برای با #شهدا بودن
بهانه زیاد است
بهای این بهانهها،
هم نفس شدن است با شهداییست که
روزگارے در این خاڪ زیستهاند...
#اللهم_الرزقنا_شهادت🕊❤️
بهانه زیاد است
بهای این بهانهها،
هم نفس شدن است با شهداییست که
روزگارے در این خاڪ زیستهاند...
#اللهم_الرزقنا_شهادت🕊❤️
❤2
#خدایا به حق فاطمه !🌸
قلب ما و نسل ما رو لبریز از محبت فاطمه سلام الله علیها و ائمه اطهار علیهم السلام قرار بده ! ❤️
قلب ما و نسل ما رو لبریز از محبت فاطمه سلام الله علیها و ائمه اطهار علیهم السلام قرار بده ! ❤️
❤2🙏1
🌹🌹
#الهی آنچه می دهی رحمت است وآنچه نمی دهی مصلحت
اگر مصلحت اينست که هيچ چيز نداشته باشم کمکم کن راضی به رضايت باشم #اما_خدایا_نظر لطفت را از من مگير
🙏💐 الهی امین💐🙏
💜اللهم_عجل_لولیک_الفرج💜
🌹 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
🍃🌹 @shahidnekahi
#الهی آنچه می دهی رحمت است وآنچه نمی دهی مصلحت
اگر مصلحت اينست که هيچ چيز نداشته باشم کمکم کن راضی به رضايت باشم #اما_خدایا_نظر لطفت را از من مگير
🙏💐 الهی امین💐🙏
💜اللهم_عجل_لولیک_الفرج💜
🌹 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
🍃🌹 @shahidnekahi
❤2🙏1
دعای عهد
@sahebzaman_dosetdaram
🍃🌸فضيلت دُعاي عَهد🌸🍃
🍀از #حضرت_صادق علیه السلام روایت شده است:❣️
🌤هر کس چهل صبحگاه #دعای_عهد را بخواند 👌✨از یاوران قائم ما باشد؛ و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود❣️
💖خداوند او را از قبر بیرون آورد که درخدمت آن حضرت باشد😇
و حق تعالی برهرکلمه هزارحسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو سازد💖💐
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🍀از #حضرت_صادق علیه السلام روایت شده است:❣️
🌤هر کس چهل صبحگاه #دعای_عهد را بخواند 👌✨از یاوران قائم ما باشد؛ و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود❣️
💖خداوند او را از قبر بیرون آورد که درخدمت آن حضرت باشد😇
و حق تعالی برهرکلمه هزارحسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو سازد💖💐
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🌺 #فضیلت های صلوات🌺
مستحب است در #صلوات بر پیامبر صلی الله و علیه و آله، اهل بیتش را هم بگوید که سبب می شود ملائکه بر او هفتاد مرتبه و خدا بر او هفتصد مرتبه #صلوات بفرستد.
مرآه الکمال/ج2/ص181
#درود بر خاندان پیامبر(ص) موجب توجه ویژه خداوند بر انسان خواهد شد، چون محبت ما به ایشان سبب محبت خداوند به ما خواهد بود.
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
مستحب است در #صلوات بر پیامبر صلی الله و علیه و آله، اهل بیتش را هم بگوید که سبب می شود ملائکه بر او هفتاد مرتبه و خدا بر او هفتصد مرتبه #صلوات بفرستد.
مرآه الکمال/ج2/ص181
#درود بر خاندان پیامبر(ص) موجب توجه ویژه خداوند بر انسان خواهد شد، چون محبت ما به ایشان سبب محبت خداوند به ما خواهد بود.
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
www.vaezin.com
حجت الاسلام سلطان زاده
↷● سخنرانۍ کوتاه اخلاقۍ ●↶
🎤واعظ: حاج آقا #سلطان_زاده
📑 یاد مرگ 📑
⏱ زمان: ۹ دقیقه ۳۹ ثانیه
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#کانال_شهیدمحمدنکاحی
♥️ @shahidnekahi
🎤واعظ: حاج آقا #سلطان_زاده
📑 یاد مرگ 📑
⏱ زمان: ۹ دقیقه ۳۹ ثانیه
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#کانال_شهیدمحمدنکاحی
♥️ @shahidnekahi
🔰 #احکام_شرعی:🔰
#سوال👇👇
اگر برداشتن ابروها زینت به حساب آید، باید تمام صورت را پوشاند؟
#جواب👇👇
#سیستانى، #مکارم و #نورى: به این مقدار اشکال ندارد و پوشاندن آن از نامحرم واجب نیست.
#بهجت و #صافى:
زینت محسوب مى شود و باید آن را از نامحرم بپوشاند.
#خامنه_اى، #فاضل و #وحید:
اگر زینت محسوب مى شود، باید آن را از نامحرم پوشاند.
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
#سوال👇👇
اگر برداشتن ابروها زینت به حساب آید، باید تمام صورت را پوشاند؟
#جواب👇👇
#سیستانى، #مکارم و #نورى: به این مقدار اشکال ندارد و پوشاندن آن از نامحرم واجب نیست.
#بهجت و #صافى:
زینت محسوب مى شود و باید آن را از نامحرم بپوشاند.
#خامنه_اى، #فاضل و #وحید:
اگر زینت محسوب مى شود، باید آن را از نامحرم پوشاند.
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🔺ڪلام شهید
شما در قبال فرزندان و برادران و خواهران خود كه آشنائي با احكام و مسائل اسلامي ندارند مسئول هستيد بايد آنان را آشنا به فرامين الهي تا آنجايي كه توان داريد بنماييد، اينقدر بيتفاوت از مسائل نگذريد شما در آخرت بايد جوابگو باشيد، دستورات اسلام را عاميانه برايشان تشريح كنيد.
🌷شهید حجت نظری🌷
ولادت: ۱۳۴۰/۱۰/۱ فومن، گیلان
شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۱۶ شلمچه، عملیات کربلای۵
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمـدنکـاحی👇
🍃♥️ @shahidnekahi
شما در قبال فرزندان و برادران و خواهران خود كه آشنائي با احكام و مسائل اسلامي ندارند مسئول هستيد بايد آنان را آشنا به فرامين الهي تا آنجايي كه توان داريد بنماييد، اينقدر بيتفاوت از مسائل نگذريد شما در آخرت بايد جوابگو باشيد، دستورات اسلام را عاميانه برايشان تشريح كنيد.
🌷شهید حجت نظری🌷
ولادت: ۱۳۴۰/۱۰/۱ فومن، گیلان
شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۱۶ شلمچه، عملیات کربلای۵
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمـدنکـاحی👇
🍃♥️ @shahidnekahi
امروز را شروع کن به لطف
و مهر الهی...
یارب تو در این صبح طلایی
نظری بردل ما کن...
حیف است نبریم لذت ایام
که امروز قشنگ است!!
سلام #صبحتون بخیر ❤️😌
و مهر الهی...
یارب تو در این صبح طلایی
نظری بردل ما کن...
حیف است نبریم لذت ایام
که امروز قشنگ است!!
سلام #صبحتون بخیر ❤️😌
❤2
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4711🌷
#قسمت_اول (۲ / ۱)🌷
#میدان_مینهای_بهشتی_بهشتی!!#لبخندی_به_معبر_آسمان....🌷
🌷حاج محسن علاقه خاصی به شهید حاج همت داشت و چون فامیلیام همتی بود همیشه با حالت خودمانی و دوستانه مرا حاج همت صدا میکرد. عملیات نصر۷ که تمام شد ما مشغول پاکسازی برای جاده استراتژی شدیم. موقعیت منطقه باوجود مینهای قدیمی و خمپاره دشمن بسیار حساس و خسته کننده بود؛ مینها زیر بوتههای گون بود و سیمتلهها از بین علفها رد شده بود و دیده نمیشد. با دیدن این صحنه تازه متوجه شدم شب عملیات کجا آمده بودیم! رفت و آمد ارتفاع یکطرف، شهید و مجروح شدن نیروها طرف دیگر.
🌷کار بسیار سخت شده بود و زمان کم داشتیم. روز عید قربان رفتم تا در رودخانه پایین ارتفاع، تنی به آب بزنم، غسل کنم شاید نفسی تازه شود. همین که مشغول شدم صدا کردند که حاجی گفته به حاج همت بگویید آب دستش هست زمین بگذارد و بیاید. همان موقع یک لحظه توی دلم گفتم: بابا حاجی امان نمیدهد. سریع لباسهایم را پوشیدم و راه افتادیم. به سـتاد که رسـیدیم، حـاجی بـا همـان چهـره بـشاش و خنـدان همیشگیاش ایستاده بود. تا ما را دید، بعد از حال و احوال و خسته نباشید با شادی خاصی گفت: "امروز خودم هم میخوام با شـما بـه میـدان بیـام کار رو تمام کنم."
🌷گفتم: وظیفه ماست. تا به خودم بیایم کنار دست راننده نشسته بودم و حاج محسن هم سمت راستم. گفت حتما گرسنه هستید. ماشین، جلوی آشپزخانه ایستاد و حاجی یه غذای قاطیپلو که توی پلاستیک بسته بندی شده بود برایم گرفت و گفت: "اینم ناهارت. امروز روز عید قربون قراره من قربونی بشم." این حرف را گذاشتم به حساب شوخیهای حاجی و رسمش توی گردان که روز عید قربان، گوسفند قربانی میکرد و به همه کباب میداد و توجهی به صحبتش نکردم. بـه میدان مین رسیدیم، یکی از بچهها گفت:...
🌷گفت: حاجی، فکر کنم این میـدان از آن میدان مینهای بهشتی بهشتی هست! وارد معبر شدیم و به محلی رفتم کـه از قبل نشان کرده بودیم. وقتی برگشتم عقب را نگاه کـردم، دیـدم حـاجی پشت سرم میآید! گفتم: حاجی، شما چرا میآیی؟ من که هستم. گفت: "منم کمک میکنم. فکر کـنم امـروز اینجـا حوریهایی که خدا وعده داده، نصیبم میشه، امروز با بقیـه روزا فـرق داره." حاج محسن اول رفت و گفت: "من جلوتر میرم و سیمتله رو قطع میکنم، کلاهک رو باز میکنم بعد تو کل بدنه مین رو خارج کن و خالی کن." با توجه به....
#ادامه_در_شماره_بعدی....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
#قسمت_اول (۲ / ۱)🌷
#میدان_مینهای_بهشتی_بهشتی!!#لبخندی_به_معبر_آسمان....🌷
🌷حاج محسن علاقه خاصی به شهید حاج همت داشت و چون فامیلیام همتی بود همیشه با حالت خودمانی و دوستانه مرا حاج همت صدا میکرد. عملیات نصر۷ که تمام شد ما مشغول پاکسازی برای جاده استراتژی شدیم. موقعیت منطقه باوجود مینهای قدیمی و خمپاره دشمن بسیار حساس و خسته کننده بود؛ مینها زیر بوتههای گون بود و سیمتلهها از بین علفها رد شده بود و دیده نمیشد. با دیدن این صحنه تازه متوجه شدم شب عملیات کجا آمده بودیم! رفت و آمد ارتفاع یکطرف، شهید و مجروح شدن نیروها طرف دیگر.
🌷کار بسیار سخت شده بود و زمان کم داشتیم. روز عید قربان رفتم تا در رودخانه پایین ارتفاع، تنی به آب بزنم، غسل کنم شاید نفسی تازه شود. همین که مشغول شدم صدا کردند که حاجی گفته به حاج همت بگویید آب دستش هست زمین بگذارد و بیاید. همان موقع یک لحظه توی دلم گفتم: بابا حاجی امان نمیدهد. سریع لباسهایم را پوشیدم و راه افتادیم. به سـتاد که رسـیدیم، حـاجی بـا همـان چهـره بـشاش و خنـدان همیشگیاش ایستاده بود. تا ما را دید، بعد از حال و احوال و خسته نباشید با شادی خاصی گفت: "امروز خودم هم میخوام با شـما بـه میـدان بیـام کار رو تمام کنم."
🌷گفتم: وظیفه ماست. تا به خودم بیایم کنار دست راننده نشسته بودم و حاج محسن هم سمت راستم. گفت حتما گرسنه هستید. ماشین، جلوی آشپزخانه ایستاد و حاجی یه غذای قاطیپلو که توی پلاستیک بسته بندی شده بود برایم گرفت و گفت: "اینم ناهارت. امروز روز عید قربون قراره من قربونی بشم." این حرف را گذاشتم به حساب شوخیهای حاجی و رسمش توی گردان که روز عید قربان، گوسفند قربانی میکرد و به همه کباب میداد و توجهی به صحبتش نکردم. بـه میدان مین رسیدیم، یکی از بچهها گفت:...
🌷گفت: حاجی، فکر کنم این میـدان از آن میدان مینهای بهشتی بهشتی هست! وارد معبر شدیم و به محلی رفتم کـه از قبل نشان کرده بودیم. وقتی برگشتم عقب را نگاه کـردم، دیـدم حـاجی پشت سرم میآید! گفتم: حاجی، شما چرا میآیی؟ من که هستم. گفت: "منم کمک میکنم. فکر کـنم امـروز اینجـا حوریهایی که خدا وعده داده، نصیبم میشه، امروز با بقیـه روزا فـرق داره." حاج محسن اول رفت و گفت: "من جلوتر میرم و سیمتله رو قطع میکنم، کلاهک رو باز میکنم بعد تو کل بدنه مین رو خارج کن و خالی کن." با توجه به....
#ادامه_در_شماره_بعدی....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4712🌷
#قسمت_دوم (۲ / ۲)🌷
#میدان_مینهای_بهشتی_بهشتی!!
#لبخندی_به_معبر_آسمان....🌷
🌷....با توجه به اصول ایمنی، من باید صبر میکردم تا حاجی از من فاصله بگیرد. مطمـئن شـدم که او ردیف مین را پیدا کرده و میخواهد کار را شروع کند. سرم را پـایین انداختم و مشغول شدم. گاهی به حاج محسن نگاه میکردم. او به آسمان نگاه میکرد دوباره مشغول میشد. یکدفعه از جایی که حاجی بـود، صـدای انفجـار آمد، دود و خاک بلند شد. داد زدم یا فاطمهزهرا و سمت حاجی دویدم. اصلاً حواسم به میدان مین نبود. به محل انفجار رسیدم. حاجی بر اثر موج انفجار چند متر آنطرفتر پرت شده بود. خودم را بالای سرش رساندم.
🌷....حاج محسن، روی زمین افتاده و بدنش پاره پاره شده بود. اولین چیزی کـه نظـرم را جلـب کـرد، نوشـته السلام علیک یا فاطمه الزهرا (سلاماللهعلیها) روی لباسش بود. بـالای سـرش نشـستم، دستم را روی سرم گذاشتم و فقط گفتم یازهراااا یازهرااا.... و گریه کردم. برانکارد که رسید پیکر حاجی را به معراج فرستادیم. آنقدر حالم بد بود که مثل دیوانهها همانجا میچرخیدم. سیدحسن موسوی پناه با چشمهای قرمز و عصبانی آمد دنبالم و مرا بازخواست کرد. گفتم که حاجی خودش اصرار داشت. انگار تازه حرفهای حاج محسن یرایم معنی پیدا کرده بود و توی ذهنم نقش میبست.
🌷به سید گفتم: حاجی میدانست اینجا شهید میشود. تا این را گفتم، سید ساکت شد. باهم به ستاد لشکر رفتیم. خبر شهادت، پیچیده بود و همه مسئولین به ستاد لشکر میآمدند. سختی این حادثه برایم زمانی بیشتر شد که از یکطرف باید جواب مسئولین را میدادم و از طرفی نباید به بچههای گردان تا زمانی که ستاد اعلام کند چیزی میگفتم. همان شب حاجی را در خواب دیدم؛ صحنهای بود که قابل وصف نیست. حاج محسن لباسی سراسر نور به تن داشت ولی من بدنش را نمیدیدم و فقط سرش مشخص بود و حاجی هم میخندید.
🌷فردا مأمور شدم به محل شهادت بروم. بعد از کلی گشتن توانستم دست قطع شده که انگشتر عقیق داشت و باقیمانده نقشه منطقه را پیدا کنم و تحویل بدهم. پیش بچههای گردان رفتم. زمان اعلام همگانی همه نیروها را جمع کردند و اسامی شهدا و مجروحین را خواندند. یکدفعه اسم حاجی را گفتند. حال عجیب آن شب سنگرمان قابل وصف نیـست؛ صدای بغضهای منفجر شده بچهها انگار انفجار یک میدان مین بود. حاج محسن با لبخند، معبری به آسمان زد و ما ماندیم.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید حاج محسن دینشعاری [وقتی ایشان در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ به شهادت رسید، جانشین گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود.] و سردار خيبر فرمانده شهيد حاج محمدابراهيم همت
#راوی: رزمنده دلاور محمدعلی همتی
📚 کتاب "لبخندی به معبر آسمان"
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
#قسمت_دوم (۲ / ۲)🌷
#میدان_مینهای_بهشتی_بهشتی!!
#لبخندی_به_معبر_آسمان....🌷
🌷....با توجه به اصول ایمنی، من باید صبر میکردم تا حاجی از من فاصله بگیرد. مطمـئن شـدم که او ردیف مین را پیدا کرده و میخواهد کار را شروع کند. سرم را پـایین انداختم و مشغول شدم. گاهی به حاج محسن نگاه میکردم. او به آسمان نگاه میکرد دوباره مشغول میشد. یکدفعه از جایی که حاجی بـود، صـدای انفجـار آمد، دود و خاک بلند شد. داد زدم یا فاطمهزهرا و سمت حاجی دویدم. اصلاً حواسم به میدان مین نبود. به محل انفجار رسیدم. حاجی بر اثر موج انفجار چند متر آنطرفتر پرت شده بود. خودم را بالای سرش رساندم.
🌷....حاج محسن، روی زمین افتاده و بدنش پاره پاره شده بود. اولین چیزی کـه نظـرم را جلـب کـرد، نوشـته السلام علیک یا فاطمه الزهرا (سلاماللهعلیها) روی لباسش بود. بـالای سـرش نشـستم، دستم را روی سرم گذاشتم و فقط گفتم یازهراااا یازهرااا.... و گریه کردم. برانکارد که رسید پیکر حاجی را به معراج فرستادیم. آنقدر حالم بد بود که مثل دیوانهها همانجا میچرخیدم. سیدحسن موسوی پناه با چشمهای قرمز و عصبانی آمد دنبالم و مرا بازخواست کرد. گفتم که حاجی خودش اصرار داشت. انگار تازه حرفهای حاج محسن یرایم معنی پیدا کرده بود و توی ذهنم نقش میبست.
🌷به سید گفتم: حاجی میدانست اینجا شهید میشود. تا این را گفتم، سید ساکت شد. باهم به ستاد لشکر رفتیم. خبر شهادت، پیچیده بود و همه مسئولین به ستاد لشکر میآمدند. سختی این حادثه برایم زمانی بیشتر شد که از یکطرف باید جواب مسئولین را میدادم و از طرفی نباید به بچههای گردان تا زمانی که ستاد اعلام کند چیزی میگفتم. همان شب حاجی را در خواب دیدم؛ صحنهای بود که قابل وصف نیست. حاج محسن لباسی سراسر نور به تن داشت ولی من بدنش را نمیدیدم و فقط سرش مشخص بود و حاجی هم میخندید.
🌷فردا مأمور شدم به محل شهادت بروم. بعد از کلی گشتن توانستم دست قطع شده که انگشتر عقیق داشت و باقیمانده نقشه منطقه را پیدا کنم و تحویل بدهم. پیش بچههای گردان رفتم. زمان اعلام همگانی همه نیروها را جمع کردند و اسامی شهدا و مجروحین را خواندند. یکدفعه اسم حاجی را گفتند. حال عجیب آن شب سنگرمان قابل وصف نیـست؛ صدای بغضهای منفجر شده بچهها انگار انفجار یک میدان مین بود. حاج محسن با لبخند، معبری به آسمان زد و ما ماندیم.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید حاج محسن دینشعاری [وقتی ایشان در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ به شهادت رسید، جانشین گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود.] و سردار خيبر فرمانده شهيد حاج محمدابراهيم همت
#راوی: رزمنده دلاور محمدعلی همتی
📚 کتاب "لبخندی به معبر آسمان"
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💓دختـــــــرباش
🌸دخترانه فکـــرکن
💓دخترانه احساس کن
🌸اما نجیـــــب باش
💓حواست باشــــــد
🌸با حس های زودگذر
💓که این روزها به عشق
🌸تعبیر میشود به
💓زندگیت کوچک ترین
🌸خدشه ای وارد نکنی.
💝 اللهم عجل لولیک الفرج 💝
🌸دخترانه فکـــرکن
💓دخترانه احساس کن
🌸اما نجیـــــب باش
💓حواست باشــــــد
🌸با حس های زودگذر
💓که این روزها به عشق
🌸تعبیر میشود به
💓زندگیت کوچک ترین
🌸خدشه ای وارد نکنی.
💝 اللهم عجل لولیک الفرج 💝
❤2👍1
🌹شهیدمحمدنکاحی🌹
🔺ڪلام شهید شما در قبال فرزندان و برادران و خواهران خود كه آشنائي با احكام و مسائل اسلامي ندارند مسئول هستيد بايد آنان را آشنا به فرامين الهي تا آنجايي كه توان داريد بنماييد، اينقدر بيتفاوت از مسائل نگذريد شما در آخرت بايد جوابگو باشيد، دستورات اسلام را عاميانه…
🌹❥✺﷽ ✺❥🌹
#قرار_شبانه_2442🌹
هر شب ده #صلوات هدیه به روح مطهر یکی از #شهدا داریم.💐
هدیه امشب را تقدیم میکنیم به روح مطهر #شهید_حجت_نظری از فومن .. گیلان
🌷🌷
تاریخ #تولد:1340/10/1🌷
نام پدر :
محل تولد،،: فومن
تاریخ #شهادت: 1365/12/16🌷
محل #شهادت: شلمچه
محل دفن:
🎋🌹🎋🌹
#شبتون_آرام_با_یاد_شهدا
♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَج
#کانال_شهیدمحمــدنکـــاحی
♥️ @shahidnekahi
#قرار_شبانه_2442🌹
هر شب ده #صلوات هدیه به روح مطهر یکی از #شهدا داریم.💐
هدیه امشب را تقدیم میکنیم به روح مطهر #شهید_حجت_نظری از فومن .. گیلان
🌷🌷
تاریخ #تولد:1340/10/1🌷
نام پدر :
محل تولد،،: فومن
تاریخ #شهادت: 1365/12/16🌷
محل #شهادت: شلمچه
محل دفن:
🎋🌹🎋🌹
#شبتون_آرام_با_یاد_شهدا
♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَج
#کانال_شهیدمحمــدنکـــاحی
♥️ @shahidnekahi
❤3
حواست به شیطان باشه !
اون دوست نداره تو رو توی مسیر
امام زمان عج ببینه ، پس هر کاری
میکنه از راه بهدرت بشی .
#امام_زمان❤️
اون دوست نداره تو رو توی مسیر
امام زمان عج ببینه ، پس هر کاری
میکنه از راه بهدرت بشی .
#امام_زمان❤️
❤3
#نقل #ازخود #خدا
کسی که مرا طلب کند
مرا پیدا میکند
و کسی که مرا پیدا کند
مرا میشناسد
و کسی که مرا بشناسد
مرا دوست دارد
و کسی که من را دوست دارد
عاشقم میشود
و کسی که عاشق من شود
من عاشق او میشوم🌸
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی❤️
کسی که مرا طلب کند
مرا پیدا میکند
و کسی که مرا پیدا کند
مرا میشناسد
و کسی که مرا بشناسد
مرا دوست دارد
و کسی که من را دوست دارد
عاشقم میشود
و کسی که عاشق من شود
من عاشق او میشوم🌸
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی❤️
❤3🙏1
❤1👍1🙏1