Telegram Web
Forwarded from سفرنامه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

دربارهٔ لفظ‌مندی
کدام ترکیب‌ها صحیح »نیستند«؟ موارد »اشتباه« را انتخاب کنید و دکمهٔ رأی دادن را در انتها بزنید. توجه کنید که موارد غلط را باید انتخاب کنید.
Anonymous Poll
7%
اشک چشم
87%
اشک و چشم
7%
نیش عقرب
86%
نیش و عقرب
8%
بغض گلو
85%
بغض و گلو
8%
شکایت دل
87%
شکایت و دل
16%
درد دل
81%
درد و دل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

شکرانه شو

شکر نعمت خوشتر از نعمت بود
شکرباره کی سوی نعمت رود؟

شکر جان نعمت و نعمت چو پوست
زانکه شکر آرد تو را تا کوی دوست

نعمت آرد غفلت و شکر انتباه
صید نعمت کن به دام شکر شاه

Giving thanks for abundance is sweeter than the abundance itself.
Should one who is absorbed with the Generous One be distracted by the gift?

Thankfulness is the soul of beneficence; abundance is but the husk, for thankfulness brings you to the place where the Beloved lives.

Abundance yields heedlessness; thankfulness, alertness: hunt for bounty with the snare of gratitude to the King.

اگر زندگی برایت آسانی و راحتی‌ئی پیش آورد، شکرانه دادن کاری بسیار انسانی و پسندیده است. چیزی را به کسی بخشیدن، زندگی را برای انسانی آسان کردن. حتی کمک به حیوان‌ها.

این را هم بدانیم که وقتی شکرانه می‌دهیم، موهبتی دیگر را بر خودمان ارزانی کرده‌ایم. خود همان شکر! خود تشکر یعنی ارتباط گرفتن با ذات زندگی.

اما بعد. آیا می‌دانی بهترین شکرانه چیست؟

شکرانه دادی عشق را
از تحفه‌ها و مال‌ها

هل مال را
"خود را بده"
شکرانه شو
شکرانه شو

در شکرگزاری دیدن واقعیت هست. از این جهت است که اینقدر نافذ است.

@PanevisDotCom

از اولین کتاب‌هایی بود که موجب آشنایی غرب با مولوی شد. از کلمن بارکس.
و ترجمه‌اش شعرگونه است و وفادار به متن نیست. به نوعی الهام‌گونه است. کلمن بارکس ترجمه‌های نویت ارگین(مترجم ترک آثار مولوی از ترکی به انگلیسی) را می‌خوانْد و بر اساس آن، به انگلیسی "ترجمه" می‌کرد. لذا ترجمهٔ بارکس وفادار نیست.

بهترین ترجمهٔ انگلیسی از آثار مولوی را شیخنا ابراهیم گمارد دارد.

@PanevisDotCom
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

چراغ آگاهی

هیچ حرکتی در زندگی وجود ندارد که انسان برای آن محتاج به شناخت نباشد. لذا در موضوع ارتباط با کودک و نوجوان نیز شما به عنوان والدین نیاز دارید خودتان را از نظر آگاهی و شناخت، آموزش دهید.

در مراحل زندگی، کودک و نوجوان شما نیاز دارد رسیدگی‌های مختلفی به او شود. لذا شما نیاز دارید خودتان را از نظر بار شناخت در مورد مراحل مختلف رشد وی، غنی کنید. خودتان را آموزش دهید. نه اینکه یلخی و همینطوری باری‌به‌هرجهت زندگی کنید.

اگر خودتان را آموزش ندهید، دلبند شما آسیب می‌بیند. آسیبی که احتمال زیاد تا آخر عمرش همراهش خواهد بود و بسیار به سختی از آن نجات خواهد یافت.

اگر نمی‌توانید به هر دلیل به کلاس آموزشی بروید، برای آموزش خودتان از هوش مصنوعی کمک بگیرید. حتی اگر نمی‌دانید چه سوالی از او بپرسید، چنین پرسشی برایش مطرح کنید تا به شما خط بدهد برای تحقیق و پرسش بیشتر:

"چه سوالی باید از هوش مصنوعی بپرسم تا اطلاعات جامع، دقیق و مبتنی بر تحقیقات آکادمیک دربارهٔ آموزش به والدین در مورد انواع مراقبت در زمینه‌های متنوع رشد، تربیت و پرورش کودک و نوجوان بدهد؟"

موضوع آموزش دادن خودتان را جدی بگیرید. از اصول زندگی گرفته تا جزئیات آن، برای آموزش دیدن هزینه کنید، و از هر نظر هزینه کنید، وقت، انرژی، پول. که مطمئناً در نهایت سود می‌برید.

چو دزدی با چراغ آید،
گزیده‌تر برد کالا

@PanevisDotCom
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌‌
تقلای بیهوده

گفت که:
فلسفی مر دیو را منکر شود
در همان دم سخرهٔ دیوی بود!

وقتی کسی منکر امری است و در مقابل آن گارد و حالت تدافعی دارد، و اتفاقاً به خاطر همان ناآگاهی‌اش از همان امر دارد رنج می‌کشد و متوجه هم نیست، شما چه کاری برایش می‌توانید انجام دهید؟ هیچ!

ذهنِ گرفتار «من» نسبت به شناخت خودش گارد دارد، نسبت به باز بودن و دیدن واقعیت'حالت تدافعی دارد. ذهنی که از دوران کودکی‌اش دچار آسیب شده است، نسبت به سر زدن به آنچه در دوران کودکی‌اش گذشته است، گارد دارد. و وقتی متوجه نیست و هیچ شوقی نیز به بررسی آن ندارد، از دست هیچکس، جز خداوند، کاری برنمی‌آید. شما هر کاری بکنید که متوجه‌اش کنید که گرفتاری‌های روحی‌اش از کجا آب می‌خورند، او نمی‌خواهد واقعیت را ببیند. لذا تلاش شما بی‌فایده است و آب در هاون کوبیدن.

به این موضوع آگاه باش و دست از تقلای بیهوده بردار. بسپرش به زندگی.

@PanevisDotCom

به اطلاع اعضای کلاس‌های باشگاه خودشناسی مهمان‌کُش می‌رساند که تمامی کلاس‌ها طی هفتهٔ آتی تعطیل هستند. و تا پنجشنبه هفتم فروردین ۱۴۰۴ جلسه‌ای نخواهیم داشت.

این تعطیلی شامل جلسات حافظ و قرآن نمی‌شود.

@PanevisDotCom
Forwarded from سایت پانویس
اگر گذشتهٔ خودتان را مرور کنید، فکر می‌کنید بطور کلی حدود چه میزان در زندگی‌تان حماقت کرده‌اید؟
Anonymous Poll
8%
یک تا ده درصد
9%
۱۱ الی ۲۰ درصد
11%
۲۱ الی چهل درصد
15%
۴۱ الی ۵۰ درصد
49%
بیش از ۵۰ درصد
8%
اصلاً حماقت نکرده‌ام.

انسان‌ها را هیجانات‌شان می‌راند.

@PanevisDotCom
Forwarded from مینی‌پاد
۱۶۴۷
موضوعات:
تبریک‌های و دعاهای عید و نورو، فرهنگ اغراق و افراط، گنده‌گویی

@PanevisDotCom

«عید شما مبارک»

حتماً شما هم این لطیفهٔ قدیمی را شنیده‌اید که روزی مسلمانی قصد کرد مسیحی شود. به کلیسا رفت و فردی مسیحی آداب مربوطه را برایش بجا آورد و نهایتاً گفت که: تو از این لحظه به بعد مسیحی هستی.
همان زمان برق رفت و چراغها خاموش شد و چند دقیقه بعد که برق آمد، مسلمان با صدای بلند گفت: اللهم صل علی محمد و آل محمد!

دوستانی را می‌بینم که سالهاست در فضای باصطلاح معنویت هستند، و مثلاً روی خودشان کار می‌کنند. اما بمحض اینکه در واقعه‌ای جوگیرانه، مانند همین عید و نوروز، قرار می‌گیرند، آن صلوات کذایی را ختم می‌کنند.

تبریک و برکت اگر با درون انسان مناسبتی نداشته باشد، فرق امروز و دیروز و ماه و سال گذشته با هم چیست؟ واقعاً لحظهٔ تحویل سال چه اتفاق ویژه‌ای می‌افتد که بعدش هیجان‌زده می‌شویم؟ جز این است که چون یک پدیدهٔ جمعی و اجتماعی و همه‌گیر است، من هم شور برم می‌دارد؟

زیاد دیده می‌شود که یکی سال تا سال احوال دیگری را نمی‌گیرد اما فقط بواسطهٔ عید پیامهای غلیظ «مهر و محبت» ساطع می‌کند.

واقعاً باید بر همین منوال رفتارهای نمایشی و متظاهرانه زندگی را پیش ببریم؟

+ مرتبط

@Panevisdotcom
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

اندر دل من، مها!، دل‌افروز توئی
یاران هستند ولیک دلسوز توئی

شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز توئی

@PanevisDotCom

نوروز

آیا تا به حال این سوال را از خودتان پرسیده‌اید که عید نوروز چیست و چرا عموم مردم از این عید خوشحالی می‌کنند؟

پاسخ کلیشه‌ای به این سوال این است که: چون بهار می‌شود. یا: چون رسمی باستانی و قدیمی است و نیاکان ما آمدن بهار را جشن می‌گرفته‌اند، ما هم این سنت خوب، یعنی مهم دانستن بهار، را جشن می‌گیریم و شادی می‌کنیم.

البته یک پاسخ دیگر هم این است: چون همه شادی می‌کنند، من هم شادی می‌کنم:

گفت: آن را جمله می‌گفتند خوش
مر مرا هم ذوق آمد گفتنش

خب، پیروی و سنت صِرف که امری خردمندانه نیست. این به کنار. می‌ماند خود آمدن بهار. اهمیت دادن به بهار و لحظه‌ای بخصوص را بشکل قراردادی برای آغاز شادی در نظر گرفتن، این است چیزی که به عنوان عید نوروز می‌بینیم. البته به خردمندانه‌ترین شکل آن، وگرنه که اکثر مردم این موضوع فوق الذکر را اصلاً نمی‌بینند و به صِرف تبلیغات و اعلام همه‌‌گانی سال تحویل، شروع به شادی می‌کنند. که روشن است از روی خودباختگی به جمع است.

پس به اینجا رسیدیم که ما انسانها بطور ضمنی قرارداد کرده‌ایم که لحظهٔ سال تحویل به عنوان آغاز جشن در نظر گرفته شود. چیزی مانند مثلاً لحظهٔ ظهر که مسلمانان به عنوان آغاز نماز ظهر خواندن قرارداد کرده‌اند. یا مثلاً اول ژانویه که به عنوان آغاز سال میلادی قرارداد شده است. یا مثلاً مناسبات مذهبی، مانند روز تولد مسیح که به یاد ایشان شادی می‌کنند. یا روز شهادت امام حسین که قرارداد شده به یاد ایشان عزاداری شود. اینها همه قراردادی است. یعنی عده‌ای انسان با هم قرار گذاشته‌اند که این روزها را به یاد این امور و اشخاص شادی یا غم بگیرند. اموری ذاتی نیستند، ممکن است فردی در آن روز و ساعت دروناً ناشاد باشد اما قرارداد می‌گوید در این لحظه شادی کن(یا غمگین باش). حال آیا آن ناشادی واقعی اصالت دارد یا شادی مبتنی بر قرارداد؟!

دوستی می‌گوید "همین‌که در اوضاع و احوال نابسامان ارتباطات ناهنجار انسانها، اگر آنها حتی بطور مناسبتی شادی کنند، خودش غنیمتی است". این رویکرد صحیحی نیست. چرا که وقتی واقعیت روابط ما مبتنی بر خصومت و دشمنی و ناشادی است، اظهار شادی چیزی جز ریاکاری و دروغ نیست. یعنی آیا غم و اندوهی که واقعی باشد بهتر است یا شادی و جشنی که متظاهرانه است؟

ممکن است بگویی: "نه، واقعاً من در ایام نوروز شاد هستم". در این صورت این سوال را برای خودت مطرح کن که: چرا در این ایام شاد هستی و در اکثر ایام ناشاد و ملول و گرفته؟! آیا این شادی‌ات به واسطهٔ شادی همگانی نیست؟! آیا این شادی‌ات اصالت دارد و مستقل از تبلیغات و جو شادی بیرونی است؟

چیزی که به نام نوروز و عید و جشن و شادی دیده می‌شود، عمده‌اش خودباختگی به اجماع است، به قرارداد همگانی. و نه مرتبط با بهار.

تفاوتِ زمین تا آسمان است تفاوتِ امری ذاتی با امری اعتباری.

@PanevisDotCom

تحول

خواب‌های با مضمون طوفان، سیل، حمله و لشگرکشی، حوادثِ شاملِ خطر مرگ و مضامینی مشابه که فضایی آپوکالیپتیک، آرماگدانی، آخر الزمانی، قیامت‌گونه دارند معمولاً در نیمه یا اواخر دوران خلوت و سلوک شایع و رایج هستند. این خواب‌ها نشان‌دهندهٔ تغییر و شیفت روحی‌اند.

وقتی فرد در طول ماه رمضان خلوتی هم گرفته باشد و در احوال خودش و زندگی‌اش تعمقی کرده باشد، دیدن چنین دست خواب‌هایی در دههٔ دوم یا سوم رایج است(مخصوصاً دههٔ دوم). و گزارش‌دهنده از اوضاع روحی اوست.

اگر فرد در این تغییر، جدیت بخواهد داشته باشد، بسیار بجاست که بلافاصله پس از این تجربه، سبک زندگی خود و حتی امور بیرونی زندگی‌اش را نیز دچار تغییرات اساسی کند. مانند تغییر دوست‌ها، کتابها و محتویات فرهنگی، عادت‌ها، ساعت‌های و عادات اوقات خوابیدن و بیدار شدن، تغذیه و موارد بیرونی مشابه. باین وسیله فرد دچار تحولی اساسی می‌شود. این بهترین فرصت است. از دستش ندهیم.

گوش و هش دارید این اوقات را
در ربایید این چنین نفحات را

نفحه آمد مر شما را دید و رفت
هر که را می‌خواست جان بخشید و رفت

نفحهٔ دیگر رسید آگاه باش
تا ازین هم وانمانی خواجه‌تاش

@Panevisdotcom
2025/06/27 12:50:17
Back to Top
HTML Embed Code: