QURANICFRAGMENTS Telegram 152
بی‌گانگی

در آیه‌ی ۴۳ سوره‌ی نساء می‌خوانیم «يا أيها الذينَ آمَنوا لا تَقرَبُوا الصَلاةَ… حَتّی تَغتَسِلوا(۴:۴۳)». پیام‌آور قرآن وقتی درباره‌ی «غسل» صحبت می‌کند دقیقا درباره‌ی چه چیزی صحبت می‌کند؟ «غسل» به عنوان یک واژه‌ی عربی (نه فارسی) چیزی است درون بافت زندگی روزمره. در حالی که «غسل» به عنوان یک واژه‌ی فارسی (نه عربی) چیزی است خارج از بافت زندگی روزمره. اگر از یک عرب صحرانشین پیش از اسلام می‌پرسیدید در ماه گذشته چند بار «غسل (عربی)» کرده‌ای؟ او سؤال شما را می‌فهمید و به شما پاسخ می‌داد هربار که آب کافی پیدا کند «غسل (عربی)» می‌کند. اما اگر همین امروز پرسش‌نامه‌ای در یک محیط شهری ایرانی پخش کنید که آیا تا به حال «غسل (فارسی)» کرده‌اید؟ شاید چند درصد از مخاطبان پاسخ دهند تا کنون هرگز «غسل (فارسی)» نکرده‌اند چون اعتقادی به دین اسلام ندارند. آیا پیام‌آور قرآن وقتی درباره‌ی «غسل» صحبت می‌کند در حال سخن گفتن از چیزی روزمره، نیاموختنی، این‌جهانی و آشناست؟ یا در حال سخن گفتن از چیزی خارج از زندگی روزمره، آموختنی، آن‌جهانی و بی‌گانه؟
«غسل» وقتی از زبان عربی وارد زبان فارسی می‌شود، از چیزی روزمره، نیاموختنی، این‌جهانی و آشنا تبدیل می‌شود به چیزی خارج از زندگی روزمره، آموختنی، آن‌جهانی و بی‌گانه. این اتفاق جایی میان متن و ذهن خواننده می‌افتد. در ذهن خواننده‌ی عرب بسیاری چیزها هست که با «غسل» پیوند دارد اما در ذهن خواننده‌ی فارسی‌زبان هیچ چیز با «غسل» پیوند ندارد. «غسل (فارسی)» مثل یک گل مصنوعی مرده و بی‌بو و درخود مانده است. «غسل» با ورود به زبان فارسی تبدیل می‌شود به چیزی «خودبنیاد- فی‌نفسه» که با هیچ چیز جز خودش پیوند ندارد.
گمانم نیازی نیست که بگویم بدون استثنا همه‌ی مترجمان فارسی قرآن (جز مترجمان طبری در قرن ۴) آیه‌ی ۴:۴۳ را به وسیله‌ی واژه‌ی بی‌گانه‌ی «غسل (فارسی)» یا به عبارتی «وام‌واژه» ترجمه کرده‌اند، در حالی که برای خواننده‌ی عرب قرآن، ماجرا به‌کلی متفاوت است. حال بگذارید این سؤال را به صورت کلان بپرسم. اصولا در متن اصلی قرآن از نگاه خواننده‌ی عرب چند وام‌واژه وجود دارد؟ یعنی وقتی یک عرب قرآن را می‌خواند کدام واژگان را هرگز نمی‌شناسد و در ذهن او واژگانی «خودبنیاد- فی‌نفسه» و خارج از زندگی روزمره، آموختی، آن‌جهانی و بی‌گانه‌اند؟ و سپس می‌پرسم در ترجمه‌های فارسی قرآن (حتی زلال‌ترین آن‌ها همچون ترجمه‌ی طبری) چند وام‌واژه وجود دارد؟
اگر زبان را به رودی روان تشبیه کنیم، وام‌واژه همچون شیشه‌ای پلاستیکی بر سطح آن می‌ماند. با آب حرکت می‌کند اما هیچ‌گاه با آن نمی‌پیوندد و اگر میزان این شیشه‌های پلاستیکی از حد بگذرد به‌روشنی می‌توان نام آن را آلودگی گذاشت. در هر صورت الآن پرسش من از آلودگی یا پالودگی خود زبان فارسی نیست. روشن است که همین متن را نیز با زبان قراردادی نوشته‌ام و نکوشیده‌ام یک‌سره فارسی بنویسم و قائل به چنین چیزی هم نیستم. پرسش من از شمار وام‌واژه‌ها در قرآن و ترجمه‌های قرآن است. این پرسش چه فایده‌ای دارد؟ پرسش از تفاوت متنی است که ۱٪ آن وام‌واژه است با متنی که ۵۰٪ اسامی و حتی افعال آن نیز وام‌واژه‌اند. یکی از تفاوت‌های این دو متن آن است که متن دوم یعنی متن ترجمه، بر خلاف متن اول، جهان تازه‌ای می‌آفریند؛ جهانی از بی‌گانگی. جهانی که در آن «انسان»ها و «شیطان»‌ها و «جن»‌ها و «ملائکه» وجود دارند و برخی «مؤمن»اند و برخی «کافر» و «مشرک» و «منافق» و انسان‌ها باید «صلاة» به جا بیاورند و «زکات» بدهند و «غسل» کنند و «وضوء» بگیرند و در پایان به «جنة» یا «نار» بروند. دیگر آبی در این رود نمانده. رودی است از ضایعات پلاستیکی غلتان. دو رود، یکی پر از آب‌های روزمره و یکی پر از پلاستیک‌های «خودبنیاد- فی‌نفسه»، خارج از زندگی روزمره، آموختنی، آن‌جهانی و بی‌گانه. پرسش آن است که محمد(ص) پیام‌آور قرآن یعنی کتابی با ۱٪ وام‌واژه است یا پیام‌آور ترجمه‌ی قرآن یعنی کتابی با بیش از ۵۰٪ وام‌واژه؟ آیا به‌راستی انگشت اشاره‌ی محمد(ص) به سوی جهانی بی‌گانه است؟ او آمده بود تا انبانی از وام‌واژه‌ها و مفاهیم بی‌گانه و خارج از زبان و زندگی روزمره‌ی پیروانش را به آن‌ها آموزش دهد؟ محمد(ص) نویددهنده‌ی خوش‌بختی جهان روزمره‌ی قرآن است یا پیام‌آور سعادت در جهان بی‌گانه‌ی ترجمه‌ی قرآن؟! و اگر پاسخ، حالت اول است که هست، پرسش سهمگین آن است که با دیوار کژ جهان بی‌گانه‌ی ترجمه‌ی قرآن که آفرینش آن اگر با ترجمه‌ی طبری آغاز نشده باشد، حداقل پس از آن آغاز شده و تا امروز روز به روز بلندتر شده، چه باید کرد؟ دیواری چنان کژ که نه می‌توان به آن تکیه کرد و چنان بلند که نمی‌توان از فروریختنش جان به در برد…

[ادامه در بخش دوم]



tgoop.com/quranicfragments/152
Create:
Last Update:

بی‌گانگی

در آیه‌ی ۴۳ سوره‌ی نساء می‌خوانیم «يا أيها الذينَ آمَنوا لا تَقرَبُوا الصَلاةَ… حَتّی تَغتَسِلوا(۴:۴۳)». پیام‌آور قرآن وقتی درباره‌ی «غسل» صحبت می‌کند دقیقا درباره‌ی چه چیزی صحبت می‌کند؟ «غسل» به عنوان یک واژه‌ی عربی (نه فارسی) چیزی است درون بافت زندگی روزمره. در حالی که «غسل» به عنوان یک واژه‌ی فارسی (نه عربی) چیزی است خارج از بافت زندگی روزمره. اگر از یک عرب صحرانشین پیش از اسلام می‌پرسیدید در ماه گذشته چند بار «غسل (عربی)» کرده‌ای؟ او سؤال شما را می‌فهمید و به شما پاسخ می‌داد هربار که آب کافی پیدا کند «غسل (عربی)» می‌کند. اما اگر همین امروز پرسش‌نامه‌ای در یک محیط شهری ایرانی پخش کنید که آیا تا به حال «غسل (فارسی)» کرده‌اید؟ شاید چند درصد از مخاطبان پاسخ دهند تا کنون هرگز «غسل (فارسی)» نکرده‌اند چون اعتقادی به دین اسلام ندارند. آیا پیام‌آور قرآن وقتی درباره‌ی «غسل» صحبت می‌کند در حال سخن گفتن از چیزی روزمره، نیاموختنی، این‌جهانی و آشناست؟ یا در حال سخن گفتن از چیزی خارج از زندگی روزمره، آموختنی، آن‌جهانی و بی‌گانه؟
«غسل» وقتی از زبان عربی وارد زبان فارسی می‌شود، از چیزی روزمره، نیاموختنی، این‌جهانی و آشنا تبدیل می‌شود به چیزی خارج از زندگی روزمره، آموختنی، آن‌جهانی و بی‌گانه. این اتفاق جایی میان متن و ذهن خواننده می‌افتد. در ذهن خواننده‌ی عرب بسیاری چیزها هست که با «غسل» پیوند دارد اما در ذهن خواننده‌ی فارسی‌زبان هیچ چیز با «غسل» پیوند ندارد. «غسل (فارسی)» مثل یک گل مصنوعی مرده و بی‌بو و درخود مانده است. «غسل» با ورود به زبان فارسی تبدیل می‌شود به چیزی «خودبنیاد- فی‌نفسه» که با هیچ چیز جز خودش پیوند ندارد.
گمانم نیازی نیست که بگویم بدون استثنا همه‌ی مترجمان فارسی قرآن (جز مترجمان طبری در قرن ۴) آیه‌ی ۴:۴۳ را به وسیله‌ی واژه‌ی بی‌گانه‌ی «غسل (فارسی)» یا به عبارتی «وام‌واژه» ترجمه کرده‌اند، در حالی که برای خواننده‌ی عرب قرآن، ماجرا به‌کلی متفاوت است. حال بگذارید این سؤال را به صورت کلان بپرسم. اصولا در متن اصلی قرآن از نگاه خواننده‌ی عرب چند وام‌واژه وجود دارد؟ یعنی وقتی یک عرب قرآن را می‌خواند کدام واژگان را هرگز نمی‌شناسد و در ذهن او واژگانی «خودبنیاد- فی‌نفسه» و خارج از زندگی روزمره، آموختی، آن‌جهانی و بی‌گانه‌اند؟ و سپس می‌پرسم در ترجمه‌های فارسی قرآن (حتی زلال‌ترین آن‌ها همچون ترجمه‌ی طبری) چند وام‌واژه وجود دارد؟
اگر زبان را به رودی روان تشبیه کنیم، وام‌واژه همچون شیشه‌ای پلاستیکی بر سطح آن می‌ماند. با آب حرکت می‌کند اما هیچ‌گاه با آن نمی‌پیوندد و اگر میزان این شیشه‌های پلاستیکی از حد بگذرد به‌روشنی می‌توان نام آن را آلودگی گذاشت. در هر صورت الآن پرسش من از آلودگی یا پالودگی خود زبان فارسی نیست. روشن است که همین متن را نیز با زبان قراردادی نوشته‌ام و نکوشیده‌ام یک‌سره فارسی بنویسم و قائل به چنین چیزی هم نیستم. پرسش من از شمار وام‌واژه‌ها در قرآن و ترجمه‌های قرآن است. این پرسش چه فایده‌ای دارد؟ پرسش از تفاوت متنی است که ۱٪ آن وام‌واژه است با متنی که ۵۰٪ اسامی و حتی افعال آن نیز وام‌واژه‌اند. یکی از تفاوت‌های این دو متن آن است که متن دوم یعنی متن ترجمه، بر خلاف متن اول، جهان تازه‌ای می‌آفریند؛ جهانی از بی‌گانگی. جهانی که در آن «انسان»ها و «شیطان»‌ها و «جن»‌ها و «ملائکه» وجود دارند و برخی «مؤمن»اند و برخی «کافر» و «مشرک» و «منافق» و انسان‌ها باید «صلاة» به جا بیاورند و «زکات» بدهند و «غسل» کنند و «وضوء» بگیرند و در پایان به «جنة» یا «نار» بروند. دیگر آبی در این رود نمانده. رودی است از ضایعات پلاستیکی غلتان. دو رود، یکی پر از آب‌های روزمره و یکی پر از پلاستیک‌های «خودبنیاد- فی‌نفسه»، خارج از زندگی روزمره، آموختنی، آن‌جهانی و بی‌گانه. پرسش آن است که محمد(ص) پیام‌آور قرآن یعنی کتابی با ۱٪ وام‌واژه است یا پیام‌آور ترجمه‌ی قرآن یعنی کتابی با بیش از ۵۰٪ وام‌واژه؟ آیا به‌راستی انگشت اشاره‌ی محمد(ص) به سوی جهانی بی‌گانه است؟ او آمده بود تا انبانی از وام‌واژه‌ها و مفاهیم بی‌گانه و خارج از زبان و زندگی روزمره‌ی پیروانش را به آن‌ها آموزش دهد؟ محمد(ص) نویددهنده‌ی خوش‌بختی جهان روزمره‌ی قرآن است یا پیام‌آور سعادت در جهان بی‌گانه‌ی ترجمه‌ی قرآن؟! و اگر پاسخ، حالت اول است که هست، پرسش سهمگین آن است که با دیوار کژ جهان بی‌گانه‌ی ترجمه‌ی قرآن که آفرینش آن اگر با ترجمه‌ی طبری آغاز نشده باشد، حداقل پس از آن آغاز شده و تا امروز روز به روز بلندتر شده، چه باید کرد؟ دیواری چنان کژ که نه می‌توان به آن تکیه کرد و چنان بلند که نمی‌توان از فروریختنش جان به در برد…

[ادامه در بخش دوم]

BY یادداشت‌های قرآنی


Share with your friend now:
tgoop.com/quranicfragments/152

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Those being doxxed include outgoing Chief Executive Carrie Lam Cheng Yuet-ngor, Chung and police assistant commissioner Joe Chan Tung, who heads police's cyber security and technology crime bureau. The Channel name and bio must be no more than 255 characters long How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) It’s easy to create a Telegram channel via desktop app or mobile app (for Android and iOS): Unlimited number of subscribers per channel
from us


Telegram یادداشت‌های قرآنی
FROM American