نشر سایه سخن

📩 #از_شما

شیخ بهایی و قاضی ما

اول صبح شاداب و پر انرژی رفتم دادگستری؛ کاری در شعبه کیفری ۲ داشتم. در اتاق بسته بود، قدری نشستم، دیدم در رحمت بسته است و نشستن بی‌فایده؛ رفتم اتاق کناری و از بایگانی سوال کردم که رئیس کی خواهند آمد.

لبخندی بر لب آورد که: "کربلا هستند، اربعین است ....می‌دانید که ...."و من چه چیز را می‌بایست می‌دانستم.

قرن‌ها پیش امام حسین با محنت و مرارت شهید شد تا بار انسانیت من انسان دو چندان شود، من همین را می‌دانم و بس.

با لب و لوچه آویزان برگشتم روی صندلی نشستم و چشم به در دوختم ؛ بی انرژی  و در خود فرو رفته و با خود می‌اندیشیدم که آیا قاضی باید میز  قضا را رها کند و خلق خدا را مبتلا؟
آیا این است کار صواب  و برای آن اجر و ثواب؟

مگر پیام نهضت حسینی از خود بریدن و برای خدا به خلق پیوستن نبود؟ شعر زیبای شیخ الاسلام ایران عهد صفوی جناب شیخ بهایی به خاطرم امد؛ گویی او با قاضی ما سخن می‌گفت:

"همه شب نماز خواندن همه روز روزه بودن
همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن
زمدینه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن
....
....
...
به خدا قسم که کس را ثمر آن قدر نباشد
که به روی ناامیدی در بسته باز کردن.

در همچنان بسته بود و حریف در بیابان عراق و من و ما دچار درد فراق .

✍#دکتر_علی_رادان
#حقوقدان_و_استاد_دانشگاه_اصفهان
#دفتر_وکالت_من

🆔 @sayehsokhan

👍24👏3❤1👎1

www.tgoop.com/sayehsokhan/37487

1.16K viewsHassan Malekian, Aug 12 at 08:38

📩 #از_شما

شیخ بهایی و قاضی ما

اول صبح شاداب و پر انرژی رفتم دادگستری؛ کاری در شعبه کیفری ۲ داشتم. در اتاق بسته بود، قدری نشستم، دیدم در رحمت بسته است و نشستن بی‌فایده؛ رفتم اتاق کناری و از بایگانی سوال کردم که رئیس کی خواهند آمد.

لبخندی بر لب آورد که: "کربلا هستند، اربعین است ....می‌دانید که ...."و من چه چیز را می‌بایست می‌دانستم.

قرن‌ها پیش امام حسین با محنت و مرارت شهید شد تا بار انسانیت من انسان دو چندان شود، من همین را می‌دانم و بس.

با لب و لوچه آویزان برگشتم روی صندلی نشستم و چشم به در دوختم ؛ بی انرژی  و در خود فرو رفته و با خود می‌اندیشیدم که آیا قاضی باید میز  قضا را رها کند و خلق خدا را مبتلا؟
آیا این است کار صواب  و برای آن اجر و ثواب؟

مگر پیام نهضت حسینی از خود بریدن و برای خدا به خلق پیوستن نبود؟ شعر زیبای شیخ الاسلام ایران عهد صفوی جناب شیخ بهایی به خاطرم امد؛ گویی او با قاضی ما سخن می‌گفت:

"همه شب نماز خواندن همه روز روزه بودن
همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن
زمدینه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن
....
....
...
به خدا قسم که کس را ثمر آن قدر نباشد
که به روی ناامیدی در بسته باز کردن.

در همچنان بسته بود و حریف در بیابان عراق و من و ما دچار درد فراق .

✍#دکتر_علی_رادان
#حقوقدان_و_استاد_دانشگاه_اصفهان
#دفتر_وکالت_من

🆔 @sayehsokhan

BY نشر سایه سخن