SAYEHSOKHAN Telegram 37498
بخش پانزدهم تذکره الاولیا عطار

ذکر عبدالله مبارک


نقل است که عبدالله در حرم بود. یک سال از حج فارغ شده بود. ساعتی در خواب شد. به خواب دید که دو فرشته از آسمان فرود آمدند. یکی از دیگری پرسید: امسال چند خَلق آمده‌اند؟
یکی گفت: ششصد هزار.
گفت:
ـ حجِ چند کس قبول کردند؟
گفت:
ـ از آنِ هیچکس قبول نکردند.
عبدالله گفت:
ـ چون این بشنیدم اضطرابی در من پدید آمد. این همه خَلایق که از اطراف و اَکنافِ جهان با چندین رنج و تَعَب از راه‌های دور آمده و بیابان‌ها قطع کرده، این‌همه ضایع گردد؟
پس آن فرشته گفت:
ـ در دمشق کفشگری نام او «علی‌بن موفّق» است او به حج نیامده‌است اما حج او قبول است و همه را بدو بخشیدند.

چون این بشنیدم از خواب درآمدم، و گفتم: به دمشق باید شد و آن شخص را زیارت باید کرد.
پس به دمشق شدم و خانه‌ی آن شخص را طلب کردم و آواز دادم. شخصی بیرون آمد. گفتم: نام تو چیست؟
گفت: علی‌بن موفق.
گفتم: مرا با تو سخنی است.
گفت: بگوی.
گفتم: تو چه کار کنی؟
گفت: پاره دوزی می‌کنم.
پس: آن واقعه با او بگفتم.
گفت: نام تو چیست؟
گفتم: عبدالله مبارک.

نعره‌ای بزد و بیفتاد و از هوش شد. چون بهوش آمد، گفتم:
ـ مرا از کارِ خود خبر ده.

گفت:
ـ سی سال بود تا مرا آرزوی حج بود و از پاره‌دوزی، سیصد و پنجاه دِرَم جمع کردم. امسال قصدِ حج کردم تا بروم. روزی سرپوشیده‌ای که در خانه است حامله بود. مگر از همسایه بوی طعامی می‌آمد. مرا گفت:
ـ برو و پاره‌ای بیار از آن طعام.
من رفتم به درِ خانه‌ی همسایه. آن حال خبر دادم.
همسایه، گریستن گرفت و گفت:
ـ بدان که سه‌شبانروز بود که اطفالِ من هیچ نخورده بودند. امروز خَری مُرده دیدم. پاره‌ای از وی جدا کردم و طعام ساختم، بر شما حلال نباشد.
چون این بشنیدم، آتش در جان من افتاد. آن سیصد و پنجاه دِرَم برداشتم و بدو دادم. گفتم:

ـ نفقه‌ی اطفال کُن که حجِ ما این است.

🆔 @Sayehsokhan
33👏3



tgoop.com/sayehsokhan/37498
Create:
Last Update:

بخش پانزدهم تذکره الاولیا عطار

ذکر عبدالله مبارک


نقل است که عبدالله در حرم بود. یک سال از حج فارغ شده بود. ساعتی در خواب شد. به خواب دید که دو فرشته از آسمان فرود آمدند. یکی از دیگری پرسید: امسال چند خَلق آمده‌اند؟
یکی گفت: ششصد هزار.
گفت:
ـ حجِ چند کس قبول کردند؟
گفت:
ـ از آنِ هیچکس قبول نکردند.
عبدالله گفت:
ـ چون این بشنیدم اضطرابی در من پدید آمد. این همه خَلایق که از اطراف و اَکنافِ جهان با چندین رنج و تَعَب از راه‌های دور آمده و بیابان‌ها قطع کرده، این‌همه ضایع گردد؟
پس آن فرشته گفت:
ـ در دمشق کفشگری نام او «علی‌بن موفّق» است او به حج نیامده‌است اما حج او قبول است و همه را بدو بخشیدند.

چون این بشنیدم از خواب درآمدم، و گفتم: به دمشق باید شد و آن شخص را زیارت باید کرد.
پس به دمشق شدم و خانه‌ی آن شخص را طلب کردم و آواز دادم. شخصی بیرون آمد. گفتم: نام تو چیست؟
گفت: علی‌بن موفق.
گفتم: مرا با تو سخنی است.
گفت: بگوی.
گفتم: تو چه کار کنی؟
گفت: پاره دوزی می‌کنم.
پس: آن واقعه با او بگفتم.
گفت: نام تو چیست؟
گفتم: عبدالله مبارک.

نعره‌ای بزد و بیفتاد و از هوش شد. چون بهوش آمد، گفتم:
ـ مرا از کارِ خود خبر ده.

گفت:
ـ سی سال بود تا مرا آرزوی حج بود و از پاره‌دوزی، سیصد و پنجاه دِرَم جمع کردم. امسال قصدِ حج کردم تا بروم. روزی سرپوشیده‌ای که در خانه است حامله بود. مگر از همسایه بوی طعامی می‌آمد. مرا گفت:
ـ برو و پاره‌ای بیار از آن طعام.
من رفتم به درِ خانه‌ی همسایه. آن حال خبر دادم.
همسایه، گریستن گرفت و گفت:
ـ بدان که سه‌شبانروز بود که اطفالِ من هیچ نخورده بودند. امروز خَری مُرده دیدم. پاره‌ای از وی جدا کردم و طعام ساختم، بر شما حلال نباشد.
چون این بشنیدم، آتش در جان من افتاد. آن سیصد و پنجاه دِرَم برداشتم و بدو دادم. گفتم:

ـ نفقه‌ی اطفال کُن که حجِ ما این است.

🆔 @Sayehsokhan

BY نشر سایه سخن


Share with your friend now:
tgoop.com/sayehsokhan/37498

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

While the character limit is 255, try to fit into 200 characters. This way, users will be able to take in your text fast and efficiently. Reveal the essence of your channel and provide contact information. For example, you can add a bot name, link to your pricing plans, etc. Hashtags Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared the group Tuesday morning on Twitter, calling out the "degenerate" community, or crypto obsessives that engage in high-risk trading. “Hey degen, are you stressed? Just let it all out,” he wrote, along with a link to join the group. Some Telegram Channels content management tips
from us


Telegram نشر سایه سخن
FROM American