tgoop.com/sahyh_albukhariy1/2896
Last Update:
غزوات پيامبر اكرم ﷺ
باب (36): فرستادن علي و خالد بن وليد رَضي اللَّه عنهما به يمن
1660- «عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ قَالَ: بَعَثَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ إِلَى رسول الله ﷺ مِنَ الْيَمَنِ بِذُهَيْبَةٍ فِي أَدِيمٍ مَقْرُوظٍ، لَمْ تُحَصَّلْ مِنْ تُرَابِهَا، قَالَ: فَقَسَمَهَا بَيْنَ أَرْبَعَةِ نَفَرٍ بَيْنَ عُيَيْنَةَ بْنِ بَدْرٍ، وَأَقْرَعَ بْنِ حابِسٍ، وَزَيْدِ الْخَيْلِ، وَالرَّابِعُ: إِمَّا عَلْقَمَةُ، وَإِمَّا عَامِرُ بْنُ الطُّفَيْلِ، فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ: كُنَّا نَحْنُ أَحَقَّ بِهَذَا مِنْ هَؤُلاءِ، قَالَ: فَبَلَغَ ذَلِكَ النَّبِيَّ ﷺ فَقَالَ: «أَلا تَأْمَنُونِي وَأَنَا أَمِينُ مَنْ فِي السَّمَاءِ، يَأْتِينِي خَبَرُ السَّمَاءِ صَبَاحًا وَمَسَاءً». قَالَ: فَقَامَ رَجُلٌ غَائِرُ الْعَيْنَيْنِ، مُشْرِفُ الْوَجْنَتَيْنِ، نَاشِزُ الْجَبْهَةِ، كَثُّ اللِّحْيَةِ، مَحْلُوقُ الرَّأْسِ، مُشَمَّرُ الأزَارِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، اتَّقِ اللَّهَ، قَالَ: «وَيْلَكَ أَوَلَسْتُ أَحَقَّ أَهْلِ الأرْضِ أَنْ يَتَّقِيَ اللَّهَ»؟ قَالَ: ثُمَّ وَلَّى الرَّجُلُ، قَالَ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَلاَ أَضْرِبُ عُنُقَهُ؟ قَالَ: «لاَ، لَعَلَّهُ أَنْ يَكُونَ يُصَلِّي». فَقَالَ خَالِدٌ: وَكَمْ مِنْ مُصَلٍّ يَقُولُ بِلِسَانِهِ مَا لَيْسَ فِي قَلْبِهِ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : «إِنِّي لَمْ أُومَرْ أَنْ أَنْقُبَ عَنْ قُلُوبِ النَّاسِ وَلا أَشُقَّ بُطُونَهُمْ». قَالَ: ثُمَّ نَظَرَ إِلَيْهِ وَهُوَ مُقَفٍّ، فَقَالَ: «إِنَّهُ يَخْرُجُ مِنْ ضِئْضِئِ هَذَا قَوْمٌ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ رَطْبًا لا يُجَاوِزُ حَنَاجِرَهُمْ، يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ كَمَا يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ». وَأَظُنُّهُ قَالَ: «لَئِنْ أَدْرَكْتُهُمْ لأقْتُلَنَّهُمْ قَتْلَ ثَمُودَ»». (بخارى: 4351)
ترجمه: «ابوسعید خدری رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ میگوید: علی بن ابی طالب رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ از یمن، یک قطعه طلای ناخالص را در چرمی دباغی شده برای رسول خدا ﷺ فرستاد. آنحضرت ﷺ آنرا میان چهار نفر یعنی عیینه بن بدر، اقرع بن حابس، زید الخیل و علقمه یا عامر بن طفیل تقسیم نمود. مردی از یارانش گفت: ما نسبت به این طلا از اینها استحقاق بیشتری داریم. این خبر به رسول خدا ﷺ رسید. فرمود: «آیا شما مرا امین نمیدانید در حالی كه من امین اهل آسمان هستم و صبح و شب، اخبار آسمان به من میرسد»؟ آنگاه، مردی كه چشمهایش گود رفته بود و گونهها و پیشانی بر آمدهای داشت و ریشاش پر پشت و سرش تراشیده و ازارش بالا زده بود، برخاست و گفت: ای رسول خدا! از خدا بترس. آنحضرت ﷺ فرمود: «وای بر تو، آیا من مستحقترین فرد روی زمین نیستم كه از خدا بترسم»؟
راوی میگوید: سپس، آن مرد، پشت كرد و رفت. خالد بن ولید گفت: ای رسول خدا! آیا گردنش را نزنم؟ فرمود: «خیر، شاید او نماز میخواند». خالد گفت: بسیارند نماز گزارانی كه به زبان، چیزی میگویند كه در دلشان نیست. رسول الله ﷺ فرمود: «من دستور ندارم كه دل و درون مردم را بشكافم».
سپس رسول اكرم ﷺ بسوی او كه پشت كرده بود و میرفت، نگاه كرد و فرمود: «از نسل این مرد، كسانی بوجود میآیند كه كتاب خدا را بسیار خوب تلاوت میكنند ولی (تأثیر آن) از حنجرههایشان نمیگذرد و از دین، خارج میشوند آنگونه كه تیر از هدف (شكار) خارج میشود».
راوی میگوید: گمان میكنم كه فرمود: «اگر آنها را دریابم، مانند قوم ثمود به قتل میرسانم»».
کپی حدیث شریف بدون آیدی کانال حرامه❌❌❌
@sahyh_albukhariy1
BY کتاب صحیح البخاری
Share with your friend now:
tgoop.com/sahyh_albukhariy1/2896