده ای در سطح هاروکی موراکامیِ ژاپنی بیرون نیامده است. از تمدن نوین چینی در این سالها تنها یک چیز بیرون آمده است و آن «کالا» است.
2️⃣ مدیرعامل سابق #پاناسونیک، آقای ماتسوشیتا (که از شخصیتهای برجسته در اقتصاد و صنعت ژاپن بود) کتابی نوشت و نام آن کتاب را گذاشت «نخست انسان سپس کالا». پیرمردی که مجموعه معظم پاناسونیک را از یک کارگاه سیم کشی سه نفره بنیان نهاد، در کتابی که محصول تجربه عمرش بود بر اهمیت «انسان و منابع انسانی» تاکید کرد و به اصول بنیادی سرشت انسان اشاره کرد. در تمدن ژاپنی (به رغم آن نظم سخت پادگانی) اما احترام به انسان و پرداختن به «جوهره خلاقیت انسانی» امری فراموش شده نبود. اما در تمدن چینی، «اصالت» به کالاست و از همینجاست که شاهدیم ازدل تمدن نوین چین، نه موسیقی بیرون آمده، نه شعر، نه رمان، نه سینما، نه هر چیزی و هر امری که به نحوی از انحاء به جوهرۀ خلاقیت بشری مرتبط باشد. از دل تمدن چینی، فقط «کالا» بیرون آمده. کالا و کالا. کانتینر و کانتینر. کشتی و کشتی.
3️⃣ بگذار تا خیال پرواز کند؛ بگذار تا «رویا» ترا به سرزمینهای دیده نشدۀ روح بشر ببرد. بگذار تا «انسان» از آن وجه زیبای انسانی خود، که «رویاپردازی» است دور نشود. بگذار تا رگبارِ آن رویاهای رنگارنگ که بر سر جلال الدین محمد رومی نازل می شد و در سرودن مثنوی تجلی می کرد، در دنیای معاصر بر سر هایائو میازاکیِ نقاش نازل شود و قلم موی آبرنگ او در «استودیو جیبلی» تجلیِ آن رویاهای رنگارنگ را در قالب کارتن و انیمیشن تـوتـورو به تصویر کشد! بگذار تا صُوَرِ خیال انسان ترا مسحور سازد! از دل تمدن چینی نباید و هرگز نباید «رویا» بیرون تراود. دشمن حزب کمونیست چین یک چیز است و آن «رویا»ست. در حزب کمونیست چین هـمۀ رهبران باید موهای سر خود را مثل شبق، سیاه رنگ کنند و کت و شلوارهای تیره رنگِ مشابه به تن داشته باشند و در این «متحدالشکل بودن» همگی با هم «یک رویای واحد» نیز در کله های شبق رنگ خود بپرورانند: «رویای تولید کالای بیشتر».
رویای کالا و کالا. رویای کانتینر نشسته بر روی کانتینر. رویای تولید فولاد و سیمان. رویایی بدون شعر و بدون غزل و بدون موسیقی و بدون نقاشی و بدون... احساس!
4️⃣ تمدن غرب، به رغم تمام وجوه شرمناکش و با وجود تمامِ بخشهای خاکستری و سیاهی که در گذشته هایش داشته، اما توانسته در گوشه و کنارهای خودش سکانسهای درخشانی از زیست انسان را نیز به تصویر بکشد. هرچند که بحث، مقایسه تمدن غرب با تمدن چینی نیست (چرا که کلمه "غرب" اساسا مفهومی گسترده است و نیاز به تعریف دارد) ولی بحث در اینجاست که «احترام به انسان» در غرب (ولو در قالبی حداقلی/صوری) وجود دارد، حال آنکه در تمدن چینی و در رویای رهبران حزب «احترام به تولید/کالا» مقدم بر احترام به انسان است!
5️⃣ روزی روزگاری در غرب، اومانیسم و فردگرایی به عنوان محور و شاکلۀ بخشی از تمدن غربی قرار گرفت، ولی با همۀ افت و خیزها اما «مفهومِ خدا» از زندگیِ انسانِ غربی محو نگشت و به رغم انقلاب صنعتی و به رغم کاپیتالیسم اما هنوز «نجوا و خدا» در گوشه هایی از زیست انسان غربی و تمدن غرب حضور دارد. اما در چین اساسا خدا نه وجود داشته و نه وجود دارد! خدایِ رهبران حزب کمونیست چین، نه مانند خدای طالبان عبوس است و نه مانند خدای اهالی کلیسا، خدایی حداقلی است. خدای آنها «کالا»ست. و نرخِ بهره.
6️⃣ مدتی پیش همین عالیجناب شی دستان بنسلمان را نیز فشرد و پس از صرف چای و کیک و کباب عربی، علیه ایران سخن گفتند و بر اهمیتِ «احترامِ ایران به اصول حسن همجواری» تاکید کردند! برای رهبر حزب کمونیست مطرح نیست که بنسلمان جوان در یمن بمب بر سر مراسم عروسی ریخته و سپس زمانی که نیروهای امداد برای بیرون کشیدن اجساد به مخروبۀ مراسم عروسی رفته اند، خلبان هواپیما برگشته و مجدد بمب دیگری بر سر امدادگران نگونبخت ریخته؛ حتی برای امپراطور شی مطرح نیست که این شاهزاده و ایادیاش برای پختنِ قطعاتِ بدنِ خاشقچی در ترکیه، کوره با درجه حرارت پخت استخوان انسان سفارش داده اند؛ آنچه که برای رئیس جمهور «شی» مطرح است این است که عربستان نفت دارد و برای تولید «هزارمیلیون تُن فولاد درسال» نیاز به سوخت و حرارت نفت است.
و حَسُنَ اولئک رفيقا.
#چین
#بازنشر
https://www.tgoop.com/solseghalam/2033
🖊محمدرضا اسلامی
1️⃣ در تمام این سالهای اخیر از دل تمدن نوین چینی یک «رمانِ» ماندگار خارج نشده؛ یک فیلمنامه و اثر سینمایی عالمگیر تولید نشده؛ یک اثر موسیقایی که بین المللی شود تولید نگردیده است. یک «شبکه تلویزیونی» یا روزنامه فاخر که در عرصۀ فرهنگ/سیاست، تحلیگرانِ زبده و خبره داشته باشد شکل نگرفته است.
از هر آنچه که به جوششهای انسانی و خلاقیت انسانی مرتبط می شود هیچ «آثار جدی» ای از میان تمدن نوین چین بیرون نیامده است. هیچ تحلیلگرِ چینی در سطح فرید زکریا، تاکر کارلسن یا نویسنده ای در سطح هاروکی موراکامیِ ژاپنی بیرون نیامده است. از تمدن نوین چینی در این سالها تنها یک چیز بیرون آمده است و آن «کالا» است.
2️⃣ مدیرعامل سابق #پاناسونیک، آقای ماتسوشیتا (که از شخصیتهای برجسته در اقتصاد و صنعت ژاپن بود) کتابی نوشت و نام آن کتاب را گذاشت «نخست انسان سپس کالا». پیرمردی که مجموعه معظم پاناسونیک را از یک کارگاه سیم کشی سه نفره بنیان نهاد، در کتابی که محصول تجربه عمرش بود بر اهمیت «انسان و منابع انسانی» تاکید کرد و به اصول بنیادی سرشت انسان اشاره کرد. در تمدن ژاپنی (به رغم آن نظم سخت پادگانی) اما احترام به انسان و پرداختن به «جوهره خلاقیت انسانی» امری فراموش شده نبود. اما در تمدن چینی، «اصالت» به کالاست و از همینجاست که شاهدیم ازدل تمدن نوین چین، نه موسیقی بیرون آمده، نه شعر، نه رمان، نه سینما، نه هر چیزی و هر امری که به نحوی از انحاء به جوهرۀ خلاقیت بشری مرتبط باشد. از دل تمدن چینی، فقط «کالا» بیرون آمده. کالا و کالا. کانتینر و کانتینر. کشتی و کشتی.
3️⃣ بگذار تا خیال پرواز کند؛ بگذار تا «رویا» ترا به سرزمینهای دیده نشدۀ روح بشر ببرد. بگذار تا «انسان» از آن وجه زیبای انسانی خود، که «رویاپردازی» است دور نشود. بگذار تا رگبارِ آن رویاهای رنگارنگ که بر سر جلال الدین محمد رومی نازل می شد و در سرودن مثنوی تجلی می کرد، در دنیای معاصر بر سر هایائو میازاکیِ نقاش نازل شود و قلم موی آبرنگ او در «استودیو جیبلی» تجلیِ آن رویاهای رنگارنگ را در قالب کارتن و انیمیشن تـوتـورو به تصویر کشد! بگذار تا صُوَرِ خیال انسان ترا مسحور سازد! از دل تمدن چینی نباید و هرگز نباید «رویا» بیرون تراود. دشمن حزب کمونیست چین یک چیز است و آن «رویا»ست. در حزب کمونیست چین هـمۀ رهبران باید موهای سر خود را مثل شبق، سیاه رنگ کنند و کت و شلوارهای تیره رنگِ مشابه به تن داشته باشند و در این «متحدالشکل بودن» همگی با هم «یک رویای واحد» نیز در کله های شبق رنگ خود بپرورانند: «رویای تولید کالای بیشتر».
رویای کالا و کالا. رویای کانتینر نشسته بر روی کانتینر. رویای تولید فولاد و سیمان. رویایی بدون شعر و بدون غزل و بدون موسیقی و بدون نقاشی و بدون... احساس!
4️⃣ تمدن غرب، به رغم تمام وجوه شرمناکش و با وجود تمامِ بخشهای خاکستری و سیاهی که در گذشته هایش داشته، اما توانسته در گوشه و کنارهای خودش سکانسهای درخشانی از زیست انسان را نیز به تصویر بکشد. هرچند که بحث، مقایسه تمدن غرب با تمدن چینی نیست (چرا که کلمه "غرب" اساسا مفهومی گسترده است و نیاز به تعریف دارد) ولی بحث در اینجاست که «احترام به انسان» در غرب (ولو در قالبی حداقلی/صوری) وجود دارد، حال آنکه در تمدن چینی و در رویای رهبران حزب «احترام به تولید/کالا» مقدم بر احترام به انسان است!
5️⃣ روزی روزگاری در غرب، اومانیسم و فردگرایی به عنوان محور و شاکلۀ بخشی از تمدن غربی قرار گرفت، ولی با همۀ افت و خیزها اما «مفهومِ خدا» از زندگیِ انسانِ غربی محو نگشت و به رغم انقلاب صنعتی و به رغم کاپیتالیسم اما هنوز «نجوا و خدا» در گوشه هایی از زیست انسان غربی و تمدن غرب حضور دارد. اما در چین اساسا خدا نه وجود داشته و نه وجود دارد! خدایِ رهبران حزب کمونیست چین، نه مانند خدای طالبان عبوس است و نه مانند خدای اهالی کلیسا، خدایی حداقلی است. خدای آنها «کالا»ست. و نرخِ بهره.
6️⃣ مدتی پیش همین عالیجناب شی دستان بنسلمان را نیز فشرد و پس از صرف چای و کیک و کباب عربی، علیه ایران سخن گفتند و بر اهمیتِ «احترامِ ایران به اصول حسن همجواری» تاکید کردند! برای رهبر حزب کمونیست مطرح نیست که بنسلمان جوان در یمن بمب بر سر مراسم عروسی ریخته و سپس زمانی که نیروهای امداد برای بیرون کشیدن اجساد به مخروبۀ مراسم عروسی رفته اند، خلبان هواپیما برگشته و مجدد بمب دیگری بر سر امدادگران نگونبخت ریخته؛ حتی برای امپراطور شی مطرح نیست که این شاهزاده و ایادیاش برای پختنِ قطعاتِ بدنِ خاشقچی در ترکیه، کوره با درجه حرارت پخت استخوان انسان سفارش داده اند؛ آنچه که برای رئیس جمهور «شی» مطرح است این است که عربستان نفت دارد و برای تولید «هزارمیلیون تُن فولاد درسال» نیاز به سوخت و حرارت نفت است.
و حَسُنَ اولئک رفيقا.
#چین
#بازنشر
https://www.tgoop.com/solseghalam/2033
Telegram
ارزیابی شتابزده
👎77👍67❤19👌5🤔3
✍️ طعم گس شرق آسیا
محمدرضا اسلامی
1️⃣ جامعه ایرانی به دلیل سابقه تاریخی رنجهایی که از سمت غرب متحمل شده، نسبت به زشتیهای تاریخی تمدن غرب آگاهی نسبی دارد، ولی از آنچه که در شرق میگذرد نسبتا بیاطلاع است.
افزون بر این امر، زبان دشوار کشورهای شرقی (زبان چینی، ژاپنی یا کرهای) و صعوبت یادگیری آنها باعث شده تا به شکل تاریخی اطلاع جامعه ایرانی از آنچه که در شرق آسیا میگذرد محدود به شنیدههایی جسته و گریخته (محدود) باشد.
عملا تعامل بخش قابل توجهی از جامعه ایران با تمدن شرق تنها از دریچه «کالا» بوده است. مثلا خودروهای ژاپنی نظیر تویوتا و هوندا، تلویزیون و لوازمخانگی کرهای نظیر سامسونگ و الجی یا در این سالیان اخیر خودروها و محصولات چینی که وارد بازار ایرانی شدهاست.
2️⃣ تعامل فرهنگی جدی میان ایران با شرق آسیا بسیار محدود و اندک بوده (در مقایسه با ۴۰۰ سال رفت و آمد غربیها از زمان صفویه تا قاجار و پهلوی) و این امر «امروز» مانع از درک مفاهیم پایه، در چین اقتصادزده شده است.
3️⃣ تمدن چینی امروز به یک بازیگر اصلی در عرصه اقتصاد بینالمللی تبدیل شدهاست ولی نگاه ایرانی به چین (و اساسا شرق آسیا) همچنان بسته و محدود است.
اما مسئله اصلی چین چیست؟
4️⃣مشکل اصلی در چین این «نیست» که از میان صدها میلیون چینی، یک تحلیلگر بین المللی نظیر تاکر کارلسون برنخاسته.
مشکل اصلی چین این «نیست» که یک روزنامه در تراز نیویورکتایمز یا رسانه تراز ABC و CNN ندارد. مشکل اصلی چین حتی «نبود آزادی بیان» نیز نیست.
مشکل اصلی در چین (و بهشکلجامعتر در شرق آسیا) تعریف انسان است.
آن تعریفی که از مفهوم انسان در شرق آسیا ارائه شده به حدی نازل است که اساسا مفهومی مثل «آزادی بیان» یا دموکراسی با این تعریف سنخیت پیدا نمیکند.
طعم گس چین آن طعم گس غذاهایش نیست بلکه طعم گس تمدن چینی ناشی از عدم کرامت انسانی و نپرداختن به وجوه دیگر انسان (به غیر از اقتصاد!) است.
5️⃣چین در مواردی محدود، توانسته استعدادهایی را به عرصه بینالمللی عرضه کند. اما این موارد استثناء هستند و در برابر عظمت جمعیتی و اقتصادی چین، همچون قطرهای در اقیانوس.
نویسندهای مانند مو یان (نوبل ادبیات ۲۰۱۲)، کارگردانی چون ژانگ ییمو (آفریننده قهرمان و خانه خنجرهای پران)، و هنرمند معترضی چون آی ویوی. موارد انگشتشمار از میان یک میلیارد و ۴۰۰میلیون «انسان».
6️⃣ امروز تمدن چینی دنیا را یک تجارتخانه بزرگ میبیند.
نبود روزنامه، نبود رسانه، نبود عنصر هنر، آزادیبیان و… همه اینها «تالی» تعریف انسان است. انسانی که مقام او، مقام کرامت (Dignity) نیست. این انسان یا باید کارگر باشد یا سرمایهدار. اساسا «انسان» در تجارتخانه یا باید بار/کالا جابجا کند (مقام حمالی داشته باشد) یا اینکه باید پارتنر و صاحبِ بخشی از تجارتخانه باشد. یکی از این ۲ شأن برای «انسان» تعریف شده.
لذا
چه حقی دارد که یک چینی گمان کند «میتواند» روزی همچون فرید زکریا، یا کریستین امانپور، یا تاکر کارلسون روی یک صندلی در مقابل رهبران دنیا بنشیند و با «بزرگان» مجادله کند.
7️⃣در ژاپن لااقل پس از رونق اقتصادی در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی، جلوههایی از زیباییهای زیست انسان در موسیقی، هنر، معماری و حتی رسانه رخ داد. در کره جنوبی پس از رونق اقتصادی این سالهای اخیر سینما و سریالهای کرهای که مبتنی بر «عنصر خیال» موسیقی و هنر بودند راه به خانههای شهروندان سایر کشورها گشودند. ولی از تمدن چینی بجز کالا چیزی برون نیامد.
و اینها نشان میدهد که توسعه در چین در مقایسه با ژاپن و کره چقدر وضع اسفناکی داراست.
8️⃣ «توسعه متوازن و پایدار» رؤیای انسان است. دقیقتر بگوییم: رؤیای فیلسوفان است (و نه سیاستمداران). متاسفانه سیاستمدار اول به نفع شخصی/حزبی میاندیشد و سپس به توسعه/نفع جمعی. فیلسوفان هستند که رؤیای شکوفایی انسان را در سر میپرورانند.
آنچه که در چین رخ داده یک توسعه متوازن نیست. توسعه چینی یک توسعه «اقتصادزده» یا دقیقتر بگوییم «اقتصادباره» است. اقتصادباره چیزی شبیه شکمباره یا زنباره (اوج تخفیف کلامی). دلیل این اقتصادبارگی، سطح نازل فیلسوفان چینی است. چین مدرن در حوزه نظر هیچ نظریهپرداز و فیلسوف جدیای نداشته که همچون هایِک یا وون میسز یا حتی هابرماس به مفهوم «کرامت انسانی» بپردازند.
کنفوسیوس انسان را موجودی میدانست که باید در چارچوب نظم اجتماعی و اخلاقی رشد کند. پس از انقلاب ۱۹۴۹ حزب کمونیست تعریف جدیدی عرضه کرد: انسان= کارگر/ابزار تولید
امروز جریان «نئوکنفوسیوسی» با اندیشمندانی چون تو ویمینگ، مو زونگسان و تانگ جونیی کوشیدهاند معنویتی بومی برای جهان مدرن تعریف کنند! کسانی که به معنویت پرداختهاند اما به مقام انسان خیر.
▪️▪️▪️
چین امروز، هرچه که هست، قابلیت، اهلیت و شأنیت سخنگفتن درباره کرامت انسانی را دارا نیست.
www.tgoop.com/solseghalam
محمدرضا اسلامی
1️⃣ جامعه ایرانی به دلیل سابقه تاریخی رنجهایی که از سمت غرب متحمل شده، نسبت به زشتیهای تاریخی تمدن غرب آگاهی نسبی دارد، ولی از آنچه که در شرق میگذرد نسبتا بیاطلاع است.
افزون بر این امر، زبان دشوار کشورهای شرقی (زبان چینی، ژاپنی یا کرهای) و صعوبت یادگیری آنها باعث شده تا به شکل تاریخی اطلاع جامعه ایرانی از آنچه که در شرق آسیا میگذرد محدود به شنیدههایی جسته و گریخته (محدود) باشد.
عملا تعامل بخش قابل توجهی از جامعه ایران با تمدن شرق تنها از دریچه «کالا» بوده است. مثلا خودروهای ژاپنی نظیر تویوتا و هوندا، تلویزیون و لوازمخانگی کرهای نظیر سامسونگ و الجی یا در این سالیان اخیر خودروها و محصولات چینی که وارد بازار ایرانی شدهاست.
2️⃣ تعامل فرهنگی جدی میان ایران با شرق آسیا بسیار محدود و اندک بوده (در مقایسه با ۴۰۰ سال رفت و آمد غربیها از زمان صفویه تا قاجار و پهلوی) و این امر «امروز» مانع از درک مفاهیم پایه، در چین اقتصادزده شده است.
3️⃣ تمدن چینی امروز به یک بازیگر اصلی در عرصه اقتصاد بینالمللی تبدیل شدهاست ولی نگاه ایرانی به چین (و اساسا شرق آسیا) همچنان بسته و محدود است.
اما مسئله اصلی چین چیست؟
4️⃣مشکل اصلی در چین این «نیست» که از میان صدها میلیون چینی، یک تحلیلگر بین المللی نظیر تاکر کارلسون برنخاسته.
مشکل اصلی چین این «نیست» که یک روزنامه در تراز نیویورکتایمز یا رسانه تراز ABC و CNN ندارد. مشکل اصلی چین حتی «نبود آزادی بیان» نیز نیست.
مشکل اصلی در چین (و بهشکلجامعتر در شرق آسیا) تعریف انسان است.
آن تعریفی که از مفهوم انسان در شرق آسیا ارائه شده به حدی نازل است که اساسا مفهومی مثل «آزادی بیان» یا دموکراسی با این تعریف سنخیت پیدا نمیکند.
طعم گس چین آن طعم گس غذاهایش نیست بلکه طعم گس تمدن چینی ناشی از عدم کرامت انسانی و نپرداختن به وجوه دیگر انسان (به غیر از اقتصاد!) است.
5️⃣چین در مواردی محدود، توانسته استعدادهایی را به عرصه بینالمللی عرضه کند. اما این موارد استثناء هستند و در برابر عظمت جمعیتی و اقتصادی چین، همچون قطرهای در اقیانوس.
نویسندهای مانند مو یان (نوبل ادبیات ۲۰۱۲)، کارگردانی چون ژانگ ییمو (آفریننده قهرمان و خانه خنجرهای پران)، و هنرمند معترضی چون آی ویوی. موارد انگشتشمار از میان یک میلیارد و ۴۰۰میلیون «انسان».
6️⃣ امروز تمدن چینی دنیا را یک تجارتخانه بزرگ میبیند.
نبود روزنامه، نبود رسانه، نبود عنصر هنر، آزادیبیان و… همه اینها «تالی» تعریف انسان است. انسانی که مقام او، مقام کرامت (Dignity) نیست. این انسان یا باید کارگر باشد یا سرمایهدار. اساسا «انسان» در تجارتخانه یا باید بار/کالا جابجا کند (مقام حمالی داشته باشد) یا اینکه باید پارتنر و صاحبِ بخشی از تجارتخانه باشد. یکی از این ۲ شأن برای «انسان» تعریف شده.
لذا
چه حقی دارد که یک چینی گمان کند «میتواند» روزی همچون فرید زکریا، یا کریستین امانپور، یا تاکر کارلسون روی یک صندلی در مقابل رهبران دنیا بنشیند و با «بزرگان» مجادله کند.
7️⃣در ژاپن لااقل پس از رونق اقتصادی در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی، جلوههایی از زیباییهای زیست انسان در موسیقی، هنر، معماری و حتی رسانه رخ داد. در کره جنوبی پس از رونق اقتصادی این سالهای اخیر سینما و سریالهای کرهای که مبتنی بر «عنصر خیال» موسیقی و هنر بودند راه به خانههای شهروندان سایر کشورها گشودند. ولی از تمدن چینی بجز کالا چیزی برون نیامد.
و اینها نشان میدهد که توسعه در چین در مقایسه با ژاپن و کره چقدر وضع اسفناکی داراست.
8️⃣ «توسعه متوازن و پایدار» رؤیای انسان است. دقیقتر بگوییم: رؤیای فیلسوفان است (و نه سیاستمداران). متاسفانه سیاستمدار اول به نفع شخصی/حزبی میاندیشد و سپس به توسعه/نفع جمعی. فیلسوفان هستند که رؤیای شکوفایی انسان را در سر میپرورانند.
آنچه که در چین رخ داده یک توسعه متوازن نیست. توسعه چینی یک توسعه «اقتصادزده» یا دقیقتر بگوییم «اقتصادباره» است. اقتصادباره چیزی شبیه شکمباره یا زنباره (اوج تخفیف کلامی). دلیل این اقتصادبارگی، سطح نازل فیلسوفان چینی است. چین مدرن در حوزه نظر هیچ نظریهپرداز و فیلسوف جدیای نداشته که همچون هایِک یا وون میسز یا حتی هابرماس به مفهوم «کرامت انسانی» بپردازند.
کنفوسیوس انسان را موجودی میدانست که باید در چارچوب نظم اجتماعی و اخلاقی رشد کند. پس از انقلاب ۱۹۴۹ حزب کمونیست تعریف جدیدی عرضه کرد: انسان= کارگر/ابزار تولید
امروز جریان «نئوکنفوسیوسی» با اندیشمندانی چون تو ویمینگ، مو زونگسان و تانگ جونیی کوشیدهاند معنویتی بومی برای جهان مدرن تعریف کنند! کسانی که به معنویت پرداختهاند اما به مقام انسان خیر.
▪️▪️▪️
چین امروز، هرچه که هست، قابلیت، اهلیت و شأنیت سخنگفتن درباره کرامت انسانی را دارا نیست.
www.tgoop.com/solseghalam
👍75👎47❤15🤔6👌4
✍️ یک وعده شام با سیلیکنولی ۱۵۳۰ میلیارد دلار!
(صندلی غایب مربوط به هوش هیجانی)
محمدرضا اسلامی
روز پنجشنبه ۴ سپتامبر ۲۰۲۵ کاخ سفید میزبان یکی از بیسابقهترین گردهماییهای دنیای فناوری بود. در اتاق ضیافت رسمی کاخ سفید، رهبران غولهای تکنولوژی آمریکا – از گوگل، مایکروسافت و اپل گرفته تا متا، اوراکل، IBM و OpenAI – دور میز دونالد ترامپ نشستند تا درباره آیندهی هوش مصنوعی و رهبری آمریکا در این میدان رقابتی گفتگو کنند.
ترامپ در این ضیافت پرزرقوبرق، از هر مدیرعامل تنها یک سؤال کلیدی پرسید:
«چقدر در کشور ما سرمایهگذاری خواهید کرد؟»
🔹 پاسخها حیرتانگیز بود:
• متا و اپل هر کدام رقمهایی در حدود ۶۰۰ میلیارد دلار را وعده دادند.
• سِندار پیچای از گوگل اعلام کرد ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری پیشبینی کرده است.
• ساتیا نادلا از مایکروسافت رقم سالانه تا ۸۰ میلیارد دلار را مطرح کرد. (درباره شرکتهای مذکور در اینجا + )
این تعهدات نجومی در راستای برنامه ملی اقدام هوش مصنوعی آمریکا است؛ برنامهای که هدف آن تقویت نوآوری، آموزش و زیرساخت برای پیشتازی جهانی ایالات متحده است.
🔴 صندلی شخص غائب
در میان تمام این مدیران و سرمایهگذاران پرنفوذ، یک صندلی خالی بیش از همه توجه رسانهها را جلب کرد:
ایلان ماسک، میلیاردر جنجالی و مدیرعامل تسلا و X، در این ضیافت حضور نداشت.
اهمیت هوش هیجانی (یا به تعبیر دکتر سریع القلم: هوش حسی) را میتوان در فراز و فرود چندماه اخیر ایلان ماسک دید.
او با چند توئیت هیجانی و چند مصاحبه شتابزده اینگونه از گردونه حذف شد. ماسک پس از انتخابات ریاستجمهوری مدتی را به سرعت تاخت، اوج گرفت و بعد به سرعت غبارش فرونشست!
افسردگی از روند توئیتهای اخیرش میبارد. (به شدت پشیمان است از آنچه که کرد و به این پشیمانی هم در توئیتر اذعان+ کرد)
با وجود این اتفاقات اخیر، امروز در کشور ما بابک زنجانی گمان میکند با رفتارهای هیجانی میتواند در جامعه پیچیده ایرانی کار کند. او نمیداند که موفقیت در «صنعت یا اقتصاد» مانع از سقوط در فضای اجتماعی نیست.
یک مصاحبه شتابزده، یک توئیت اشتباه، یک حرف نسنجیده بهایش در دنیای امروز بسیار سنگین است. و این عرصه، مختص هوش حسی (هوش هیجانی) است.
عملا وجود هوش ریاضی، هنری یا هوش اقتصادی دلیل نمیشود (برگ گارانتی نمیشود) که یک نفر از هوش هیجانی مناسب نیز برخوردار باشد.
🔹غیبت ایلان ماسک در این شام باعث شد که برخی رسانههای آمریکایی یادآوری کنند که ماسک بارها نسبت به نحوهی مدیریت و مقرراتزدایی در حوزهی AI مواضع متفاوتی داشته است.
یعنی عملا “آن” رفتار هیجانی و زننده از ایلان ماسک باعث شد تا “این” حرف درستش هم شنیده نشود!
بهترین فرد برای پیگیری این بحث در این جمع او بود که متاسفانه پیشتر کارت خودش را سوزانده بود.
🔵 همگرایی دولت و سیلیکونولی
هرچند صندلی خالی ماسک سایهای خاص بر جلسه انداخت، اما باقی مدیران با شور و حرارت از سیاستهای ترامپ در تسهیل مقررات و تقویت سرمایهگذاری حمایت کردند. سام آلتمن از OpenAI این دوره را «تغییری تازه» نامید(!) و لیزا سو (مدیرعامل AMD) پیشرفت سریع چند ماه گذشته را ستود.
مجیزگویی برخی از این مدیران باعث انتقاد نیویورک تایمز (دشمن قدیمی ترامپ) شد.
▪️▪️▪️
درباره بحث هوش هیجانی و کارهایی که مدیران عامل شرکتهای فناوری در سیلیکنولی انجام میدهند (مثلا مشاورین زبده ای که استخدام میکنند، یا دورههایی که برای کارکنانشان برگزار میکنند)، در آینده بیشتر گفتگو خواهیم کرد.
https://www.tgoop.com/solseghalam/2597
(صندلی غایب مربوط به هوش هیجانی)
محمدرضا اسلامی
روز پنجشنبه ۴ سپتامبر ۲۰۲۵ کاخ سفید میزبان یکی از بیسابقهترین گردهماییهای دنیای فناوری بود. در اتاق ضیافت رسمی کاخ سفید، رهبران غولهای تکنولوژی آمریکا – از گوگل، مایکروسافت و اپل گرفته تا متا، اوراکل، IBM و OpenAI – دور میز دونالد ترامپ نشستند تا درباره آیندهی هوش مصنوعی و رهبری آمریکا در این میدان رقابتی گفتگو کنند.
ترامپ در این ضیافت پرزرقوبرق، از هر مدیرعامل تنها یک سؤال کلیدی پرسید:
«چقدر در کشور ما سرمایهگذاری خواهید کرد؟»
🔹 پاسخها حیرتانگیز بود:
• متا و اپل هر کدام رقمهایی در حدود ۶۰۰ میلیارد دلار را وعده دادند.
• سِندار پیچای از گوگل اعلام کرد ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری پیشبینی کرده است.
• ساتیا نادلا از مایکروسافت رقم سالانه تا ۸۰ میلیارد دلار را مطرح کرد. (درباره شرکتهای مذکور در اینجا + )
این تعهدات نجومی در راستای برنامه ملی اقدام هوش مصنوعی آمریکا است؛ برنامهای که هدف آن تقویت نوآوری، آموزش و زیرساخت برای پیشتازی جهانی ایالات متحده است.
🔴 صندلی شخص غائب
در میان تمام این مدیران و سرمایهگذاران پرنفوذ، یک صندلی خالی بیش از همه توجه رسانهها را جلب کرد:
ایلان ماسک، میلیاردر جنجالی و مدیرعامل تسلا و X، در این ضیافت حضور نداشت.
اهمیت هوش هیجانی (یا به تعبیر دکتر سریع القلم: هوش حسی) را میتوان در فراز و فرود چندماه اخیر ایلان ماسک دید.
او با چند توئیت هیجانی و چند مصاحبه شتابزده اینگونه از گردونه حذف شد. ماسک پس از انتخابات ریاستجمهوری مدتی را به سرعت تاخت، اوج گرفت و بعد به سرعت غبارش فرونشست!
افسردگی از روند توئیتهای اخیرش میبارد. (به شدت پشیمان است از آنچه که کرد و به این پشیمانی هم در توئیتر اذعان+ کرد)
با وجود این اتفاقات اخیر، امروز در کشور ما بابک زنجانی گمان میکند با رفتارهای هیجانی میتواند در جامعه پیچیده ایرانی کار کند. او نمیداند که موفقیت در «صنعت یا اقتصاد» مانع از سقوط در فضای اجتماعی نیست.
یک مصاحبه شتابزده، یک توئیت اشتباه، یک حرف نسنجیده بهایش در دنیای امروز بسیار سنگین است. و این عرصه، مختص هوش حسی (هوش هیجانی) است.
عملا وجود هوش ریاضی، هنری یا هوش اقتصادی دلیل نمیشود (برگ گارانتی نمیشود) که یک نفر از هوش هیجانی مناسب نیز برخوردار باشد.
🔹غیبت ایلان ماسک در این شام باعث شد که برخی رسانههای آمریکایی یادآوری کنند که ماسک بارها نسبت به نحوهی مدیریت و مقرراتزدایی در حوزهی AI مواضع متفاوتی داشته است.
یعنی عملا “آن” رفتار هیجانی و زننده از ایلان ماسک باعث شد تا “این” حرف درستش هم شنیده نشود!
بهترین فرد برای پیگیری این بحث در این جمع او بود که متاسفانه پیشتر کارت خودش را سوزانده بود.
🔵 همگرایی دولت و سیلیکونولی
هرچند صندلی خالی ماسک سایهای خاص بر جلسه انداخت، اما باقی مدیران با شور و حرارت از سیاستهای ترامپ در تسهیل مقررات و تقویت سرمایهگذاری حمایت کردند. سام آلتمن از OpenAI این دوره را «تغییری تازه» نامید(!) و لیزا سو (مدیرعامل AMD) پیشرفت سریع چند ماه گذشته را ستود.
مجیزگویی برخی از این مدیران باعث انتقاد نیویورک تایمز (دشمن قدیمی ترامپ) شد.
▪️▪️▪️
درباره بحث هوش هیجانی و کارهایی که مدیران عامل شرکتهای فناوری در سیلیکنولی انجام میدهند (مثلا مشاورین زبده ای که استخدام میکنند، یا دورههایی که برای کارکنانشان برگزار میکنند)، در آینده بیشتر گفتگو خواهیم کرد.
https://www.tgoop.com/solseghalam/2597
Telegram
ارزیابی شتابزده
👍41❤13👎10👌2🤔1