tgoop.com/sahyh_albukhariy1/890
Last Update:
كتاب وضو
باب (14): استنجا با سنگ
123- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ قَالَ: اتَّبَعْتُ النَّبِيَّ ﷺ وَخَرَجَ لِحَاجَتِهِ فَكَانَ لا يَلْتَفِتُ، فَدَنَوْتُ مِنْهُ، فَقَالَ: «ابْغِنِي أَحْجَارًا أَسْتَنْفِضْ بِهَا أَوْ نَحْوَهُ وَلا تَأْتِنِي بِعَظْمٍ وَلا رَوْث». فَأَتَيْتُهُ بِأَحْجَارٍ بِطَرَفِ ثيَابِي، فَوَضَعْتُهَا إِلَى جَنْبِهِ وَأَعْرَضْتُ عَنْهُ، فَلَمَّا قَضَى أَتْبَعَهُ بِهِنَّ». (بخارى:155)
ترجمه: «ابو هریره میگوید: نبی اكرم ﷺ برای قضای حاجت، بیرون رفت. من هم دنبال ایشان براه افتادم. آنحضرت ﷺ به اطراف خود نگاه نمیكرد. وقتی به او نزدیک شدم (و مرا دید) فرمود: «چند تا سنگ یا مانند آن، برایم بیاور تا استنجا كنم. البته استخوان و سرگین حیوان نباشد». من تعدادی سنگ در دامنم جمع نموده، برای آنحضرت ﷺ بردم و از آنجا دور شدم. رسول اكرم ﷺ با آنها استنجا نمود».
@sahyh_albukhariy1
BY کتاب صحیح البخاری
Share with your friend now:
tgoop.com/sahyh_albukhariy1/890