Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/sahyh_albukhariy1/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
کتاب صحیح البخاری@sahyh_albukhariy1 P.2839
SAHYH_ALBUKHARIY1 Telegram 2839
غزوات پيامبر اكرم ﷺ
باب (13): به شهادت رسيدن حمزه بن عبدالمطلب رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ

1604- «عَنْ عُبَيْدِاللَّهِ بْنِ عَدِيِّ ابْنِ الْخِيَارِ: أنَّهُ قَالَ لِوَحشِيٍّ: أَلا تُخْبِرُنَا بِقَتْلِ حَمْزَةَ؟ قَالَ: نَعَمْ، إِنَّ حَمْزَةَ قَتَلَ طُعَيْمَةَ بْنَ عَدِيِّ بْنِ الْخِيَارِ بِبَدْرٍ، فَقَالَ لِي مَوْلايَ جُبَيْرُ بْنُ مُطْعِمٍ: إِنْ قَتَلْتَ حَمْزَةَ بِعَمِّي فَأَنْتَ حُرٌّ، قَالَ: فَلَمَّا أَنْ خَرَجَ النَّاسُ عَامَ عَيْنَيْنِ، وَعَيْنَيْنِ جَبَلٌ بِحِيَالِ أُحُدٍ بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ وَادٍ، خَرَجْتُ مَعَ النَّاسِ إِلَى الْقِتَالِ، فَلَمَّا أَنِ اصْطَفُّوا لِلْقِتَالِ، خَرَجَ سِبَاعٌ فَقَالَ: هَلْ مِنْ مُبَارِزٍ؟ قَالَ: فَخَرَجَ إِلَيْهِ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِالْمُطَّلِبِ، فَقَالَ: يَا سِبَاعُ يَا ابْنَ أُمِّ أَنْمَارٍ مُقَطِّعَةِ الْبُظُورِ، أَتُحَادُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ؟ قَالَ: ثُمَّ شَدَّ عَلَيْهِ، فَكَانَ كَأَمْسِ الذَّاهِبِ، قَالَ: وَكَمَنْتُ لِحَمْزَةَ تَحْتَ صَخْرَةٍ، فَلَمَّا دَنَا مِنِّي رَمَيْتُهُ بِحَرْبَتِي، فَأَضَعُهَا فِي ثُنَّتِهِ حَتَّى خَرَجَتْ مِنْ بَيْنِ وَرِكَيْهِ، قَالَ: فَكَانَ ذَاكَ الْعَهْدَ بِهِ، فَلَمَّا رَجَعَ النَّاسُ رَجَعْتُ مَعَهُمْ، فَأَقَمْتُ بِمَكَّةَ حَتَّى فَشَا فِيهَا الإسْلامُ، ثُمَّ خَرَجْتُ إِلَى الطَّائِفِ، فَأَرْسَلُوا إِلَى رسول الله ﷺ رَسُولاً، فَقِيلَ لِي: إِنَّهُ لا يَهِيجُ الرُّسُلَ، قَالَ: فَخَرَجْتُ مَعَهُمْ حَتَّى قَدِمْتُ عَلَى رسول الله ﷺ ، فَلَمَّا رَآنِي قَالَ: «آنْتَ وَحْشِيٌّ»؟ قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: «أَنْتَ قَتَلْتَ حَمْزَةَ»؟ قُلْتُ: قَدْ كَانَ مِنَ الامْرِ مَا بَلَغَكَ. قَالَ: «فَهَلْ تَسْتَطِيعُ أَنْ تُغَيِّبَ وَجْهَكَ عَنِّي»؟ قَالَ: فَخَرَجْتُ، فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ ، فَخَرَجَ مُسَيْلِمَةُ الْكَذَّابُ، قُلْتُ: لأخْرُجَنَّ إِلَى مُسَيْلِمَةَ، لَعَلِّي أَقْتُلُهُ فَأُكَافِئَ بِهِ حَمْزَةَ، قَالَ: فَخَرَجْتُ مَعَ النَّاسِ، فَكَانَ مِنْ أَمْرِهِ مَا كَانَ، قَالَ: فَإِذَا رَجُلٌ قَائِمٌ فِي ثَلْمَةِ جِدَارٍ، كَأَنَّهُ جَمَلٌ أَوْرَقُ، ثَائِرُ الرَّأْسِ، قَالَ: فَرَمَيْتُهُ بِحَرْبَتِي، فَأَضَعُهَا بَيْنَ ثَدْيَيْهِ حَتَّى خَرَجَتْ مِنْ بَيْنِ كَتِفَيْهِ، قَالَ: وَوَثَبَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنَ الأنْصَارِ فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى هَامَتِهِ». (بخارى: 4072)

ترجمه: «از عبیدالله بن عدی بن خیار روایت است كه به وحشی گفت: چگونگی به شهادت رسیدن حمزه را برای ما بیان نمی‌كنی؟ گفت: بلی. حمزه در جنگ بدر، طعیمه بن عدی بن خیار را به قتل رساند. مولایم؛ جبیر بن مطعم؛ به من گفت: اگر حمزه را به انتقام عمویم به قتل برسانی، آزادی. پس هنگامی كه مردم بسوی عینین ـ و آن كوهی است مقابل احد كه در میان آندو، یک وادی قرار دارد ـ رفتند، من هم همراه آنان، به جنگ رفتم. وقتی كه برای جنگ، صف آرایی كردند، سباع از صف، خارج شد و گفت: آیا كسی هست كه با من مبارزه كند؟ حمزه بن عبد المطلب بسوی او رفت و گفت: ای سباع! ای فرزند‌‌ام انماری كه زنان را ختنه می‌كند! آیا با خدا و رسولش، دشمنی می‌كنی؟ آنگاه حمله كرد و او را نابود ساخت.
من پشت تخته سنگی كمین كردم. هنگامی كه او به من نزدیک شد، نیزه كوتاهم را بسویش پرتاپ كردم. نیزه به ناف‌اش اصابت كرد طوریكه از میان دو سرین‌اش بیرون آمد و اینگونه حمزه، به شهادت رسید. هنگامی كه مردم برگشتند، من هم با آنان برگشتم و در مكه ماندم تا اینكه اسلام در آنجا، گسترش پیدا كرد. آنگاه، به طائف رفتم. اهل طائف نیز هیأتی نزد رسول الله ﷺ فرستادند و به من گفتند: رسول خدا ﷺ به هیأت‌ها آزار نمی‌رساند. لذا من نیز همراه آنها براه افتادم تا اینكه نزد پیامبر اكرم ﷺ رفتم. هنگامی كه آنحضرت ﷺ مرا دید، پرسید: «تو وحشی هستی»؟ گفتم: بلی. فرمود: «تو حمزه را به قتل رساندی»؟ گفتم: مطلب همانطور است كه به اطلاع شما رسیده است. فرمود: «آیا می‌توانی چهره ات را از من پنهان كنی»؟
با شنیدن این سخنان، یرون رفتم. و پس از در گذشت رسول الله ﷺ هنگامی كه مسیلمه كذاب ظهوركرد، با خود، گفتم: بسوی مسیلمه می‌روم. شاید بتوانم او را به قتل برسانم و اینگونه، قتل حمزه را جبران كنم. لذا همراه مردم بیرون رفتم. و ماجرایش آنگونه شد كه می‌دانید. (جنگی در گرفت و تعداد زیادی از صحابه به شهادت رسیدند). ناگهان، در آن گیر و دار، چشم‌‌ام به مردی افتاد كه در شكاف دیواری ایستاده بود و موهای ژولیده‌ای داشت تا جایی كه گویا شتری خاكستری رنگ است. پس نیزه كوتاهم را بسوی او پرتاب كردم. نیزه به سینه‌اش اصابت كرد طوریكه از میان شانه‌هایش، بیرون آمد. آنگاه، مردی از انصار نیز بسوی او حمله كرد و با شمشیر بر فَرق سرش زد.


کپی حدیث شریف بدون آیدی کانال حرامه
@sahyh_albukhariy1



tgoop.com/sahyh_albukhariy1/2839
Create:
Last Update:

غزوات پيامبر اكرم ﷺ
باب (13): به شهادت رسيدن حمزه بن عبدالمطلب رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ

1604- «عَنْ عُبَيْدِاللَّهِ بْنِ عَدِيِّ ابْنِ الْخِيَارِ: أنَّهُ قَالَ لِوَحشِيٍّ: أَلا تُخْبِرُنَا بِقَتْلِ حَمْزَةَ؟ قَالَ: نَعَمْ، إِنَّ حَمْزَةَ قَتَلَ طُعَيْمَةَ بْنَ عَدِيِّ بْنِ الْخِيَارِ بِبَدْرٍ، فَقَالَ لِي مَوْلايَ جُبَيْرُ بْنُ مُطْعِمٍ: إِنْ قَتَلْتَ حَمْزَةَ بِعَمِّي فَأَنْتَ حُرٌّ، قَالَ: فَلَمَّا أَنْ خَرَجَ النَّاسُ عَامَ عَيْنَيْنِ، وَعَيْنَيْنِ جَبَلٌ بِحِيَالِ أُحُدٍ بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ وَادٍ، خَرَجْتُ مَعَ النَّاسِ إِلَى الْقِتَالِ، فَلَمَّا أَنِ اصْطَفُّوا لِلْقِتَالِ، خَرَجَ سِبَاعٌ فَقَالَ: هَلْ مِنْ مُبَارِزٍ؟ قَالَ: فَخَرَجَ إِلَيْهِ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِالْمُطَّلِبِ، فَقَالَ: يَا سِبَاعُ يَا ابْنَ أُمِّ أَنْمَارٍ مُقَطِّعَةِ الْبُظُورِ، أَتُحَادُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ؟ قَالَ: ثُمَّ شَدَّ عَلَيْهِ، فَكَانَ كَأَمْسِ الذَّاهِبِ، قَالَ: وَكَمَنْتُ لِحَمْزَةَ تَحْتَ صَخْرَةٍ، فَلَمَّا دَنَا مِنِّي رَمَيْتُهُ بِحَرْبَتِي، فَأَضَعُهَا فِي ثُنَّتِهِ حَتَّى خَرَجَتْ مِنْ بَيْنِ وَرِكَيْهِ، قَالَ: فَكَانَ ذَاكَ الْعَهْدَ بِهِ، فَلَمَّا رَجَعَ النَّاسُ رَجَعْتُ مَعَهُمْ، فَأَقَمْتُ بِمَكَّةَ حَتَّى فَشَا فِيهَا الإسْلامُ، ثُمَّ خَرَجْتُ إِلَى الطَّائِفِ، فَأَرْسَلُوا إِلَى رسول الله ﷺ رَسُولاً، فَقِيلَ لِي: إِنَّهُ لا يَهِيجُ الرُّسُلَ، قَالَ: فَخَرَجْتُ مَعَهُمْ حَتَّى قَدِمْتُ عَلَى رسول الله ﷺ ، فَلَمَّا رَآنِي قَالَ: «آنْتَ وَحْشِيٌّ»؟ قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: «أَنْتَ قَتَلْتَ حَمْزَةَ»؟ قُلْتُ: قَدْ كَانَ مِنَ الامْرِ مَا بَلَغَكَ. قَالَ: «فَهَلْ تَسْتَطِيعُ أَنْ تُغَيِّبَ وَجْهَكَ عَنِّي»؟ قَالَ: فَخَرَجْتُ، فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ ، فَخَرَجَ مُسَيْلِمَةُ الْكَذَّابُ، قُلْتُ: لأخْرُجَنَّ إِلَى مُسَيْلِمَةَ، لَعَلِّي أَقْتُلُهُ فَأُكَافِئَ بِهِ حَمْزَةَ، قَالَ: فَخَرَجْتُ مَعَ النَّاسِ، فَكَانَ مِنْ أَمْرِهِ مَا كَانَ، قَالَ: فَإِذَا رَجُلٌ قَائِمٌ فِي ثَلْمَةِ جِدَارٍ، كَأَنَّهُ جَمَلٌ أَوْرَقُ، ثَائِرُ الرَّأْسِ، قَالَ: فَرَمَيْتُهُ بِحَرْبَتِي، فَأَضَعُهَا بَيْنَ ثَدْيَيْهِ حَتَّى خَرَجَتْ مِنْ بَيْنِ كَتِفَيْهِ، قَالَ: وَوَثَبَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنَ الأنْصَارِ فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى هَامَتِهِ». (بخارى: 4072)

ترجمه: «از عبیدالله بن عدی بن خیار روایت است كه به وحشی گفت: چگونگی به شهادت رسیدن حمزه را برای ما بیان نمی‌كنی؟ گفت: بلی. حمزه در جنگ بدر، طعیمه بن عدی بن خیار را به قتل رساند. مولایم؛ جبیر بن مطعم؛ به من گفت: اگر حمزه را به انتقام عمویم به قتل برسانی، آزادی. پس هنگامی كه مردم بسوی عینین ـ و آن كوهی است مقابل احد كه در میان آندو، یک وادی قرار دارد ـ رفتند، من هم همراه آنان، به جنگ رفتم. وقتی كه برای جنگ، صف آرایی كردند، سباع از صف، خارج شد و گفت: آیا كسی هست كه با من مبارزه كند؟ حمزه بن عبد المطلب بسوی او رفت و گفت: ای سباع! ای فرزند‌‌ام انماری كه زنان را ختنه می‌كند! آیا با خدا و رسولش، دشمنی می‌كنی؟ آنگاه حمله كرد و او را نابود ساخت.
من پشت تخته سنگی كمین كردم. هنگامی كه او به من نزدیک شد، نیزه كوتاهم را بسویش پرتاپ كردم. نیزه به ناف‌اش اصابت كرد طوریكه از میان دو سرین‌اش بیرون آمد و اینگونه حمزه، به شهادت رسید. هنگامی كه مردم برگشتند، من هم با آنان برگشتم و در مكه ماندم تا اینكه اسلام در آنجا، گسترش پیدا كرد. آنگاه، به طائف رفتم. اهل طائف نیز هیأتی نزد رسول الله ﷺ فرستادند و به من گفتند: رسول خدا ﷺ به هیأت‌ها آزار نمی‌رساند. لذا من نیز همراه آنها براه افتادم تا اینكه نزد پیامبر اكرم ﷺ رفتم. هنگامی كه آنحضرت ﷺ مرا دید، پرسید: «تو وحشی هستی»؟ گفتم: بلی. فرمود: «تو حمزه را به قتل رساندی»؟ گفتم: مطلب همانطور است كه به اطلاع شما رسیده است. فرمود: «آیا می‌توانی چهره ات را از من پنهان كنی»؟
با شنیدن این سخنان، یرون رفتم. و پس از در گذشت رسول الله ﷺ هنگامی كه مسیلمه كذاب ظهوركرد، با خود، گفتم: بسوی مسیلمه می‌روم. شاید بتوانم او را به قتل برسانم و اینگونه، قتل حمزه را جبران كنم. لذا همراه مردم بیرون رفتم. و ماجرایش آنگونه شد كه می‌دانید. (جنگی در گرفت و تعداد زیادی از صحابه به شهادت رسیدند). ناگهان، در آن گیر و دار، چشم‌‌ام به مردی افتاد كه در شكاف دیواری ایستاده بود و موهای ژولیده‌ای داشت تا جایی كه گویا شتری خاكستری رنگ است. پس نیزه كوتاهم را بسوی او پرتاب كردم. نیزه به سینه‌اش اصابت كرد طوریكه از میان شانه‌هایش، بیرون آمد. آنگاه، مردی از انصار نیز بسوی او حمله كرد و با شمشیر بر فَرق سرش زد.


کپی حدیث شریف بدون آیدی کانال حرامه
@sahyh_albukhariy1

BY کتاب صحیح البخاری


Share with your friend now:
tgoop.com/sahyh_albukhariy1/2839

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

In 2018, Telegram’s audience reached 200 million people, with 500,000 new users joining the messenger every day. It was launched for iOS on 14 August 2013 and Android on 20 October 2013. Avoid compound hashtags that consist of several words. If you have a hashtag like #marketingnewsinusa, split it into smaller hashtags: “#marketing, #news, #usa. With the sharp downturn in the crypto market, yelling has become a coping mechanism for many crypto traders. This screaming therapy became popular after the surge of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May or early June. Here, holders made incoherent groaning sounds in late-night Twitter spaces. They also role-played as urine-loving Goblin creatures. Add the logo from your device. Adjust the visible area of your image. Congratulations! Now your Telegram channel has a face Click “Save”.! Telegram desktop app: In the upper left corner, click the Menu icon (the one with three lines). Select “New Channel” from the drop-down menu.
from us


Telegram کتاب صحیح البخاری
FROM American