tgoop.com/shobahatadyan/2493
Last Update:
#ادب_از_که_آموختی_ملای_رومی_7
#لواط
#بچه_بازی
«امرد» یعنی نوجوان،
«کوسه» یعنی فردی که ریش در نمی آورد یا کم ریش است
#بچه_باز_مخ_زدن
امردی و کوسهای در انجمن
آمدند و مجمعی بد در وطن
مشتغل ماندند قوم منتجب
روز رفت و شد زمانه ثلث شب
زان عزبخانه نرفتند آن دو کس
هم بخفتند آن سو از بیم عسس
کوسه را بد بر زنخدان چار مو
لیک همچون ماه بدرش بود رو
کودک امرد به صورت بود زشت
هم نهاد اندر پس (...) بیست خشت
لوطیی دب برد شب در انبهی
خشتها را نقل کرد آن مشتهی
دست چون بر وی زد او از جا بجست
گفت هی تو کیستی ای سگپرست
گفت این سی خشت چون انباشتی
گفت تو سی خشت چون بر داشتی
کودک بیمارم و از ضعف خود
کردم اینجا احتیاط و مرتقد
گفت اگر داری ز رنجوری تفی
چون نرفتی جانب دار الشفا
یا به خانهی یک طبیبی مشفقی
که گشادی از سقامت مغلقی
گفت آخر من کجا دانم شدن
که بهرجا میروم من ممتحن
چون تو زندیقی پلیدی ملحدی
می بر آرد سر به پیشم چون ددی
خانقاهی که بود بهتر مکان
من ندیدم یک دمی در وی امان
رو به من آرند مشتی حمزهخوار
چشمها پر نطفه کف (....)فشار
وانک ناموسیست خود از زیر زیر
غمزه دزدد میدهد مالش به (....ر)
خانقه چون این بود بازار عام
چون بود خر گله و دیوان خام
خر کجا ناموس و تقوی از کجا
خر چه داند خشیت و خوف و رجا
عقل باشد آمنی و عدلجو
بر زن و بر مرد اما عقل کو
شعر طولانی است......
همین اندازه بخوانید از عرفان لذت ببرید
مثنوی اصول اصول اصول
BY شاگردان دکتر
Share with your friend now:
tgoop.com/shobahatadyan/2493