tgoop.com/sahyh_albukhariy1/3101
Last Update:
كتاب فضايل قرآن
باب (6): تلاوت قرآن باعث آرامش و نزول فرشتگان میشود
1793- «عَنْ أُسَيْدِ بْنِ حُضَيْرٍ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ قَالَ: بَيْنَمَا هُوَ يَقْرَأُ مِنَ اللَّيْلِ سُورَةَ الْبَقَرَةِ، وَفَرَسُهُ مَرْبُوطَةٌ عِنْدَهُ، إِذْ جَالَتِ الْفَرَسُ فَسَكَتَ فَسَكَتَتْ، فَقَرَأَ فَجَالَتِ الْفَرَسُ، فَسَكَتَ وَسَكَتَتِ الْفَرَسُ، ثُمَّ قَرَأَ فَجَالَتِ الْفَرَسُ، فَانْصَرَفَ، وَكَانَ ابْنُهُ يَحْيَى قَرِيبًا مِنْهَا، فَأَشْفَقَ أَنْ تُصِيبَهُ، فَلَمَّا اجْتَرَّهُ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ حَتَّى مَا يَرَاهَا، فَلَمَّا أَصْبَحَ حَدَّثَ النَّبِيَّ ﷺ ، فَقَالَ: «اقْرَأْ يَا ابْنَ حُضَيْرٍ، اقْرَأْ يَا ابْنَ حُضَيْرٍ». قَالَ: فَأَشْفَقْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنْ تَطَأَ يَحْيَى وَكَانَ مِنْهَا قَرِيبًا، فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَانْصَرَفْتُ إِلَيْهِ، فَرَفَعْتُ رَأْسِي إِلَى السَّمَاءِ، فَإِذَا مِثْلُ الظُّلَّةِ فِيهَا أَمْثَالُ الْمَصَابِيحِ، فَخَرَجَتُ حَتَّى لا أَرَاهَا، قَالَ: «وَتَدْرِي مَا ذَاكَ»؟ قَالَ: لا، قَالَ: «تِلْكَ الْمَلائِكَةُ دَنَتْ لِصَوْتِكَ، وَلَوْ قَرَأْتَ لأَصْبَحَتْ يَنْظُرُ النَّاسُ إِلَيْهَا لا تَتَوَارَى مِنْهُمْ»». (بخارى: 5018)
ترجمه: «از اُسَید بن حُضَیر رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ روایت است كه او در یكی از شبها، در حالی كه اسباش در نزدیكی او بسته شده بود، سوره بقره را تلاوت میكرد. ناگهان، اسب شروع به دست و پا زدن كرد. اسید، سكوت كرد. اسب نیز آرام گرفت. او دوباره، شروع به خواندن قرآن نمود. اسب نیز شروع به دست و پا زدن كرد. دوباره، اسید سكوت كرد و اسب نیز آرام گرفت. بار دیگر، شروع به خواندن قرآن كرد. باز هم اسب، شروع به دست و پا زدن كرد. سرانجام از خواندن قرآن، منصرف شد. زیرا فرزندش؛ یحیی؛ نزدیک اسب قرار داشت و او میترسید كه اسب به فرزندش آسیبی برساند. پس هنگامی كه فرزندش را از آنجا دور ساخت، سرش را به سوی آسمان، بلند كرد تا اسب را نبیند.
صبح روز بعد، ماجرا را برای نبی اكرم ﷺ بازگو نمود. آنحضرت ﷺ فرمود: «ای فرزند حضیر! (چه خوب بود) به تلاوت ادامه میدادی. (چه خوب بود) به تلاوتات ادامه میدادی». اسید گفت: ای رسول خدا! یحیی نزدیک آن بود. ترسیدم كه او را لگدمال كند. بدین جهت، سرم را بلند كردم و بسوی فرزندم رفتم. آنگاه بسوی آسمان نگاه كردم. چیزی شبیه سایبان دیدم كه اشیایی مانند چراغ در آن وجود داشت. پس بیرون رفتم تا آنها را نبینم. رسول الله ﷺ فرمود: «آیا میدانی كه آنها چه بودند»؟ گفت: خیر. آنحضرت ﷺ فرمود: «آنان، فرشتگان بودند كه بخاطر صدایت، نزدیک آمده بودند. و اگر به قرائتات ادامه میدادی، آنها تا صبح، آنجا میماندند بدون اینكه از نظر مردم، پنهان بمانند»».
کپی حدیث شریف بدون آیدی کانال حرامه❌❌❌
@sahyh_albukhariy1
BY کتاب صحیح البخاری
Share with your friend now:
tgoop.com/sahyh_albukhariy1/3101