tgoop.com/shahidnekahi/80234
Last Update:
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4653🌷
#چای_درست_کردن_پشت_خاکریز_به_قیمت_قطع_پا !!🌷
🌷در خط مقدم، یک نفر از همگروهانیها که تقریباً بالای پنجاه سال داشت، یک کتری همراهش آورده بود و روزی چند بار آتش روشن کرده و چایی درست میکرد. هرچه به ایشان میگفتیم برادرجان، شما که آتش روشن میکنی، دود آن را عراقیها میبینند و اطراف آن را هدف قرار میدهند، قبول نمیکرد. از بالای خاکریز که خط دفاعی ما بود، راهآهن اهواز - خرمشهر عبور میکرد. از الوارهای چوبی برای بستن ریلها استفاده کرده بودند، وقتی ترکش خمپاره و یا توپ به الوارها میخورد، آنها را تکهتکه میکرد و آن بنده خدا از آنها به عنوان هیزم استفاده میکرد.
🌷هرچند ساعت یکبار روی خاکریز میرفت، تکه چوبها را جمع میکرد و میآورد. وقتی بالای خاکریز میرفت، دشمن او را میدید و با خمپاره و تیر مستقیم تانک آنجا را نشان میگرفت. تا عراقیها به خود بجنبند و سلاحهایشان را تنظیم کنند، او هیزمها را جمع کرده و پایین میآمد. عراقیها هم همان نقطه را گلوله باران میکردند. ما هر چه تذکر میدادیم و میگفتیم آقای محترم، شما روی خاکریز میروی، برای دشمن هدف میشوی و دشمن همان نقطه را میکوبد و دیگر برادرها آسیب میبینند، قبول نمیکرد و....
🌷و از لجبازی کردن لذت میبرد و هیزم جمع کردن خودش را یک نوع شجاعت میدانست. بالأخره آنقدر برای جمع کردن هیزم بالای خاکریز رفت تا عراقیها گرای آنجا را ثابت کردند و ایندفعه وقتی بالای خاکریز رفت، با خمپاره آنجا را هدف قرار دادند و یک پای آقای لجباز قطع شد. ما هم خوشحال شدیم، گفتیم هرچه با منطق به این آقا گفتیم آن بالا نرو، قبول نکرد و بالاخره کار دست خودش داد!!
#راوی: رزمنده دلاور اسماعیل اسماعیلی مشنقی
📚 کتاب "از خامنه تا خرمشهر"
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
BY 🌹شهیدمحمدنکاحی🌹
Share with your friend now:
tgoop.com/shahidnekahi/80234