Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/sahyh_albukhariy1/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
کتاب صحیح البخاری@sahyh_albukhariy1 P.1229
SAHYH_ALBUKHARIY1 Telegram 1229
کتاب ابواب صفت نماز
باب (8): وجوب قرائت براي امام و مقتدي در تمام نمازها

427- «عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ قَالَ: شَكَا أَهْلُ الْكُوفَةِ سَعْدًا إِلَى عُمَرَ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ ، فَعَزَلَهُ وَاسْتَعْمَلَ عَلَيْهِمْ عَمَّارًا، فَشَكَوْا حَتَّى ذَكَرُوا أَنَّهُ لا يُحْسِنُ يُصَلِّي، فَأَرْسَلَ إِلَيْهِ، فَقَالَ: يَا أَبَا إِسْحَاقَ، إِنَّ هَؤُلاءِ يَزْعُمُونَ أَنَّكَ لا تُحْسِنُ تُصَلِّي؟ قَالَ أَبُو إِسْحَاقَ: أَمَّا أَنَا، وَاللَّهِ فَإِنِّي كُنْتُ أُصَلِّي بِهِمْ صَلاةَ رسول الله ﷺ مَا أَخْرِمُ عَنْهَا، أُصَلِّي صَلاةَ الْعِشَاءِ، فَأَرْكُدُ فِي الأُولَيَيْنِ، وَأُخِفُّ فِي الأُخْرَيَيْنِ. قَالَ: ذَاكَ الظَّنُّ بِكَ يَا أَبَا إِسْحَاقَ، فَأَرْسَلَ مَعَهُ رَجُلا أَوْ رِجَالا إِلَى الْكُوفَةِ، فَسَأَلَ عَنْهُ أَهْلَ الْكُوفَةِ، وَلَمْ يَدَعْ مَسْجِدًا إِلا سَأَلَ عَنْهُ، وَيُثْنُونَ مَعْرُوفًا، حَتَّى دَخَلَ مَسْجِدًا لِبَنِي عَبْسٍ، فَقَامَ رَجُلٌ مِنْهُمْ، يُقَالُ لَهُ: أُسَامَةُ بْنُ قَتَادَةَ، يُكْنَى أَبَا سَعْدَةَ، قَالَ: أَمَّا إِذْ نَشَدْتَنَا، فَإِنَّ سَعْدًا كَانَ لا يَسِيرُ بِالسَّرِيَّةِ، وَلا يَقْسِمُ بِالسَّوِيَّةِ، وَلا يَعْدِلُ فِي الْقَضِيَّةِ. قَالَ سَعْدٌ: أَمَا وَاللَّهِ لأَدْعُوَنَّ بِثَلاثٍ: اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ عَبْدُكَ هَذَا كَاذِبًا، قَامَ رِيَاءً وَسُمْعَةً، فَأَطِلْ عُمْرَهُ، وَأَطِلْ فَقْرَهُ، وَعَرِّضْهُ بِالْفِتَنِ. وَكَانَ بَعْدُ إِذَا سُئِلَ يَقُولُ: شَيْخٌ كَبِيرٌ مَفْتُونٌ، أَصَابَتْنِي دَعْوَةُ سَعْدٍ. قَالَ الراوي عن جابر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ : فَأَنَا رَأَيْتُهُ بَعْدُ، قَدْ سَقَطَ حَاجِبَاهُ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنَ الْكِبَرِ وَإِنَّهُ لَيَتَعَرَّضُ لِلْجَوَارِي فِي الطُّرُقِ يَغْمِزُهُنَّ». (بخارى: 755)

ترجمه: «جابر ابن سمره رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: اهل كوفه از سعد رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ نزد عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ ؛خلیفه رسول خدا ﷺ ، شكایت كردند. عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ او را عزل كرد و عمار رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ را بجای اوگمارد. مردم كوفه در شكایت علیه سعد تا جایی پیش رفتند كه گفتند: او خواندن نماز را هم بخوبی نمی‌داند. عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ سعد رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ را احضار نمود و گفت: ای ابو اسحاق! این مردم می‌گویند: تو نماز را هم درست نمی‌خوانی. سعد رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ گفت: بخدا سوگند، من به همان شیوه رسول ‏خدا ﷺ و بدون كم و كاست، نماز را برای آنان اقامه می‌كردم. مثلاً دو ركعت اول نماز عشا را طولانی و دو ركعت آخر آن را مختصر می‌خواندم.
عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ گفت: ای ابو اسحاق! گمان ما درباره تو نیز همین بود. آنگاه، گروهی را برای جستجو و تحقیق، همراه وی به كوفه فرستاد. آنان به همه مساجد كوفه، سرزدند و از مردم درباره سعد، پرسیدند. مردم، از او تعریف می‌كردند. تا اینكه به مسجد قبیله بنی عبس رسیدند. در این مسجد، شخصی بنام اسامه ابن قتاده برخاست و گفت: اكنون كه مرا سوگند دادید، حقیقت را برای شما بازگو می‌كنم: سعد با ما به جهاد نمی‏رفت، اموال غنیمت را عادلانه تقسیم نمی‏كرد و در قضاوت و داوری، عدالت را رعایت نمی‏نمود. سعد رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ گفت: به خدا سوگند كه من سه دعا در حق تو می‏كنم: خدایا! اگر این بنده ات بخاطر كسب شهرت و مقام، دروغ می‌گوید: عمرش را دراز كن، او را فقیر و تنگدست بگردان و گرفتار فتنه‌ها كن. جابر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: بعدها كه مردم، او را می‌دیدند و حالش را می‌پرسیدند، می‌گفت: پیر و فقیر شده‌ام، اسیر فتنه‌ها گشته‌‌ام و دعای سعد، مرا به این روز، انداخته است. عبدالملک بن عمیر ؛راوی حدیث جابر؛ می‌گوید: من در آخر عمر، اسامه را دیدم كه ابروهایش در اثر كهنسالی، روی چشمهایش افتاده بود (و آنقدر بی‌حیا شده بود) كه بر سر معابر می‌نشست و برای دختران، ایجاد مزاحمت می‌كرد».



کپی حدیث شریف بدون آیدی کانال حرامه
@sahyh_albukhariy1
2👍1



tgoop.com/sahyh_albukhariy1/1229
Create:
Last Update:

کتاب ابواب صفت نماز
باب (8): وجوب قرائت براي امام و مقتدي در تمام نمازها

427- «عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ قَالَ: شَكَا أَهْلُ الْكُوفَةِ سَعْدًا إِلَى عُمَرَ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ ، فَعَزَلَهُ وَاسْتَعْمَلَ عَلَيْهِمْ عَمَّارًا، فَشَكَوْا حَتَّى ذَكَرُوا أَنَّهُ لا يُحْسِنُ يُصَلِّي، فَأَرْسَلَ إِلَيْهِ، فَقَالَ: يَا أَبَا إِسْحَاقَ، إِنَّ هَؤُلاءِ يَزْعُمُونَ أَنَّكَ لا تُحْسِنُ تُصَلِّي؟ قَالَ أَبُو إِسْحَاقَ: أَمَّا أَنَا، وَاللَّهِ فَإِنِّي كُنْتُ أُصَلِّي بِهِمْ صَلاةَ رسول الله ﷺ مَا أَخْرِمُ عَنْهَا، أُصَلِّي صَلاةَ الْعِشَاءِ، فَأَرْكُدُ فِي الأُولَيَيْنِ، وَأُخِفُّ فِي الأُخْرَيَيْنِ. قَالَ: ذَاكَ الظَّنُّ بِكَ يَا أَبَا إِسْحَاقَ، فَأَرْسَلَ مَعَهُ رَجُلا أَوْ رِجَالا إِلَى الْكُوفَةِ، فَسَأَلَ عَنْهُ أَهْلَ الْكُوفَةِ، وَلَمْ يَدَعْ مَسْجِدًا إِلا سَأَلَ عَنْهُ، وَيُثْنُونَ مَعْرُوفًا، حَتَّى دَخَلَ مَسْجِدًا لِبَنِي عَبْسٍ، فَقَامَ رَجُلٌ مِنْهُمْ، يُقَالُ لَهُ: أُسَامَةُ بْنُ قَتَادَةَ، يُكْنَى أَبَا سَعْدَةَ، قَالَ: أَمَّا إِذْ نَشَدْتَنَا، فَإِنَّ سَعْدًا كَانَ لا يَسِيرُ بِالسَّرِيَّةِ، وَلا يَقْسِمُ بِالسَّوِيَّةِ، وَلا يَعْدِلُ فِي الْقَضِيَّةِ. قَالَ سَعْدٌ: أَمَا وَاللَّهِ لأَدْعُوَنَّ بِثَلاثٍ: اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ عَبْدُكَ هَذَا كَاذِبًا، قَامَ رِيَاءً وَسُمْعَةً، فَأَطِلْ عُمْرَهُ، وَأَطِلْ فَقْرَهُ، وَعَرِّضْهُ بِالْفِتَنِ. وَكَانَ بَعْدُ إِذَا سُئِلَ يَقُولُ: شَيْخٌ كَبِيرٌ مَفْتُونٌ، أَصَابَتْنِي دَعْوَةُ سَعْدٍ. قَالَ الراوي عن جابر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ : فَأَنَا رَأَيْتُهُ بَعْدُ، قَدْ سَقَطَ حَاجِبَاهُ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنَ الْكِبَرِ وَإِنَّهُ لَيَتَعَرَّضُ لِلْجَوَارِي فِي الطُّرُقِ يَغْمِزُهُنَّ». (بخارى: 755)

ترجمه: «جابر ابن سمره رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: اهل كوفه از سعد رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ نزد عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ ؛خلیفه رسول خدا ﷺ ، شكایت كردند. عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ او را عزل كرد و عمار رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ را بجای اوگمارد. مردم كوفه در شكایت علیه سعد تا جایی پیش رفتند كه گفتند: او خواندن نماز را هم بخوبی نمی‌داند. عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ سعد رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ را احضار نمود و گفت: ای ابو اسحاق! این مردم می‌گویند: تو نماز را هم درست نمی‌خوانی. سعد رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ گفت: بخدا سوگند، من به همان شیوه رسول ‏خدا ﷺ و بدون كم و كاست، نماز را برای آنان اقامه می‌كردم. مثلاً دو ركعت اول نماز عشا را طولانی و دو ركعت آخر آن را مختصر می‌خواندم.
عمر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ گفت: ای ابو اسحاق! گمان ما درباره تو نیز همین بود. آنگاه، گروهی را برای جستجو و تحقیق، همراه وی به كوفه فرستاد. آنان به همه مساجد كوفه، سرزدند و از مردم درباره سعد، پرسیدند. مردم، از او تعریف می‌كردند. تا اینكه به مسجد قبیله بنی عبس رسیدند. در این مسجد، شخصی بنام اسامه ابن قتاده برخاست و گفت: اكنون كه مرا سوگند دادید، حقیقت را برای شما بازگو می‌كنم: سعد با ما به جهاد نمی‏رفت، اموال غنیمت را عادلانه تقسیم نمی‏كرد و در قضاوت و داوری، عدالت را رعایت نمی‏نمود. سعد رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ گفت: به خدا سوگند كه من سه دعا در حق تو می‏كنم: خدایا! اگر این بنده ات بخاطر كسب شهرت و مقام، دروغ می‌گوید: عمرش را دراز كن، او را فقیر و تنگدست بگردان و گرفتار فتنه‌ها كن. جابر رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: بعدها كه مردم، او را می‌دیدند و حالش را می‌پرسیدند، می‌گفت: پیر و فقیر شده‌ام، اسیر فتنه‌ها گشته‌‌ام و دعای سعد، مرا به این روز، انداخته است. عبدالملک بن عمیر ؛راوی حدیث جابر؛ می‌گوید: من در آخر عمر، اسامه را دیدم كه ابروهایش در اثر كهنسالی، روی چشمهایش افتاده بود (و آنقدر بی‌حیا شده بود) كه بر سر معابر می‌نشست و برای دختران، ایجاد مزاحمت می‌كرد».



کپی حدیث شریف بدون آیدی کانال حرامه
@sahyh_albukhariy1

BY کتاب صحیح البخاری


Share with your friend now:
tgoop.com/sahyh_albukhariy1/1229

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Earlier, crypto enthusiasts had created a self-described “meme app” dubbed “gm” app wherein users would greet each other with “gm” or “good morning” messages. However, in September 2021, the gm app was down after a hacker reportedly gained access to the user data. How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) To delete a channel with over 1,000 subscribers, you need to contact user support Channel login must contain 5-32 characters While some crypto traders move toward screaming as a coping mechanism, many mental health experts have argued that “scream therapy” is pseudoscience. Scientific research or no, it obviously feels good.
from us


Telegram کتاب صحیح البخاری
FROM American