SAYEHSOKHAN Telegram 37586
*خاطره‌ی یک خانم از بالا رفتن سالهای عمرش:* 🌸🌹

وقتی نوجوان بودم هر گاه می‌گفتند فلانی سی سالشه چقدر برایم دور از ذهن و باور بود.
از *نوجوانی* تا *بیست سالگی* را خیلی دوست داشتم و سر از پا نمی‌شناختم.

کم کم اما، به *سی* که نزدیک و نزدیکتر می‌شدم گمان می‌کردم دیگه داره دیر می‌شه. هول هولکی به خانه بخت رفتم و از  مادر شدن لذت بردم.
وقتی *سی ساله* شدم تازه فهمیدم که چقدر از بیست سالگی زیباتر شده‌ام. دلم نمی‌خواست آینه را رها کنم و گمان می‌کردم سی سالگی بهترین سن ممکن است.

در تکاپویی همه سو نگر، عاشقانه، مادرانه و دلبرانه با همسر و کودکان خویش تندپا‌تر از زمان جست و خیز می‌کردم و دلم می‌خواست زمان همانجا بایستد.
*سی* را که در میکده زندگی به *چهل* رساندم تازه فهمیدم که شرابِ فهمیدنم چه گوارا است،
انگار میزان اندیشه و باورم میزان‌ترین زمان خود را تسخیر کرده است.

آه که من چقدر *چهل سالگی* را دوست داشتم؛ همان سن و سالی که وقتی بیست ساله بودم ما را از آن می‌هراسانیدند.
چهل هم گذشت به دروازه *پنجاه* که رسیدم گفتم چقدر حالا روزهایم زیباتر و اندیشه‌ام جا گیر تر از همیشه است و با شکوهی بی‌مانند برای جهان و روزگاری که می‌رفت، خود را برازنده ترین یافتم، چرا که هم توان جست و خیزم بود و هم امکان لذت جستن از حاصل تلاش خویش...؛
به *شصت* که نزدیک شدم اولش کمی ترسیدم اما به سرعت باور کردم که این زیباترین و مطمئن‌ترین ایستگاه زندگی است. غزل غزل، زندگی را شانه کردم، به گیسوانی به سپیدی موهایم در میان مش و رنگین کمان‌های زیبا و جذاب؛
به خودم گفتم: چقدر این مکان و این زمان دلرباست و اینجا درست همان جا و همان زمانی است که می‌جستم.

اکنون که در *هفت گاه* زندگی گذران می‌کنم دیگر هیچ هراسی در دل ندارم که باورمند به شربی مدام و سر بلند به گیسوان سپید و اندیشه بلند خویش هستم.

من اکنون ایمان دارم که به هشتاد هم که برسم باور خواهم کرد که *هشتاد* زیباترین عدد شناسنامه من خواهد شد.                                      
آلبوم زندگی را ورق بزنید، استکانی چای بریزید و به شکرانهٔ نفس کشیدن و سلامتیتان سربکشید، مبادا زندگی را دست نخورده بگذارید...

پایان کار آدمی نه به رفتن یار است و نه تنهایی و نه مرگ ...
*دورهٔ آدمی زمانی تمام می شود که دلش پیر شود یا قبل از مرگ، انسانیتش !!!!!! بمیرد ...*

*مرداب به رود گفت :*
تو چکار کردی که اینقدر
زلالی
*رود پاسخ داد :گذشتم....* 🌹


*من به پیری هم جوانی می‌کنم*
*عشق‌ها با زندگانی می‌کنم*

*دم غنیمت دانم، ای پیری برو،*
*تا نفس دارم جوانی می‌کنم*
          *«مهدی سهیلی»*

🆔 @Sayehsokhan
27👏6



tgoop.com/sayehsokhan/37586
Create:
Last Update:

*خاطره‌ی یک خانم از بالا رفتن سالهای عمرش:* 🌸🌹

وقتی نوجوان بودم هر گاه می‌گفتند فلانی سی سالشه چقدر برایم دور از ذهن و باور بود.
از *نوجوانی* تا *بیست سالگی* را خیلی دوست داشتم و سر از پا نمی‌شناختم.

کم کم اما، به *سی* که نزدیک و نزدیکتر می‌شدم گمان می‌کردم دیگه داره دیر می‌شه. هول هولکی به خانه بخت رفتم و از  مادر شدن لذت بردم.
وقتی *سی ساله* شدم تازه فهمیدم که چقدر از بیست سالگی زیباتر شده‌ام. دلم نمی‌خواست آینه را رها کنم و گمان می‌کردم سی سالگی بهترین سن ممکن است.

در تکاپویی همه سو نگر، عاشقانه، مادرانه و دلبرانه با همسر و کودکان خویش تندپا‌تر از زمان جست و خیز می‌کردم و دلم می‌خواست زمان همانجا بایستد.
*سی* را که در میکده زندگی به *چهل* رساندم تازه فهمیدم که شرابِ فهمیدنم چه گوارا است،
انگار میزان اندیشه و باورم میزان‌ترین زمان خود را تسخیر کرده است.

آه که من چقدر *چهل سالگی* را دوست داشتم؛ همان سن و سالی که وقتی بیست ساله بودم ما را از آن می‌هراسانیدند.
چهل هم گذشت به دروازه *پنجاه* که رسیدم گفتم چقدر حالا روزهایم زیباتر و اندیشه‌ام جا گیر تر از همیشه است و با شکوهی بی‌مانند برای جهان و روزگاری که می‌رفت، خود را برازنده ترین یافتم، چرا که هم توان جست و خیزم بود و هم امکان لذت جستن از حاصل تلاش خویش...؛
به *شصت* که نزدیک شدم اولش کمی ترسیدم اما به سرعت باور کردم که این زیباترین و مطمئن‌ترین ایستگاه زندگی است. غزل غزل، زندگی را شانه کردم، به گیسوانی به سپیدی موهایم در میان مش و رنگین کمان‌های زیبا و جذاب؛
به خودم گفتم: چقدر این مکان و این زمان دلرباست و اینجا درست همان جا و همان زمانی است که می‌جستم.

اکنون که در *هفت گاه* زندگی گذران می‌کنم دیگر هیچ هراسی در دل ندارم که باورمند به شربی مدام و سر بلند به گیسوان سپید و اندیشه بلند خویش هستم.

من اکنون ایمان دارم که به هشتاد هم که برسم باور خواهم کرد که *هشتاد* زیباترین عدد شناسنامه من خواهد شد.                                      
آلبوم زندگی را ورق بزنید، استکانی چای بریزید و به شکرانهٔ نفس کشیدن و سلامتیتان سربکشید، مبادا زندگی را دست نخورده بگذارید...

پایان کار آدمی نه به رفتن یار است و نه تنهایی و نه مرگ ...
*دورهٔ آدمی زمانی تمام می شود که دلش پیر شود یا قبل از مرگ، انسانیتش !!!!!! بمیرد ...*

*مرداب به رود گفت :*
تو چکار کردی که اینقدر
زلالی
*رود پاسخ داد :گذشتم....* 🌹


*من به پیری هم جوانی می‌کنم*
*عشق‌ها با زندگانی می‌کنم*

*دم غنیمت دانم، ای پیری برو،*
*تا نفس دارم جوانی می‌کنم*
          *«مهدی سهیلی»*

🆔 @Sayehsokhan

BY نشر سایه سخن


Share with your friend now:
tgoop.com/sayehsokhan/37586

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

During a meeting with the president of the Supreme Electoral Court (TSE) on June 6, Telegram's Vice President Ilya Perekopsky announced the initiatives. According to the executive, Brazil is the first country in the world where Telegram is introducing the features, which could be expanded to other countries facing threats to democracy through the dissemination of false content. Telegram Channels requirements & features Ng Man-ho, a 27-year-old computer technician, was convicted last month of seven counts of incitement charges after he made use of the 100,000-member Chinese-language channel that he runs and manages to post "seditious messages," which had been shut down since August 2020. You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether. Clear
from us


Telegram نشر سایه سخن
FROM American