tgoop.com/sahyh_albukhariy1/2904
Last Update:
غزوات پيامبر اكرم ﷺ
باب (41): وفد بني حنيفه و حكايت ثمامه بن اُثال
1668- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : «بَيْنَا أَنَا نَائِمٌ أُتِيتُ بِخَزَائِنِ الأرْضِ، فَوُضِعَ فِي كَفِّي سِوَارَانِ مِنْ ذَهَبٍ، فَكَبُرَا عَلَيَّ، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيَّ أَنِ انْفُخْهُمَا، فَنَفَخْتُهُمَا فَذَهَبَا، فَأَوَّلْتُهُمَا الْكَذَّابَيْنِ اللَّذَيْنِ أَنَا بَيْنَهُمَا، صَاحِبَ صَنْعَاءَ وَصَاحِبَ الْيَمَامَةِ»». (بخارى:4375)
ترجمه: «ابوهریره رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ میگوید: رسول الله ﷺ فرمود: «در خواب، خزانههای زمین به من عرضه گردید و دو النگوی طلا در كف دستم نهادند. این چیز، برایم گران تمام شد. پس خداوند به من وحی كرد كه در آنها فوت كنم. من نیز در آنها فوت كردم. و آنها رفتند. آنگاه آنها را به دو كذاب كه یكی از صنعاء (اسود عنسی) و دیگری از یمامه (مسیلمه كذاب) خواهد بود، تعبیر كردم»».
کپی حدیث شریف بدون آیدی کانال حرامه❌❌❌
@sahyh_albukhariy1
BY کتاب صحیح البخاری
Share with your friend now:
tgoop.com/sahyh_albukhariy1/2904