tgoop.com/sahyh_albukhariy1/3199
Last Update:
كتاب آداب غذا خوردن
باب (1)
1865- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ قَالَ: أَصَابَنِي جَهْدٌ شَدِيدٌ. فَلَقِيتُ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ، فَاسْتَقْرَأْتُهُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ، فَدَخَلَ دَارَهُ وَفَتَحَهَا عَلَيَّ. فَمَشَيْتُ غَيْرَ بَعِيدٍ فَخَرَرْتُ لِوَجْهِي مِنَ الْجَهْدِ وَالْجُوعِ. فَإِذَا رسول الله ﷺ قَائِمٌ عَلَى رَأْسِي، فَقَالَ: «يَا أَبَا هُرَيْرَةَ»! فَقُلْتُ: لَبَّيْكَ رَسُولَ اللَّهِ وَسَعْدَيْكَ. فَأَخَذَ بِيَدِي فَأَقَامَنِي وَعَرَفَ الَّذِي بِي. فَانْطَلَقَ بِي إِلَى رَحْلِهِ، فَأَمَرَ لِي بِعُسٍّ مِنْ لَبَنٍ، فَشَرِبْتُ مِنْهُ. ثُمَّ قَالَ: «عُدْ يَا أَبَا هِرٍّ». فَعُدْتُ فَشَرِبْتُ. ثُمَّ قَالَ: «عُدْ». فَعُدْتُ فَشَرِبْتُ حَتَّى اسْتَوَى بَطْنِي، فَصَارَ كَالْقِدْحِ. قَالَ: فَلَقِيتُ عُمَرَ وَذَكَرْتُ لَهُ الَّذِي كَانَ مِنْ أَمْرِي وَقُلْتُ لَهُ: فَوَلَّى اللَّهُ ذَلِكَ مَنْ كَانَ أَحَقَّ بِهِ مِنْكَ يَا عُمَرُ، وَاللَّهِ لَقَدِ اسْتَقْرَأْتُكَ الآيَةَ وَلأَنَا أَقْرَأُ لَهَا مِنْكَ. قَالَ عُمَرُ: وَاللَّهِ لأَنْ أَكُونَ أَدْخَلْتُكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ يَكُونَ لِي مِثْلُ حُمْرِ النَّعَمِ». (بخارى: 5375)
ترجمه: «ابوهریره رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ میگوید: به شدت,گرسنه شدم. پس عمر بن خطاب رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ را دیدم و از او خواستم كه یكی از آیات قران كریم را برایم بخواند. او آیه را برایم خواند و وارد منزلاش شد. اندكی، راه رفتم. اما از شدت گرسنگی، با چهره، به زمین افتادم. در آن حال، ناگهان رسول الله ﷺ را دیدم كه بالای سرم ایستاده است. آنحضرت ﷺ فرمود: «ای ابوهریره»! گفتم: لبیک ای رسول خدا!آمادهی خدمتم. رسول خدا ﷺ دستم را گرفت و مرا بلند كرد و چون مشكلام را دانست، مرا به خانهاش برد و دستور داد تا برایم كاسهای شیر بیاورند. من از آن شیر نوشیدم. رسول خدا ﷺ فرمود: «ای اباهر! دوباره بنوش». باز هم نوشیدم. بار دیگر، فرمود: «بنوش». بار دیگر هم نوشیدم تا اینكه شكمام مانند تیر، راست شد.
ابوهریره رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ میگوید: آنگاه، عمر را دیدم و ماجرا را برایش باز گو نمودم وبه او گفتم: ای عمر! خداوند، این كار را به كسی سپرد كه از تو برای انجام آن، مستحقتر بود. به خدا سوگند، در حالی آن آیه را از تو پرسیدم كه بهتر از تو آنرا میدانستم. عمر رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ گفت: به خدا سوگند، اگر تورا به خانه میبردم, (وبه تو چیزی میدادم) برایم از شتران سرخ رنگ هم بهتر بود».
کپی حدیث شریف بدون آیدی کانال حرامه❌❌❌
@sahyh_albukhariy1
BY کتاب صحیح البخاری
Share with your friend now:
tgoop.com/sahyh_albukhariy1/3199