tgoop.com/sahyh_albukhariy1/2822
Last Update:
غزوات پيامبر اكرم ﷺ
باب (6)
1590- «عَنِ عبدالله بن عمر رَضِیَ اَللهُ عَنْهُمَا قَالَ: حِينَ تَأَيَّمَتْ حَفْصَةُ بِنْتُ عُمَرَ مِنْ خُنَيْسِ بْنِ حُذَافَةَ السَّهْمِيِّ، وَكَانَ مِنْ أَصْحَابِ رسول الله ﷺ قَدْ شَهِدَ بَدْرًا تُوُفِّيَ بِالْمَدِينَةِ، قَالَ عُمَرُ: فَلَقِيتُ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ، فَعَرَضْتُ عَلَيْهِ حَفْصَةَ، فَقُلْتُ: إِنْ شِئْتَ أَنْكَحْتُكَ حَفْصَةَ بِنْتَ عُمَرَ، قَالَ: سَأَنْظُرُ فِي أَمْرِي، فَلَبِثْتُ لَيَالِيَ، فَقَالَ: قَدْ بَدَا لِي أَنْ لا أَتَزَوَّجَ يَوْمِي هَذَا، قَالَ عُمَرُ: فَلَقِيتُ أَبَا بَكْرٍ، فَقُلْتُ: إِنْ شِئْتَ أَنْكَحْتُكَ حَفْصَةَ بِنْتَ عُمَرَ، فَصَمَتَ أَبُو بَكْرٍ فَلَمْ يَرْجِعْ إِلَيَّ شَيْئًا، فَكُنْتُ عَلَيْهِ أَوْجَدَ مِنِّي عَلَى عُثْمَانَ، فَلَبِثْتُ لَيَالِيَ، ثُمَّ خَطَبَهَا رسول الله ﷺ فَأَنْكَحْتُهَا إِيَّاهُ، فَلَقِيَنِي أَبُو بَكْرٍ، فَقَالَ: لَعَلَّكَ وَجَدْتَ عَلَيَّ حِينَ عَرَضْتَ عَلَيَّ حَفْصَةَ، فَلَمْ أَرْجِعْ إِلَيْكَ؟ قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: فَإِنَّهُ لَمْ يَمْنَعْنِي أَنْ أَرْجِعَ إِلَيْكَ فِيمَا عَرَضْتَ إِلاَّ أَنِّي قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ رسول الله ﷺ قَدْ ذَكَرَهَا، فَلَمْ أَكُنْ لأُفْشِيَ سِرَّ رسول الله ﷺ وَلَوْ تَرَكَهَا لَقَبِلْتُهَا». (بخارى: 4005)
ترجمه: «عبدالله بن عمر رَضِیَ اَللهُ عَنْهُمَا میگوید: هنگامی كه خُنیس بن خدافه سهمی كه از اصحاب رسول خدا ﷺ بود و در جنگ بدر شركت داشت، در مدینه فوت كرد و حفصه دختر عمر، بیوه شد، عمر گفت: عثمان بن عفان را دیدم و حفصه را به او پیشنهاد كردم و گفتم: اگر دوست داری، حفصه دختر عمر را به نكاح تو در میآورم. عثمان گفت: در این باره فكر میكنم. من چند شب، صبر كردم. سرانجام، گفت: تصمیم گرفتم كه اكنون، ازدواج نكنم. عمر میگوید: سپس ابوبكر را دیدم و به او گفتم: اگر دوست داری، حفصه دختر عمر را به نكاح تو در میآورم. ابوبكر نیز سكوت كرد و جوابی به من نداد. من در مقایسه با عثمان از ابوبكر، بیشتر ناراحت شدم.
آنگاه، چند شب صبر كردم. سر انجام، رسول خدا ﷺ از حفصه، خواستگاری نمود. و او را به نكاحاش در آوردم. سپس، ابوبكر مرا دید و گفت: شاید از اینكه حفصه را به من پیشنهاد كردی و من به تو جوابی ندادم، ناراحت شدی. گفتم: بلی. ابوبكر گفت: چون میدانستم كه رسول خدا ﷺ از او سخن به میان آورده است، به تو جوابی ندادم. و از طرف دیگر، نمیخواستم راز رسول خدا ﷺ را فاش سازم. اگر آنحضرت ﷺ با او ازدواج نمیكرد، من او را میپذیرفتم».
کپی حدیث شریف بدون آیدی کانال حرامه❌❌❌
@sahyh_albukhariy1
BY کتاب صحیح البخاری
Share with your friend now:
tgoop.com/sahyh_albukhariy1/2822