tgoop.com/pythonwithmedev/356
Last Update:
مدل یا سامانه؟!
در پیادهسازی اپلیکیشنهای مبتنی بر هوش مصنوعی دو رویکرد کلی وجود دارد:
۱. ساخت یک مدلِ End-to-End که صفر تا صد کار را از روی دادهی آموزشی، یادگرفته و در قالب یک مدلِ یکپارچه به انجام کار (Task) میپردازد.
۲. ساخت یک سامانهی Compound AI که از اجزای مختلف از جمله مدلها و ماژولها و ابزارهای نرمافزاری مختلف تشکیل شده و در قالب یک سامانهی ترکیبی، به انجام کار میپردازد. این سامانه در حین انجام کار ممکنست چندین بار، یک مدل مشخص را بهشکلهای مختلف فراخوانی کند.
روش اول سادهتر و تاحدی سریعترست. پژوهشی موسوم به Scaling Laws هم نشان میدهد که با افزایش پیچیدگی محاسباتی مدل میتوان به نتایج بهتری رسید. ازطرفی بهینهسازی کلیِ این روش سادهست چون برخلافِ یک سامانهی AI متشکل از اجرایی مثل موتور جستجو، همهی اجزای یک مدل End-to-End مشتقپذیر و قابلبهینهسازیاند.
بااینحال، روندها نشاندهندهی ایناند که علاقهمندی بیشتر بهسمت طراحی سامانهها (System Design) و بهرهگیری از ابزارها و روشهای موجود در مهندسیست. در زیر، شش دلیل برای این علاقهمندی آمدهست.
- وقتی از مدلها استفاده میکنیم، هزینهی تمامشده و دقت، مشخص و ثابتست اما اپلیکیشنها و بخشهای مختلف آنها، بسته به کاربرد، نیاز به دقت و هزینهی متفاوت دارند. مثلا وقتی قرارست یک متن حقوقی دقیق نوشته شود، هزینهی GPT-4o اصلا برای کاربر دغدغه نیست اما زمانی که اپلیکیشنی مثل GitHub Copilot قصد کمک به تکمیل کد برنامهنویس در هر خط را دارد، احتمالا استفاده از یک مدل سادهتر و ارزانتر مطلوبترست.
- در بعضی از تسکها (مثلا حل مسابقات برنامهنویسی)، افزایش جدی هزینهی آموزش مدل (مثلا افزایش سهبرابری)، باعث بهبود عملکرد مدل میشود ولی نه زیاد (مثلا دقت ۳۰ درصد میشه ۳۵ درصد) اما فقط با مهندسیِ یک سامانهی Compound AI ممکنست بهبود بسیاری حاصل شود (مثلا ۸۰ درصد) - منبع
- مدلهای ML (با وجود قابلیت Generalization) محدود به دادههای آموزشیاند ولی اپلیکیشنهای AI نیاز به پویایی دارند. استفاده از یک سامانه بهجای یک مدل، امکان استفادهی لحظهای از جستجو و بازیابی بهمنظور دریافت اطلاعت جدید و دقیق را به اپلیکیشن اضافه میکند. با دسترسی مستقیم به مراجع خارجی در کنار دانش داخلیِ مدل، اپلیکیشن قابلیت شفافیت (Transparency) و تفسیرپذیری (Interpretability) بیشتری پیدا میکند که این قدم مهمی در راستای Trustworthy AI است.
- خیلی از دادهها را بهعلت رعایت مسايل مربوط به privacy و copyright و safety نمیتوان موقع آموزش به مدل نشان داد. استفاده از سامانههای Compound AI به ما اجازهی کنترل دادهها باتوجه به سطح دسترسی افراد (ACL) را میدهد. بهاین شکل اپلیکیشن در هنگام استفادهی کودک به دادههای مشخصتر و امنتری دسترسی دارد، فایلهای شخصی افراد فقط براستفادهی خودشان قابل بازیابیاند، برای دسترسی به بعضی از دادهها میتوان حقوق مولف را درنظر گرفت و …
- مدلها پتانسیل بالایی در تولید توهم (Hullucination) دارند. استفاده از ابزارهایی مثل Guardrails و Outlines و LMQL و SGLang در سامانههای AI، به ما اجازهی ارزیابی، پایش و پالایش خروجی مدل را میدهند. این موضوع میتواند در کنترل سوگیریهای اجتماعی (Social Bias) ازجمل سوگیریهای سیاسی، نژادی، مذهبی و … کمککننده باشد. پژوهش جدیدی نشان میدهد که بیشتر مدلهای زبانی موجود (بهعلت سوگیری در دادههای جمعآوریشده از رسانهها) ازنظر سیاسی چپ-گرااند.
- با اینکه همهی اجزای یک سامانهی AI مشتقپذیر نیستند اما ابزارهایی مانند DSPy معرفی شدهاند که بهروشهایی سعی در بهینهکردن کل پایپلاین سامانه بهصورت End-to-End دارند.
مرجع: بخشهای از نوشتار بالا از این بلاگپست برداشت شدهست.
BY 🧑💻Cyber.vision🧑💻
Share with your friend now:
tgoop.com/pythonwithmedev/356