Telegram Web
🌴🕋🕌
*جایگاه اخلاق*

از محمد بن منکدر رح سوال شد:
نزد تو چه کاری پسندیده‌تر و محبوب‌تر است؟
گفت: *شاد نمودن دل مؤمن.*


قِيلَ لمُحمَّد بنِ المُنكدر رَحمَه اللّٰه:
أيُّ العمَل أحبُّ إليك؟
قَال: إدخَال السُّرور عَلىٰ قَلبِ المُؤمِن.
صِفَة الصَّفوة لابنِ الجَوزي (2/143)

@siratalrasool
🌴🕋🕌

(هر شب یک نکته قرآنی)

«وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ ۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا» ‎﴿١٧ اسراء﴾‏
«و چه بسیارند مردمانی که در قرون و اعصار بعد از نوح می‌زیسته‌اند و ما آنان را (طبق همین سنّت، به سبب تمرّد و سرکشیشان) نابود گردانده‌ایم. (مثل: خود قوم نوح، قوم عاد، قوم ثمود، قوم لوط، قوم فرعون.) همین کافی است که پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه و نسبت بدانها بینا است.» (و لذا هیچ گونه کاری از دید او مخفی، و بی‌سزا و جزا نمی‌ماند)


     @siratalrasool
🌴🕋🕌

(حدیث امروز)

عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ : أَنَّ رسول الله ﷺ ذَكَرَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، فَقَالَ: «فِيهِ سَاعَةٌ لا يُوَافِقُهَا عَبْدٌ مُسْلِمٌ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي، يَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَى شَيْئًا إِلاَّ أَعْطَاهُ إِيَّاهُ». وَأَشَارَ بِيَدِهِ يُقَلِّلُهَا»
(بخارى: 935)

ابوهریره رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: روزی رسول خداَّ ﷺ درمورد روز جمعه، سخن گفت و فرمود: «در روز جمعه، ساعتی وجود دارد كه اگر بنده مومن، در ان لحظه، نماز بخواند و دعا كند، خداوند متعال دعایش را مستجاب خواهد كرد». و با حركات دست، كوتاهی ان لحظه را نشان داد.»

«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»

@siratalrasool
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 6⃣8⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۸۶﴾ لشکر با ایمان تحت فرماندهی رسول اکرم ﷺ: حضرت رسول اکرم ﷺ بعد از بازگشت از «حدیبیه»، ماه ذوالحجه و قسمتی از محرم را در «مدینه» اقامت نمود و در بقیه محرم، که سال هفتم هجرت بود از «مدینه» عازم «خیبر» شد ۔ «عامر بن الأکوع»…
🌴🕋🕌
7⃣8⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۸۷﴾

فرمانده پیروزمند:

حضرت رسول اکرم ﷺ به دژهای مستحکم «خیبر»، تهاجم آورد و آنها را یکی بعد از دیگری، فتح می‌کرد، نخستین دژی که فتح شد، دژ «ناعم» بود، بعد به سوی دژ «قموص» متوجه شد، اما فتح دژ «قموص» بر مسلمانان سخت و دشوار معلوم شد ۔
رسول اکرم ﷺ فرمود: «فردا، پرچم جنگ را مردی به دست خواهد گرفت که خدا و رسولش را دوست دارد و خداوند به دست وی فتح خواهد کرد» ۔ بزرگان أصحاب با شنیدن این جمله آرزومند شدند؛ هر کسی امیدوار بود که این سعادت و افتخار نصیب او گردد ۔ تا این که رسول اللّٰه ﷺ حضرت «علی» (كَرَّمَ اللّٰهُ  وَجْهَهُ) را طلب نمودند، او از ناحیه چشم شکایت داشت ۔ وقتی به محضر حضرت رسول اکرم ﷺ شرفیاب شد، حضرت از لعاب دهان مبارک بر چشمان وی گذاشت و برایش دعا کرد، حضرت «علیؓ» فوراً شفاء یافت ۔ گویی اصلاً دردی نداشته بود ۔ حضرت، پرچم را به او تحویل داد۔(¹)
حضرت «علیؓ» عرض کرد: یا رسول اللّٰه ﷺ! من با کفار می‌جنگم تا این که آنها مثل ما (مسلمان) شوند ۔ حضرت فرمودند: نخست اقدام به جنگ نکن، تا این که وارد جایگاه آنها شوی، بعد از ورود، آنها را به دین اسلام دعوت نما، و آنچه از جانب اللّٰه بر آنها لازم است، آنها را با خبر گردان، باز فرمود:
«فَوَاللّٰهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللّٰهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِدًا خَيْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَمِ» (²)
«قسم به اللّٰه! اگر خداوند به وسیله تو، فقط یک نفر را هدایت کند، این برای تو، از شتران سرخ مو، بهتر و با ارزش‌تر خواهد بود» ۔

منابع:
(¹) - أخرجه البخاري في:  كِتَابُ الْمَغَازِي؛ بَابُ غَزْوَةُ خَيْبَرَ، برقم: (۴۱۹۷)، ومسلم في: كِتَابُ فَضَائِلِ الصَّحَابَةِ رَضِيَ اللّٰهُ تَعَالَى عَنْهُمْ؛ بَابٌ: مِنْ فَضَائِلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُ، برقم: (۲۴۰۶)، وأحمد في المسند: (۳۳۳/۵) من حديث سهل بن سعد الساعدي رضي اللّٰه عنه] ۔
(²) - أخرجه البخاري في: كِتَابُ الْمَغَازِي؛ بَابُ غَزْوَةِ خَيْبَرَ، برقم: (۴۱۹۷)، ومسلم في: كِتَابُ فَضَائِلِ الصَّحَابَةِ رَضِيَ اللّٰهُ تَعَالَى عَنْهُمْ؛ بَابٌ: مِنْ فَضَائِلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُ، برقم: (۲۴۰۶)، وأبو داود في: كِتَاب الْعِلْمِ؛ بَابُ فَضْلِ نَشْرِ الْعِلْمِ، برقم: (۳۶۶۱)، وابن حبان في الصحيح: (۳۷۸/۱۵) برقم: (۶۹۳۲) وغيرهم من حديث سهل بن سعد الساعدي رضي اللّٰه عنه] ۔


https://www.tgoop.com/siratalrasool
🌴🕋🕌

هرروز با مولانا


"زانک بینایی که نورش بازغیست
از دلیل چون عصا بس فارغست"


می‌گوید آن کسی که بینا باشد و چشم دلش روشن باشد و با نور درونش حقایق را بفهمد، برای باورهایش نیازی به  معجزه‌ی عصای موسی ندارد.



@siratalrasool
🌴🕋🕌

یک جوان از روم نزد نورالدین زنگی (رحمه‌الله) آمد، اسلام آورد و درخواست کرد که در سرزمین مسلمانان زندگی کند.

نورالدین زنگی از او پرسید: در چه زمینه‌ای مهارت داری؟
جوان رومی پاسخ داد: در طبابت، به‌ویژه جراحی.
زنگی گفت: آیا می‌توانی مسئولیت درمان سربازان زخمی ما را بر عهده بگیری؟
جوان رومی گفت: این هدف اصلی زندگی من است. برای همین آمده‌ام تا گناهانم را که در خدمت سربازان رومی انجام داده‌ام جبران کنم.
زنگی گفت: مطمئن باش که اسلام و توبه تمام گناهان گذشته را پاک می‌کند. اکنون تو یک جنایتکار نیستی، بلکه یک مسلمان پاک هستی.

زنگی پرسید: وسایل و داروهایت را از کجا تأمین می‌کنی؟
جوان رومی گفت: موادی که استفاده می‌کنم فقط در روم پیدا می‌شود.
زنگی گفت: ما نمی‌خواهیم زخمی‌هایمان را با موادی که از سرزمین دشمن می‌آید درمان کنیم. گروهی از سربازان را همراه خود ببر، به روم برو و گیاهانی که در داروهایت استفاده می‌کنی جمع‌آوری کن تا آنها را در سرزمین مسلمانان بکاریم.

جوان به روم رفت و پس از مدتی نمونه‌های لازم را آورد.
نورالدین زنگی مقداری طلا، قطعه‌ای زمین و چند دستیار به او داد و گفت: این گیاهان را در این زمین بکار و وقتی به ثمر رسیدند آنها را به من بیاور. اما حقوق دولتی برای او تعیین نکرد و گفت: بخشی از این زمین را برای خودت کشت کن و محصولش را برای خودت بردار.

جوان این کار را انجام داد و پس از مدتی محصولات پزشکی را به زنگی تحویل داد.
زنگی مکانی ویژه برای او اختصاص داد و گفت: در اینجا داروهایت را بساز و اگر به مواد اولیه نیاز داشتی، از خاک سرزمین اسلامی تهیه کن، نه از سرزمین دشمن.
او همچنین دستور داد گروهی از جوانان مسلمان نزد طبیب جدید طبابت بیاموزند تا در مواقع نیاز مجبور نباشیم دست نیاز به سوی دیگران دراز کنیم.

چند وقت بعد، جوان نزد زنگی آمد و گفت: ای امیر! من به بسیاری از جوانان مهارت‌های خود را آموختم و اکنون دیگر نیازی به من در معالجه نیست. اجازه دهید شمشیرم را بردارم و در برابر دشمنان خدا بجنگم، همان‌گونه که زمانی در کنار آنها علیه شما می‌جنگیدم. اکنون آرزوی بزرگ من شهادت در راه خداست.

زنگی گفت: وصیت‌نامه‌ات را بنویس و سلاح را با پول خودت بخر. من از بیت‌المال برایت سلاح نمی‌خرم.
جوان متعجب شد، اما گفت: شنیدم و اطاعت کردم.

او به ارتش مسلمانان پیوست و در برابر رومیان جنگید. چنان ضرباتی به دشمن وارد کرد که در میان آنها به "شیطان" مشهور شد. هر گروهی که به او می‌رسید می‌گفت: فرار کنید، شیطان آمد!

پس از پایان جنگ، زنگی به دنبال او گشت. او نه در میان زنده‌ها بود و نه زخمی‌ها. سرانجام او را در میان شهدا یافت. زنگی پیکر او را در آغوش گرفت و به‌شدت گریست. در جیب جوان نامه‌ای پیدا شد که نوشته بود:

> ای امیر! بخشی از مالم را به خانواده‌ام بدهید و باقی را برای تجهیز سپاه مسلمانان استفاده کنید تا پس از مرگم صدقه‌ای برای من باشد.
ای امیر! اکنون فهمیدم که چه چیزی برای من می‌خواستید و چه چیزی نمی‌خواستید. شما به‌جای حقوق، زمین به من دادید تا سربازان مسلمان از دسترنج خودشان بخورند، نه از بیت‌المال.
شما برای من سلاح نخریدید تا اسلحه‌ام شخصی باشد و پاداش آن کاملاً مال خودم شود.
شما مواد دارویی را از خاک سرزمین اسلامی فراهم کردید تا به امت این پیام را بدهید که پرچم مسلمانان تا زمانی که غذای‌شان از دسترنج خودشان نباشد و دارو و سلاح‌شان را خودشان نسازند، برافراشته نخواهد شد.
خداوند به شما در نیت و اراده‌تان پاداش دهد و از او می‌خواهم که در بهشت همراه شما باشم.



منبع: ابن اثیر
البدایة و النهایة ابن کثیر


@siratalrasool
🌴🕋🕌

( سوال:شرعی)

شخصی مریضی پُرستات دارد و برای بی إختیاری ادرار خود سوند می گذارد آیا شرعاً چنین شخصی معذور بشمار می آید؟ و اینکه فرد مزبور، سوند را در هنگام نماز با خودش حمل می کند، آیا اشکالی دارد

الجواب باسم ملهم الصواب

الف: از نظر شرعی، معذور به شخصی گفته می شود که یک وقت کامل نماز بر وی نمی گذرد مگر این که عذرش ظاهر شده و وضویش می شکند. اکنون فردی که به چنین مریضی مبتلا است و به خود سوند وصل نموده حکم شخص معذور را دارد؛ یعنی با دخول وقت هر نماز وضو گرفته و تا داخل شدن وقت دیگر می تواند هر گونه نمازی که می خواهد با همان وضو ادا نماید. البته با خارج شدن وقت نماز یا پیش آمدن یکی از شکننده های وضو به جز از عذر مذکور، وضویش باطل می شود.
ب: با توجه به این که بستن سوند به خاطر عذر می باشد؛ لذا ادا کردن نماز به همراه سوند، خللی در نماز وی ایجاد نمی کند؛ البته لازم است قبل از نماز کسیه ادرار را خالی نماید.

والله اعلم بالصواب
کانال سيرة الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی


@siratalrasool
🌴🕋🕌

(هرشب یک نکته قرآنی)

«فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا»

«نزدیک است خویشتن را در پی (دوری گزیدن و روی گردانیدن) ایشان (از ایمان آوردن، دق مرگ کنی و) از غم و خشم این که آنان بدین کلام (آسمانی قرآن نمی‌گروند و بدان) ایمان نمی‌آورند (خود را) هلاک سازی.»

(سوره کهف آیه 6)

نهایت دلسوزی پیامبر ﷺ شفقت و مهربانی در حق مردم بود.

@siratalrasool
Forwarded from خیلی مهم
.
🌿✿↝ ﮼ باهم تا جنت ﮼ ↜✿
‌‌‏‌‏‌‏@Baham_Ta_Janat

🌿خود درمانی با قرآن در منزل بدون راقی
‌‌‏‌‏‌‏
@QoRaaNDaRmAni

🌿زندگینامه پیامبرﷺ از تولد تا وفات و مطالب زیبای دیگر
‌‌‏‌‏
@siratalrasool

🌿داستان های زیبا و با حال
‌‌‏
@Dastanhayiziba

🌿لااله‌الاالله‌((روح‌زندگی))
‌‌‏
@roohe_zendegi

🌿قرآن واحادیث
‌‌‏
@allahmehrban

🌿دوخت ولوازم لباس حجابی
‌‌‏‌‌‏
@eaktaz

🌿صحیح البخاری
‌‏‌‏
@sahiholbokhari

🌿سخنان ناب ودلنشین زیبا
‌‌‏
@marenmkl

🌿تصاویر و کلیپ‌هاےکم‌حجم‌ قرآنی
‌‌‏
@aksqurani

🌿آموزش حفظ،تجوید،روخوانی ،وروانخوانی
‌‌‏
@sepidevahye

🌿عربــــــی‌جامع‌و‌آسان‌برای‌همه
‌‌‏
@iqraredu

🌿عکس های خاص برای آدمای خاص
‌‌‏‌‏‌‏‌‏‌‌‏
@IslamPictures4

🌿داسـتان و رُمـان های اسـلامـے
‌‌‏
@dastan_roman_aslame

🌿عـبـــارات آرام
‌‌‏‌‏‌‏‌‏
@Danyya9

🌿تـ✿ـوبــه
‌‌‏
@toubeh1

🌿کتابخانه جامع اهل سنت
‌‏‌‏
@the_library_1

🌿سلامت کده شفادرطبیعت معجزه عسل دردرمان
‌‌‏
@Asalkordustan

🌿عربی را روان صحبت کن
‌‌‏
@EasyArabic_AT

🌿جدیدترین سرودهای اسلامی
‌‌‏
@sorodhay_eslami

🌿نَاصِــــحٌ أَمِين=نصیحت
‌‌‏‌‏
@Nasseh_Amin

🌿دعاوتســــــبیح گویان
‌‌‏
@tasbih_guyan

🌿خدایا امیدم تویی
‌‌‏
@yaallahshukrat

🌿ڪانال زیبای تــوشــــۀ آخــرت
‌‌‏
@Quran_AZimoshan

🌿داستان🅳A🆂🆃A🅽واقعی وعبرت آموز
‌‌‏
@Ghalbii_khashe

🌿اطلاعات پزشکی و سلامت
‌‌‏
@ss_salamat

🌿کلیدایمان
‌‌‏
@kelid_iman

🌿بــــــوی عــــــطرخــــــدا
‌‌‏
@BoyeAtr_khoda

🌿می خواهم توبه کنم اما...
‌‌‏
@Ballighu_Fa

🌿تفسیر جامع مولانا بدری(به تفکیک صفحه)
‌‌‏
@tafsir2_Quran

🌿فـيــلـم هاى تــأثــيـــــر گــذار
‌‌‏
@lslam_video

🌿جوان مسلمان | کتاب های صوتی اسلامی
‌‏‌‏
@molanabehzad

🌿ترتیب عالی صحیح البخاری
‌‌‏
@sahyh_albukhariy1

🌿ژیــٱڼـــی ئیــــمــٱنــــی
‌‌‏
@life_in_iman

🌿مَتن هایِ کُوتاهِ مَذهبِی
‌‌‏
@biotak0

🌿سوالات‌چهار‌گزینه‌ای‌اسلامی
‌‌‏
@Soalat_Officail

🌿حـجـابسـرای نــورا
‌‌‏
@tolidi_noraa

🌿حـــℒℴνℯـب‌الحَلال
‌‌‏
@hubehalal000

🌿دوستداران پیامیر صلی الله علیه وسلم
‌‌‏
@humatulhabib

🌿گنجینه ای سوالات آزمون
‌‌‏
@poetry2090

🌿ســوالات آزمون مخزن و الاسرار
‌‌‏
@brain_drain2024

🌿آرامــــش باالله
‌‌‏
@Aramesh_84

🌿آموزش صحـــیح تجوید قرآن کریم
‌‌‏
@Tajweed_of_the_Quran1402

🌿کلیپ🅚🅛🅘🅟های جدید
‌‌‏
@aboadnanazami3618

🌿آکـادمــــی پــژوهـش‌ هـای اســــــلامی
‌‌‏
@lslamicAcademy

🌿حامیــان حق
‌‌‏
@hamiyanhagh

🌿بسوی حقیقت/مطالعه ای مفید
‌‌‏
@BeSuyeHaq

🌿بهشت رومیخوای؟
‌‌‏
@jannt_ferdwos

🌿تسکین دل
‌‌‏
@taskine_del

🌿سـوالات چنـد گُـزیـنـہ‌ اِےاهـل سُنـَت
‌‌‏
@soalat_12

🌿غمگین مباش خداوند باماست
‌‌‏
@dahoatgranekoda

🌿گلچین های اسلامی
‌‌‏
@aaaagojhin

🌿سرودهای جذب کننده
‌‌‏
@iSLaMSrOod1

🪴یــــــک ساله حافـــــظ کل قراان شو
‌‌‏
@hefzz_quran

🪴هرکتابی که دلت بخواداینجابخرباقیمت مناسب
‌‌‏
@shafeipubilcation

.
🌴🕋🕌

(حدیث امروز)

عن أَبِي جُهَيْمٍ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ قَالَ: قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : «لَوْ يَعْلَمُ الْمَارُّ بَيْنَ يَدَيِ الْمُصَلِّي مَاذَا عَلَيْهِ، لَكَانَ أَنْ يَقِفَ أَرْبَعِينَ خَيْرًا لَهُ مِنْ أَنْ يَمُرَّ بَيْنَ يَدَيْهِ». قَالَ الراوي: لا أَدْرِي أَقَالَ: أَرْبَعِينَ يَوْمًا أَوْ شَهْرًا أَوْ سَنَةً»
(بخاری: 510)

ابوجهیم رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ روایت می‌كند كه رسول اكرم ﷺ فرمود: «كسی كه از جلوی نمازگزار می‏گذرد، اگر می‏دانست كه این كار چقدر گناه دارد، تا چهل (سال) توقف می‌نمود ولی از جلوی نماز گزار، عبور نمی‌كرد». راوی می‌گوید: یادم نیست كه رسول ‏الله ﷺ فرمود: چهل روز، ماه یا سال»

«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»

@siratalrasool
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 7⃣8⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۸۷﴾ فرمانده پیروزمند: حضرت رسول اکرم ﷺ به دژهای مستحکم «خیبر»، تهاجم آورد و آنها را یکی بعد از دیگری، فتح می‌کرد، نخستین دژی که فتح شد، دژ «ناعم» بود، بعد به سوی دژ «قموص» متوجه شد، اما فتح دژ «قموص» بر مسلمانان سخت و دشوار…
🌴🕋🕌
8⃣8⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۸۸﴾

مقابله شیر خدا و قهرمان یهود:

حضرت «علی» (كَرَّمَ اللّٰهُ  وَجْهَهُ) به فرمان رسول اللّٰه ﷺ، به سوی قلعه «قموص» متوجه شد ۔ قهرمان و اسب سوار معروف یهود، «مرحب» در حالی که رجز می‌سرود، برای مقابله بیرون آمد ۔

ضربات شمشیر، از هر دو طرف رد و بدل می‌شد، اما بالآخره حضرت «علی» (كَرَّمَ اللّٰهُ  وَجْهَهُ) چنان ضربه سختی بر فرق او کوبید که، ″کلاه خود″ و سرش را تا دندان‌ها دو نیم ساخت و سرانجام قلعه فتح گردید۔(¹)
در این نبرد «محمد بن مسلمهؓ» عملیات قهرمانانه‌ای انجام داد و بعضی از قهرمانان یهود را به قتل رساند ۔

منابع:
(¹) - روایات در تعیین قلعه‌ای که توسط حضرت «علی» (كَرَّمَ اللّٰهُ  وَجْهَهُ) فتح شد، مختلف‌اند، راجح این است که آن قلعه «قموص» بوده است، زیرا این قلعه مرکز «مرحب»، قهرمان معروف یهود بود در «سيرة ابن هشام» آمده است که «مرحب» توسط محمد بن مسلمهؓ کشته شد ۔ (ج: ۲ ص: ۳۳۳-۳۳۴) ۔ اما مشهور این است که قاتل «مرحب»، حضرت «علی بن أبی طالبؓ» بوده است (طبری، ص: ۱۵۷۹) ۔ این مطلب در روایت مسلم صریحاً آمده است و اشعار حضرت «علیؓ» را نیز ذکر کرده است ۔ بدیهی است که روایت «صحیح مسلم» راجح و بیشتر مورد اعتماد است ۔ (مراجعه شود به: صحیح مسلم، [حدیث شمارهٔ: ۱۸۰۷] كِتَابُ الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ) ۔

https://www.tgoop.com/siratalrasool
🌴🕋🕌

هرروز با مولانا

"داد خود از کس نیابم جز مگر
زان‌که او از من به من نزدیک‌تر"



می‌گوید دیگر داد یا فریادرسی خودم را پیش هیچ کسی نمی‌برم به جز آن‌کسی که از من به من نزدیک‌تر است.

بزرگواران درک این‌که خداوند از ما به ما نزدیک‌تر است، درکی بسیار ویژه است یعنی نیاز به تعمق، تدبر و مراقبه دارد که روزی بفهمم من از خودم دورم،
و خداوند به من نزدیک‌تر است!


@siratalrasool
🌴🕋🕌

بهترین معلم،

یکی از بهترین آموزنده‌ها مرگ است!
خب اگر مرگ، حق است، اگر ما می‌میریم، اگر در شب اول از ما سوال می‌كنند چه کردی،
چه چیزی بهتر از به یاد مرگ بودن؟ ،،!!

مرگ، عامل تحریک است نه افیون،
محرّک است نه مخدّر،

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
از نشانه‌های عقل انسان این است که:
نسبت به دار فریب جا خالی کند
نسبت به عالم خلود و جاودانه گرایش داشته باشد
برای سکونت در عالم قبر زاد و توشه تهیه کند
و برای قیامتش آماده باشد

پس «اسْتَعِدَّ لِسَفَرِکَ» آدم، بدون زاد و توشه که نمی‌تواند مسافرت کند

م عبدالرحمن خوافی باخرز


@siratalrasool
🌴🕋🕌

امت اسلامی امتی است که هرگز نمی‌میرد!

امت اسلامی شرایط بسیار سخت تری را پشت سر گذاشته است .

حمله مغولان به جهان اسلام و مواضع برخی از حاکمان را بخوانید! آن ها را بدتر از امروز  می‌بینید.

ماجرای سقوط سمرقند پس از بخارا به دست مغولان و این که سپاه اسلام در آن زمان چه موقعیتی را داشت، بخوانید؛ خواهید دید که چگونه چندصد هزار مسلمان به قتل رسیدند ! و سلطان محمد خوارزمشاه چه کرد؟

مغولان با کشتار یک میلیون مسلمان بغداد را فتح کردند ، اما سرگذشت آنان چه شد؟! سپس خود اسلام آوردند و جزء امت اسلام شدند.

تاریخ آندلس را بخوانید! درس و عبرت های زیادی دارد. هزاران مسلمان کشته شدند و به دست دادگاه های بی رحم تفتیش عقاید شکنجه و سوزانده شدند و هزاران نفر مجبور به مهاجرت از آندلس شدند!

جنگ های صلیبی را بخوانید! وقتی که صلیبی ها بیت المقدس را با کشتار فتح کردند، سربازان تا زانو در خون مسلمانان فرو می‌رفتند!!  ولی بلاخره بعد از سال ها دوباره پیروزی از آن امت اسلام و صلاح الدین ایوبی شد.
این امت سختی های فراوان و طاقت فرسایی را به دوش کشیده و متحمل شده است که امروزه شاید شبیه به افسانه باشد!!!
بسیار باورش سخت و تکان دهنده است که ۷۰ قاضی به ظاهر مسلمان! فتوای قتل امام «احمد بن حنبل» را صادر کرده اند؟
آنها چه کسانی بودند؟ نام آن ها چیست؟ تاریخ آن ها را فراموش کرده است و نامی از آن ها باقی نمانده است ولی نام امام ابن حنبل تا کنون زنده مانده است!

تاریخ مبارزه با استعمار ایتالیا توسط عمر مختار را بخوانید؛  خواهید دید که برخی از حکام و مفتی ها و علمای درباری پای چوبه دار اعدامش بودند.

استعمار خیمه های خود را بر اکثر کشورهای مسلمان گسترانده است و سعی در انحراف آن ها از دین و دفع آن ها را دارد.

تسلط غرب و همدستی آن ها علیه مسلمانان امروزه چیز جدیدی نیست. زمانی که کل ارتش های اروپای مسیحی جمع شدند و با مسلمانان ترک عثمانی در نیکوپولیس جنگیدند، شکست فجیعی خوردند، که برای همیشه آویزه ی گوششان شد.

در نهایت، این شکست ها و پیروزی ها بخشی از مبارزه و سنت قوانین الهی است. ما فقط کاری را که به ما محول شده انجام می دهیم، شاد باشید و ناامید نشوید!

دوران سختی را سپری کردیم و شاهد جانفشانی های  زیادی بوده ایم. ولی امروزه با توجه به تلاش های پیدا و پنهان دشمنان‌ و با توجه به تکنولوژی های روز به جایی رسیدیم که فقط سالمندان به مساجد می روند.  خیلی ازجوانان از مفاهیم دین گریزان شده اند و قرائت و برداشت درستی از دین ندارند.  باید از نظر عقیده جوانان تقویت شوند. زیرا وقتی عقیده صحیح باشد و تقویت بشود، مفاهیم اسلامی دوباره زنده می‌شود و خیلی از مسائل حل می‌شوند.

زیرا آن وقت دشمنان هر چه با ما بکنند، به دین و ایمان ما آسیبی نمی‌رسد.

به طور مثال صلاح الدین ایوبی وقتی شب به خیمه های سربازان سر می‌زد همگی در حال نماز و تهجد و قرائت قرآن بودند. یا زمانی که سلطان محمد فاتح در صدد فتح قسطنطنیه بود سربازان همگی در حال دعا و توبه و تضرع بودند. امت پیروز و سربلند به سربازان قدرتمندی از جهت ذهن و ایمان نیاز دارد. زیرا در جهان هیچ قدرتی بالاتر از نیروی ایمان و معنویت نیست.

بله، همان طور که قبلاً تجربه کرده بودیم، از ضعف رنج می بریم، اما به امید خدا به زودی فرصت داریم به اصل خویش برگردیم.

( إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ )

( وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ الناس لا يعلمون)

آری ما امت اسلامی نشان داده ایم وقتی به اسلام چنگ زدیم و با خون خود پرچم این دین را زنده نگه داشتیم در عزت و سربلندی بودیم و و در چنین شرایطی کفار و دشمنان نتوانسته اند بر ما تسلط پیدا کنند.

مروان پاشا


@siratalrasool
🌴🕋🕌

(هرشب یک نکته قرآنی)

«وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ مُّقْتَدِرًا»

«(ای پیغمبر!) برای آنان (که به دارائی دنیا می‌نازند و به اولاد و اموال می‌بالند) مثال زندگی دنیا را بیان کن که همچون آبی است که از (ابر) آسمان فرو می‌فرستیم. سپس گیاهان زمین از آن (سیراب می‌گردند و به سبب آن رشد و نمو می‌کنند و) تنگاتنگ و تودرتو می‌شوند. (عطر گل و ریحان با آواز پرندگان درهم می‌آمیزد و رقص گلزار و چمنزار در می‌گیرد. ولی این صحنه‌ی دل‌انگیز دیری نمی‌پاید و باد خزان وزان می‌گردد، و گیاهان سرسبز و خندان، زرد رنگ و) سپس خشک و پرپر می‌شوند و بادها آنها را (در اینجا و آنجا) پخش و پراکنده می‌سازند! (آری! داشتن را نداشتن، و بهار زندگی را خزان در پی است، پس چه جای نازیدن به وی است. این خدا است که نعمت و حیات می‌دهد و هر وقت که بخواهد نعمت و حیات را بازپس می‌گیرد)و خدا بر هر چیزی توانا بوده و هست.»

(سوره کهف آیه 45)

@siratalrasool
منشاوی/ص297
@QuranSound7 کانال
🌴🕋🕌

آیات سوره مبارکه کهف آیه 28 الی 34 بصوت زیبای استاد محمدصدیق منشاوی (رحمه‌الله)

#صفحه_297
#جزء_پانزدهم

(کانال سیرة الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی)

@siratalrasool
🌴🕋🕌

(حدیث امروز)

عن أبي هريرة رضی الله عنه قال قال رسول الله ﷺ :
«مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ الدُّنْيَا نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ»

«هر کس مصیبتی از مصیبت های دنیا را از انسان مؤمنی برطرف نماید، خداوند متعال در پاداش آن، مصیبتی از مصایب قیامت را از او برطرف خواهد کرد.»

(متـفقٌ علیه)

«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»

@siratalrasool
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 8⃣8⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۸۸﴾ مقابله شیر خدا و قهرمان یهود: حضرت «علی» (كَرَّمَ اللّٰهُ  وَجْهَهُ) به فرمان رسول اللّٰه ﷺ، به سوی قلعه «قموص» متوجه شد ۔ قهرمان و اسب سوار معروف یهود، «مرحب» در حالی که رجز می‌سرود، برای مقابله بیرون آمد ۔ ضربات…
🌴🕋🕌
9⃣8⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۸۹﴾

عمل اندک و اجر فراوان:

یک غلام سیاه فام حبشی، از اهالی «خیبر» که کارش چوپانی بود، وقتی دید مردم «خیبر» اسلحه خود را به دست گرفته‌اند، پرسید: شما چه قصدی دارید؟ آنها گفتند: ما می‌خواهیم با این شخصی که می‌گوید: من پیامبر خدا هستم، بجنگیم، اینجا بود که ذکر پیامبر در دل غلام چوپان أثر گذاشت، فوراً با گوسفندان خود به محضر رسول اکرم ﷺ شرفیاب شد ۔ پرسید: شما چه می‌گویید و به سوی چه چیزی مردم را دعوت می‌کنید،؟ آن‌حضرت ﷺ فرمود: من به دین اسلام دعوت می‌کنم و به این که همه گواهی بدهیم که به جز اللّٰه، دیگر معبودی نیست و من فرستاده خدا هستم، و همه باید به جز اللّٰه واحد و یگانه کسی دیگر را پرستش نکنیم ۔ چوپان سیاه فام گفت: به من چه می‌رسد اگر گواهی بدهم و به خداوند متعال ایمان بیاورم؟ رسول اللّٰه ﷺ فرمود:
«لَكَ الْجَنَّةُ إِنْ مِتَّ عَلَى ذَلِكَ»
«اگر بر همین حالت بمیری بهشت مال تو است» ۔
او فوراً اسلام آورد، سپس گفت: یا نبی اللّٰه! این گوسفندان نزد من امانت هستند ۔ آن‌حضرت ﷺ فرمود: گوسفندان را از پیش خود بران و در میدان «حصباء» رها کن، خداوند امانت تو را از جانب تو ادا خواهد کرد، او طبق دستور حضرت رسول اکرم ﷺ عمل کرد؛ گوسفندان به سوی صاحبش که یک یهودی بود برگشتند، یهودی متوجه شد که غلام او مسلمان شده است ۔
رسول اللّٰه ﷺ، در همین هنگام، مردم را به جهاد فی سبیل اللّٰه، تشویق و ترغیب کرد ۔ مسلمانان برای مقابله با یهودیان، حرکت کردند، چوپان تازه مسلمان نیز بلافاصله حرکت کرد و در راه اللّٰه جهاد نمود، تا این که جام شهادت نوشید، مسلمانان او را به لشکرگاه خود حمل کردند، وقتی داخل خیمه آورده شد، رسول اکرم ﷺ تشریف آورد، و رو به أصحاب کرد و فرمود: به راستی که خداوند متعال به این غلام عزت بخشید و او را به سوی خیر و نیکی سوق داد و حقا که من بر بالین او دو تن از «حورعین» مشاهده نمودم، در صورتی که این غلام هنوز یک سجده هم بجا نیاورده بود۔(¹)

منبع:
(¹) - زاد المعاد، ج: ١ ص: ٣٩٣ ۔


https://www.tgoop.com/siratalrasool
🌴🕋🕌

هرروز با مولانا


بار دیگر ما به قصه آمدیم
ما از آن قصه برون، خود کِی شدیم؟

گر به جهل آییم، آن زندانِ اوست
 ور به علم آییم، آن ایوانِ اوست


ما دوباره به بیان داستانِ عشق برمی‌گردیم.
ولی کِی و چه هنگام از قصه عشق بیرون بودیم؟ ما درون قصه (عشق) هستیم و هرگز از این قصه بیرون نبودیم.

منظور مولانا از قصه؛ قصه عشق است چون در مصراع دوم می‌گوید از این قصه بیرون نیستیم.

اگر گرفتار جهل و نادانی شویم زندانی است که خدا در مرحله‌ای از رشد ما قرار داده و اگر به علم و دانایی وارد شویم، آن هم مرتبه دیگری از رشد ماست که  خدا  برای ارتقای ما قرار داده است.

نادانی برای ما مثل زندان است که در محدودیت آن گرفتاریم و آگاهی و دانایی مثل ایوانی است که می‌توانیم زیبایی‌ها را با بودن در دانایی ببینیم و درک کنیم. و هر دو را خدا برای ما مقدّر کرده‌ است.


@siratalrasool
🌴🕋🕌

حکایت دزد با شرافت

میرزا ادیب شاعر ونویسنده پاکستانی (1999) در یکی از کتابهایش چنین نوشته است :

در دهه 60 جهت یافتن شغلی مناسب راهی دهلی شدم روزی در خیابان از اتوبوس پیاده شدم دستم را که در جیب فرو بردم آه از نهادم برخواست
دزد همه نه روپیه ای که در جیب داشتم با نامه ای را که برای مادرم نوشته بودم به سرقت برده بود
در نامه نوشته بودم مادر مهربانم من کارم را از دست داده ام و این ماه نمی توانم مبلغ 50 روپیه ای که هر ماه جهت هزینه زندگی برایت می فرستام ارسال کنم
چند روز بود نامه را در جیب داشتم اما هزینه پست آنرا نداشتم و اکنون دزد آنرا با خود برده بود
نه روپیه پول زیادی نبود ولی برای کسی که شغل و درآمدی نداشت ارزش نه هزار را داشت
روزها گذشتند و من بیکار ،
روزی نامه ای از مادرم دریافت کردم ، از باز کردن پاکت نامه هراس داشتم ،می ترسیدم مادرم مرا به خاطر بی کفایتی در تأمین هزینه زندگیش توبیخ کرده باشد
به هر حال نامه را باز کردم و شگفت زده شدم
مادرم نوشته بود حواله 50 روپیه ای تو را دریافت کردم چقدر انسان بزرگی هستی، با اینکه کارت را از دست دادی ولی بازهم برایم پول فرستادی از خود گذشتگی تو شگفت انگیز است و کلی برایم دعای خیر کرده بود
هاج وواج مانده بودم چه کسی این پول را واسه مادر من حواله کرده بود
چند روزی گذشت وجوابی نیافتم تا اینکه باز هم نامه ای دریافت کردم
در نامه نوشته بود :
من آدرس خونه ات را از پشت پاکت نامه مادرت گرفتم
41 روپیه را بر نه روپیه ات نهادم و به ادرسی که بر پشت نامه بود حواله زدم
من بعد از اینکه پولهایت را به سرقت بردم نامه ات را باز کردم مادرت را با مادر خودم مقایسه کردم دیدم فرقی بین مادر تو و من نیست با خود گفتم چرا باید گناه گرسنگی مادر تو را بر دوش بکشم به همین خاطر مبلغ مورد نیاز مادرت را کامل کردم و برایش فرستادم
من کسی هستم که جیب تو را زدم مرا ببخش

گاهی وقتها شرافت دزدان بیشتر از کسانیست که مدعی انسانیتند مردمانی را گرسنه می یابند اما باز هم به فکر بدبخت کردن آنها هستند



@siratalrasool
2025/09/28 12:37:59
Back to Top
HTML Embed Code: