tgoop.com/shahidnekahi/80975
Last Update:
#هر_روز_با_شهدا_4744🌷
#قسمت_دوم (۲ / ۲)🩵
#مهاجرت_در_شصتوپنج_سالگی....🩵
🌷....اینها از برادر برای ما عزیزتر بودند. اینها برای خانوادههاشون عزیز بودند. چقدر ما به بالاییها گفتیم اصرار نداشته باشید ما از این مسیر به دشمن حمله کنیم. دشمن این مسیر رو به این راحتی نمیگذاره باز بشه؛ گوش ندادند و ما مجبور شدیم تمام دار و ندارمون رو خرج کنیم و نتیجهاش شد این همه پیکری که روی زمین گذاشتیم. به اینجاها که رسید دیگه صداش میلرزید و بغضش ترکید و شروع کرد گریه کردن و بقیهاش رو ادامه نداد و من هم دیدم فضا آماده است برای روضه خوندن معطلش نکردم و از پیکرهای جامانده عریان و بیکفن کربلا خوندم و غوغایی شد.🩵
🌷برنامه که تموم شد همه دور حاج احمد را گرفتند و باهاش رو بوسی کردند. اتفاقاً چند وقت قبل از شهادتش اون شب رو به یاد حاج احمد آوردم و حالش تغییر کرد. حاج احمد غلامی از اون فرماندهانی بود که نیرو برایش خیلی اهمیت داشت. غم و شادی بسیجیها و پاسدارها غم و شادی حاج احمد بود و همیشه در هر مأموریتی همه هم و غمش رو میگذاشت که تلفات حداقل باشه. شاید هم با همین روحیه به جنگ تکفیریهای پلید رفت. او رفت تا بلکه با تدبیرش در مقابله با دشمن حافظ جان مدافعان حرم باشد و چه زیبا خداوند عزیز مزدش را داد. در ۶۵ سالگی مهاجرت کرد و محاسنش به خون سرش رنگین شد.🩵
🌷وقتی در معراج شهدای تهران به همراه همسر و تنها دخترش کنار تابوت نشستم و روپوش صورتش کنار رفت و چهره کبودش هویدا شد، سرم رو به صورتش نزدیک کردم و آهسته در گوشش گفتم: حاجی.... تنها خوری کردی.... قرارمون این نبود و میکروفن رو دست گرفتم و این مرثیه را خوندم: ای پدر و مادر من به فدای لب عطشان تو، نیزه و شمشیر و سنان کفن پیکر عریان تو.... وقتی هم که حاج احمد رو توی خونه قبر گذاشتم و مشغول باز کردن بندهای کفنش شدم، توی اون هیاهو هم در گوشش گفتم حاج احمد ماها هم آرزوی شهادت داریم برای ما هم دعاکن.🩵
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید مدافع حرم حاج احمد غلامی، شهید نوریان، شهید حاج سید محمد زینال حسینی🩵
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
BY 🌹شهیدمحمدنکاحی🌹
Share with your friend now:
tgoop.com/shahidnekahi/80975