SAYEHSOKHAN Telegram 37647
📩 #از_شما

رسوایی (۱۵)

بوسه‌ای بر پیشانی دانشگاه و کلاس و کتاب، یعنی خلاصی از ان چه  نمی‌خواستم و دلم با آن  نبود؛ این راهی بود که خودم انتخاب کردم. نگین خوشحال بود و من نیز. پدرم  دیگر از ارزوهای خود در مورد من سخنی به میان نیاورد و من شدم آن چه خودم  می‌خواستم.

زندگیم شد کار بر روی زمین و جستن تصویر نگین در آسمان. کار آینده مرا و عشق دلم را گرم می‌ساخت. نگین را دوست داشتم چون دوست داشتنی بود؛ زیبا، خوش‌بیان، کم توقع و یک زن واقعی. بعد از آن ماجرای اتاق و غلیان شور و جنون  سعی کردم میان خودم و او حریمی قرار دهم. گرچه گاه چنان از رفتار و گفتارش مست و بی‌خود می‌شدم که فقط دربرگرفتنش می‌توانست  آبی بر آتش التهاب درونی من باشد.

دوست نداشتم که رنگ محبت من به نگین آلوده به  پلیدی شود. مشکل من مطلقه بودن او بود. از این که باب سخن  را با پدرم در رابطه با ازدواج با نگین  باز کنم، نگران بودم. او به حکم دادگاه طلاق داده‌ شده بود و شوهر سابقش که راضی به این کار نبوده به جبر قلم قاضی زنش را از دست داده بود.

روزی که بار غذای روزانه کارگران را بر سر و دست  حمل می‌کردم و نگار با فاصله کمی از پشت سرم می‌آمد بدون مقدمه گفت: "بین تو نگین سَر و سِری هس؟". این سوال ناگهانی میخکوبم کرد. برگشتم و به او نگاه کردم: "گوش کن پسرجان!نگین مناسب تو نیس. یعنی بابات هیچ‌وقت  راضی به ازدواج شماها نمی‌شه. این را خوب  بفهم".

ایستادم تا به من رسید: "بله من خاطرش را می‌خوام، ایرادی داره؟". نگاه عجیبی به من کرد. مثل این که به  پسر بچه‌ای نگاه می‌کند: "حرف همان بود که گفتم. بابات برات خیالات داره. تازه اگه اون هم قبول کنه، با حرف مردم چیکار می‌کنی؟ همین الانش هم بعضیا هِر و کِر شما را با هم دیدند و پشت سرتان حرف در اومده. اون پسره عوضی هم که تو زندونه دست از سرتون ور نمی‌داره. اون یک حیون احمق و زبون نفهمه. به این راحتی چشم از نگین ور نمی‌داره.

گوشات را باز کن. با زندگی خودت و نگین بازی نکن. اون لقمه دهن تو نیس". از حرف‌هایش ناراحت شدم ولی جوابی ندادم. شاید درست می‌گفت، او بدخواه من یا خواهرش نبود. هیچ وقت از او بدجنسی ندیده بودم. تمام طول راه به آن چه شنیده بودم فکر می‌کردم. این طور که معلوم بود برای رسیدن به نگین  راه طولانی و پر خطری را پیش رو داشتم. می‌دانید! من آدم مقاومی هستم. شاید مرگ زودهنگام مادرم باعث شد که زود روی پای خودم بایستم و برای همین  در مقابل مشکلات و حوادث زود میدان را خالی نکنم.بعد از کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم که به جنگ هرچه سد راه وصل من به نگین بشود، بروم.

نمی توانستم به این راحتی نگین را از دست بدهم، اوجزیی از وجود من شده بود، من با حس بودن او زنده بودم، نبود او یعنی مرگ من....

(ادامه دارد)

#دکتر_علی_رادان
#حقوقدان_و_استاد_دانشگاه_اصفهان
#دفتر_وکالت_من


اگر خواسته باشی با داستان‌های کوتاه ‌آقای دکتر رادان بیشتر آشنا بشی
پیشنهاد می‌کنم

🎁 لذت مطالعه‌ی کتاب‌های دفتر وکالت من جلد اول و دوم رو به خودت هدیه بدی

🆔 @Sayehsokhan
8👏1



tgoop.com/sayehsokhan/37647
Create:
Last Update:

📩 #از_شما

رسوایی (۱۵)

بوسه‌ای بر پیشانی دانشگاه و کلاس و کتاب، یعنی خلاصی از ان چه  نمی‌خواستم و دلم با آن  نبود؛ این راهی بود که خودم انتخاب کردم. نگین خوشحال بود و من نیز. پدرم  دیگر از ارزوهای خود در مورد من سخنی به میان نیاورد و من شدم آن چه خودم  می‌خواستم.

زندگیم شد کار بر روی زمین و جستن تصویر نگین در آسمان. کار آینده مرا و عشق دلم را گرم می‌ساخت. نگین را دوست داشتم چون دوست داشتنی بود؛ زیبا، خوش‌بیان، کم توقع و یک زن واقعی. بعد از آن ماجرای اتاق و غلیان شور و جنون  سعی کردم میان خودم و او حریمی قرار دهم. گرچه گاه چنان از رفتار و گفتارش مست و بی‌خود می‌شدم که فقط دربرگرفتنش می‌توانست  آبی بر آتش التهاب درونی من باشد.

دوست نداشتم که رنگ محبت من به نگین آلوده به  پلیدی شود. مشکل من مطلقه بودن او بود. از این که باب سخن  را با پدرم در رابطه با ازدواج با نگین  باز کنم، نگران بودم. او به حکم دادگاه طلاق داده‌ شده بود و شوهر سابقش که راضی به این کار نبوده به جبر قلم قاضی زنش را از دست داده بود.

روزی که بار غذای روزانه کارگران را بر سر و دست  حمل می‌کردم و نگار با فاصله کمی از پشت سرم می‌آمد بدون مقدمه گفت: "بین تو نگین سَر و سِری هس؟". این سوال ناگهانی میخکوبم کرد. برگشتم و به او نگاه کردم: "گوش کن پسرجان!نگین مناسب تو نیس. یعنی بابات هیچ‌وقت  راضی به ازدواج شماها نمی‌شه. این را خوب  بفهم".

ایستادم تا به من رسید: "بله من خاطرش را می‌خوام، ایرادی داره؟". نگاه عجیبی به من کرد. مثل این که به  پسر بچه‌ای نگاه می‌کند: "حرف همان بود که گفتم. بابات برات خیالات داره. تازه اگه اون هم قبول کنه، با حرف مردم چیکار می‌کنی؟ همین الانش هم بعضیا هِر و کِر شما را با هم دیدند و پشت سرتان حرف در اومده. اون پسره عوضی هم که تو زندونه دست از سرتون ور نمی‌داره. اون یک حیون احمق و زبون نفهمه. به این راحتی چشم از نگین ور نمی‌داره.

گوشات را باز کن. با زندگی خودت و نگین بازی نکن. اون لقمه دهن تو نیس". از حرف‌هایش ناراحت شدم ولی جوابی ندادم. شاید درست می‌گفت، او بدخواه من یا خواهرش نبود. هیچ وقت از او بدجنسی ندیده بودم. تمام طول راه به آن چه شنیده بودم فکر می‌کردم. این طور که معلوم بود برای رسیدن به نگین  راه طولانی و پر خطری را پیش رو داشتم. می‌دانید! من آدم مقاومی هستم. شاید مرگ زودهنگام مادرم باعث شد که زود روی پای خودم بایستم و برای همین  در مقابل مشکلات و حوادث زود میدان را خالی نکنم.بعد از کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم که به جنگ هرچه سد راه وصل من به نگین بشود، بروم.

نمی توانستم به این راحتی نگین را از دست بدهم، اوجزیی از وجود من شده بود، من با حس بودن او زنده بودم، نبود او یعنی مرگ من....

(ادامه دارد)

#دکتر_علی_رادان
#حقوقدان_و_استاد_دانشگاه_اصفهان
#دفتر_وکالت_من


اگر خواسته باشی با داستان‌های کوتاه ‌آقای دکتر رادان بیشتر آشنا بشی
پیشنهاد می‌کنم

🎁 لذت مطالعه‌ی کتاب‌های دفتر وکالت من جلد اول و دوم رو به خودت هدیه بدی

🆔 @Sayehsokhan

BY نشر سایه سخن




Share with your friend now:
tgoop.com/sayehsokhan/37647

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Healing through screaming therapy Joined by Telegram's representative in Brazil, Alan Campos, Perekopsky noted the platform was unable to cater to some of the TSE requests due to the company's operational setup. But Perekopsky added that these requests could be studied for future implementation. Telegram has announced a number of measures aiming to tackle the spread of disinformation through its platform in Brazil. These features are part of an agreement between the platform and the country's authorities ahead of the elections in October. The initiatives announced by Perekopsky include monitoring the content in groups. According to the executive, posts identified as lacking context or as containing false information will be flagged as a potential source of disinformation. The content is then forwarded to Telegram's fact-checking channels for analysis and subsequent publication of verified information. A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP.
from us


Telegram نشر سایه سخن
FROM American