tgoop.com/sayehsokhan/37620
Last Update:
🍄🌸🍀🌸🍄
#نیمایی🌼
دردهای من
جامه نیستند
تا ز تَن در آورم
«چامه و چکامه» نیستند
تا به «رشته سخن» در آورم
نعره نیستند
تا ز «نای جان» بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است
دردهای من
گرچه مثلِ دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چینِ پوستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنهٔ شناسنامههایشان
درد میکند
من ولی تمامِ استخوان بودنم
لحظههای ساده سرودنم
درد میکند
انحنای روحِ من
شانههای خسته غرور من
تکیهگاه بیپناهی دلم شکسته است
کتف گریههای بیبهانهام
بازوان حس شاعرانهام
زخم خورده است
دردهای پوستی کجا؟
درد دوستی کجا؟
این سماجت عجیب
پافشاری شگفت دردهاست
دردهای آشنا
دردهای بومی غریب
دردهای خانگی
دردهای کهنهٔ لجوج
اولین قلم
حرف حرف درد رادر دلم نوشته است
دست سر نوشت
خون درد را
با گلم سرشته است
پس چگونه سرنوشت ناگزیز خویش را رها کنم؟
درد
رنگ و بوی غنچه دل است
پس چگونه من
رنگ و بوی غنچه را ز برگهای توبهتوی آن
جدا کنم؟
دفتر مرا
دست درد میزند ورق
شعر تازهٔ مرا
درد گفته است
درد هم شنفته است
پس در این میانه من
از چه حرف میزنم؟
درد، حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم
#قیصر_امین_پور
🆔 @Sayehsokhan
BY نشر سایه سخن
Share with your friend now:
tgoop.com/sayehsokhan/37620