SOCIOLOGY_1 Telegram 4802
♦️لحظه‌ی کامل

دکتر حسن محدثی‌ی گیلوایی
( جامعه شناس)
۱۴ بهمن ۱۴۰۰

با خود اندیشیدم برای توصیف این مفهوم از چه تصویری استفاده کنم و به یاد تصویری افتادم که سال‌ها پس از بیداری از خواب صبح‌گاهی به سراغ‌اش رفته‌ام و بدان خیره شده‌ام: تصویر شبنم صبح‌گاهی بر برگ‌های ساقه‌ی برنج. انگار این عکس را من گرفته‌ام، از جلوی خانه‌مان.

من همیشه ادبیات فارسی را دوست داشته‌ام. در سال چهارم دبیرستان (دبیرستان امیر کبیر رشت) آقای ”شاد” همیشه آخر سر مرا به پای تابلو فرا می‌خواند و من با شادی اطاعت می‌کردم و تمام جمله‌ای را که آقای معلم بر روی تابلو نوشته بود، تجزیه و ترکیب می‌کردم و چیز ناقصی برای توضیح بیش‌تر نمی‌ماند.

اما در میان تمام آرایه‌ها و ترکیب‌ها و عناصر ادب فارسی، حال کامل استمراری را بیش‌تر از همه دوست داشتم. افسوس که در زنده‌گی‌مان چه‌قدر کم حال کامل استمراری رخ داد! ولی من خوش‌حال‌ام که بارها لحظه‌ی کامل را زیسته‌ام و دلم‌ام خواست لحظه‌ی کامل‌ام، استمراری شود.

لحظه‌ی کامل عنوانی است که به لحظات خاصی می‌دهم: لحظاتی که چیزی کم ندارند و چنان آکنده‌اند که نمی‌خواهی بگذرند و تو چیزی بیش از آن طلب نمی‌کنی. وقتی لحظه‌ی کامل را تجربه می‌کنی، دل‌ات می‌خواهد زمان بدرنگد (فریز شود) و کش آید. لحظه‌ی کامل، تجربه‌‌ی ابدیت در لحظه است. در لحظه‌ی کامل دیگر احساس غربت نمی‌کنی. در چنین حالتی است که حال کامل استمراری معنایی زیسته می‌یابد.

لحظه‌ی کامل به‌ترین لحظه برای مردن است و من دوست دارم در لحظه‌ی کامل بمیرم. لحظه‌ی کامل لحظه‌ای است که انگار در حال نگریستن به تسخیرکننده‌ترین و مهربان‌ترین تصویر در امن‌ترین جای‌گاهِ (نقطه-زمان) هستی، هستی؛ مثل لحظه‌ی خیره شدن به شبنم صبح‌گاهی بر برگ‌ها و ساقه‌های بلندبالا و زیبای برنج.

لحظه‌ی کامل، لحظه‌ی تفوّق تجربه‌ی زیسته به نظم معنادار تمامیت‌خواه است؛ لحظه‌ای که از زبان رایج بیرون است، به کلمه در نمی‌آید و تنها از ره‌گذر تجربه‌ی زیسته است که به فهم در می‌آید.

در تحقیقات ما در باره‌ی دین‌داری، زنان توصیفاتی از لحظه‌ی دیدن چهره‌ی فرزندشان داشته‌اند که شاید به توصیف‌ام از لحظه‌ی کامل نزدیک باشد. ولی در این مورد ما مردان نمی‌توانیم چیزی بگوییم و زنانی که مادر شده‌اند، می‌توانند در باره‌ی آن سخن بگویند. لحظه‌ی کامل، لحظه‌ی وجد و آکنده‌گی است.

راستی، امیدوارام در زنده‌گی‌تان لحظه‌ی کامل را تجربه کرده باشید! من لحظه‌ی کامل را معمولاً در وقت خیره شدن تجربه کرده‌ام. برای خیره شدنِ منتهی به لحظه‌ی کامل، چشمانی تازه‌بین نیاز است. این هم اصطلاح دیگری است که از دل تجربه‌های زیسته‌ بدان نایل شده‌‌ام. راستی، امیدوارام چشم تازه‌بین هم داشته باشید!

من رهایی و یله‌گی را بی‌نهایت دوست دارم؛ نه برای لاابالی‌گری و عیاشی بل‌که فقط و فقط برای تجربه‌ی لحظه‌ی کامل.

#لحظه‌ی_کامل
#چشم_تازه‌‌بین
@sociology_1
👍4



tgoop.com/sociology_1/4802
Create:
Last Update:

♦️لحظه‌ی کامل

دکتر حسن محدثی‌ی گیلوایی
( جامعه شناس)
۱۴ بهمن ۱۴۰۰

با خود اندیشیدم برای توصیف این مفهوم از چه تصویری استفاده کنم و به یاد تصویری افتادم که سال‌ها پس از بیداری از خواب صبح‌گاهی به سراغ‌اش رفته‌ام و بدان خیره شده‌ام: تصویر شبنم صبح‌گاهی بر برگ‌های ساقه‌ی برنج. انگار این عکس را من گرفته‌ام، از جلوی خانه‌مان.

من همیشه ادبیات فارسی را دوست داشته‌ام. در سال چهارم دبیرستان (دبیرستان امیر کبیر رشت) آقای ”شاد” همیشه آخر سر مرا به پای تابلو فرا می‌خواند و من با شادی اطاعت می‌کردم و تمام جمله‌ای را که آقای معلم بر روی تابلو نوشته بود، تجزیه و ترکیب می‌کردم و چیز ناقصی برای توضیح بیش‌تر نمی‌ماند.

اما در میان تمام آرایه‌ها و ترکیب‌ها و عناصر ادب فارسی، حال کامل استمراری را بیش‌تر از همه دوست داشتم. افسوس که در زنده‌گی‌مان چه‌قدر کم حال کامل استمراری رخ داد! ولی من خوش‌حال‌ام که بارها لحظه‌ی کامل را زیسته‌ام و دلم‌ام خواست لحظه‌ی کامل‌ام، استمراری شود.

لحظه‌ی کامل عنوانی است که به لحظات خاصی می‌دهم: لحظاتی که چیزی کم ندارند و چنان آکنده‌اند که نمی‌خواهی بگذرند و تو چیزی بیش از آن طلب نمی‌کنی. وقتی لحظه‌ی کامل را تجربه می‌کنی، دل‌ات می‌خواهد زمان بدرنگد (فریز شود) و کش آید. لحظه‌ی کامل، تجربه‌‌ی ابدیت در لحظه است. در لحظه‌ی کامل دیگر احساس غربت نمی‌کنی. در چنین حالتی است که حال کامل استمراری معنایی زیسته می‌یابد.

لحظه‌ی کامل به‌ترین لحظه برای مردن است و من دوست دارم در لحظه‌ی کامل بمیرم. لحظه‌ی کامل لحظه‌ای است که انگار در حال نگریستن به تسخیرکننده‌ترین و مهربان‌ترین تصویر در امن‌ترین جای‌گاهِ (نقطه-زمان) هستی، هستی؛ مثل لحظه‌ی خیره شدن به شبنم صبح‌گاهی بر برگ‌ها و ساقه‌های بلندبالا و زیبای برنج.

لحظه‌ی کامل، لحظه‌ی تفوّق تجربه‌ی زیسته به نظم معنادار تمامیت‌خواه است؛ لحظه‌ای که از زبان رایج بیرون است، به کلمه در نمی‌آید و تنها از ره‌گذر تجربه‌ی زیسته است که به فهم در می‌آید.

در تحقیقات ما در باره‌ی دین‌داری، زنان توصیفاتی از لحظه‌ی دیدن چهره‌ی فرزندشان داشته‌اند که شاید به توصیف‌ام از لحظه‌ی کامل نزدیک باشد. ولی در این مورد ما مردان نمی‌توانیم چیزی بگوییم و زنانی که مادر شده‌اند، می‌توانند در باره‌ی آن سخن بگویند. لحظه‌ی کامل، لحظه‌ی وجد و آکنده‌گی است.

راستی، امیدوارام در زنده‌گی‌تان لحظه‌ی کامل را تجربه کرده باشید! من لحظه‌ی کامل را معمولاً در وقت خیره شدن تجربه کرده‌ام. برای خیره شدنِ منتهی به لحظه‌ی کامل، چشمانی تازه‌بین نیاز است. این هم اصطلاح دیگری است که از دل تجربه‌های زیسته‌ بدان نایل شده‌‌ام. راستی، امیدوارام چشم تازه‌بین هم داشته باشید!

من رهایی و یله‌گی را بی‌نهایت دوست دارم؛ نه برای لاابالی‌گری و عیاشی بل‌که فقط و فقط برای تجربه‌ی لحظه‌ی کامل.

#لحظه‌ی_کامل
#چشم_تازه‌‌بین
@sociology_1

BY گزیده های برتر جامعه شناسی


Share with your friend now:
tgoop.com/sociology_1/4802

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Clear With the “Bear Market Screaming Therapy Group,” we’ve now transcended language. The best encrypted messaging apps Hashtags are a fast way to find the correct information on social media. To put your content out there, be sure to add hashtags to each post. We have two intelligent tips to give you: A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP.
from us


Telegram گزیده های برتر جامعه شناسی
FROM American