tgoop.com/quranicfragments/190
Last Update:
خوانشها (۱)
«خَلَقَکُمْ مِن نَفْسٍ واحِدَة (۴:۱ و ۷:۱۸۹)»
را میتوانیم در تاریخ خطی بخوانیم. تو گویی از نخستین انسان صحبت میکند. همانکه از خاک آفریده شده. همانکه احتمالا با مکتب داروین تناقض دارد.
و میتوانیم اینگونه بخوانیمش که «بنی آدم اعضای یک پیکرند».
«فِطرَةَ اللهِ الَّتي فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها (۳۰:۳۰)»
را میتوانیم فردی و همگرایانه بخوانیم. تو گویی فطرت، سرشتی جهانشمول و هستهی روانشناختی سختی است که هر انسانی از آن بهره دارد و گونهگونیها همه پوستهای هستند بر آن هسته. پس دعوت به فطرت دعوت به همشکل شدن و زدودن پوستههاست.
و میتوانیم واگرایانه بخوانیمش گویی «گونهگونی» همان سرشتی است که خداوند مردمان را بر آن سرشته. پس دعوت به فطرت دعوت به بردباری در برابر رنگارنگیهاست نه برچیدن آنها.
«اُعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذي خَلَقَکُم (۲:۲۱)»
را میتوانیم الهیاتی بخوانیم. تو گویی دعوتی است به پرستش خدایی شخصی. خدایی که پرستش او میتواند دستوراتی را له یا علیه دیگر آفریدگان در بر داشته باشد یا نسبت به رفتارهای ما با آنان ساکت باشد. یگانهپرستیای که به آفریدگار مینگرد و در ذاتش هیچ فرمانی نسبت به دیگر آفریدگان نیست.
و میتوانیم آن را فراخوانی به «همآفریدگاری» بدانیم. مثل هممیهنی. نگریستن به آنکه همه آفریدههای «یک» پروردگار هستیم و باید با یکدیگر مهربان باشیم و به یکدیگر نزدیک شویم؛ بسیار پیش از آنکه بنگریم آن پروردگار شخصا چه ویژگیهایی دارد.
«نَفَخْتُ فِیهِ مِن روحي (۱۵:۲۹ و ۳۸:۷۲)»
را میتوانیم دوبینانه بخوانیم. تو گویی تنها این روح دمیدهشدهی خداوند در کالبد انسان است که ستودنی است و تن مَرکب سرکش روح است که همواره باید نگران چموشیاش باشیم. و خداوند از دمیدن روح سخن گفته تا ما را از بند کششهای ناپسند خاک برهاند.
و میتوانیم اینگونه بخوانیمش که روح خداوند همین سامان ستودنی و تکرارناشدنی خاک است که تن مینامیمش. و خداوند از دمیدن روح خود سخن گفته تا تمام آبرویش را به پای پاسداشت تن ریخته باشد.
———
خوانشها (۱)- از این رشته یادداشت بخوانید: #readings@quranicfragments
#قرآن #دین #سوره_نساء #سوره_اعراف #سوره_روم #سوره_بقره #سوره_حجر #سوره_ص #قرائت_پذیری #ترجمه #غلط_رایج_در_ترجمه #قصه_ها
BY یادداشتهای قرآنی
Share with your friend now:
tgoop.com/quranicfragments/190