tgoop.com/ostadhasheminasab/1260
Last Update:
#نقد_صوفیه
#تعارض_فلسفه_و_عرفان_در_مبانی_و_نتائج
✴️ نقد توجیه ملاصدرا (٢)
✍️ حاصل آنکه از نظر فلسفی و قانون مسلّم عقلی ارتفاع وجود و عدم ممکن نیست یا باید جهانِ کثرت را موجود دانست و یا آن را یکسره معدوم پنداشت، میان این دو راه، سومی وجود ندارد.
فراموش نکنیم که در قلمرو فلسفه سخن میگوئیم و همه چیز باید با محک عقل و منطق ارزیابی شود.
اگر با نگرش عقلی، این نظریه (عرفا) را دنبال کنیم سئوالات متعددی خود نمایی میکند از جمله این سئوال که چگونه مراتب اسماء و صفات که ظاهرا مراتب حقیقی اند در ذات بحت و بسیط قابل تصویر است؟
یا این سؤال که اعیان ثابته چگونه منشأ كثرت و تنوع در هستی میشوند؟
آیا میتوان کثرت در عالم را سربه سروهم و خیال دانست؟
اگر این کثرت ریشه ای در نظام هستی دارد چگونه اعیان ثابته که خود موجود نیستند و هیچگاه موجود نمی شوند میتوانند منشأ اثر حقیقی باشند؟
وانگهی چگونه میتوان چیزی را تصور نمود که نه موجود و نه معدوم است؟ » [۱]
♦️و استاد آشتیانی هم جواب ملاصدرا را کافی نمی داند:
«عرفا و محققان از صوفیه، کثرت حاصل از تجلِّی اصل وجود را اعتباری میدانند و تصریح می نمایند که وجودات امکانی نیز سراب وجود حقّ و ثانیه ما يراه الأحولند باید توجه داشت که این مسأله، یعنی بحث اعتباری بودن وجودات امکانی و یا حقیقی بودن کثرت امکانی و وهمی بودن کثرت ماهوی از عويصات فن عرفان و حکمت محسوب میشود و اینکه بعضی از أكابر خواسته اند کثرت دراصل وجود را حقیقی بدانند و در صدد توجيه كلمات صادرارباب عرفان برآمده اند، چندان کلام آنان وجیه نمی باشد. اول باید سراغ مبنای این أكابر رفت یعنی باید دید که چرا عرفا کثرت را اعتباری میدانند و حکما به عدم اعتباری بود کثرت رفته اند. اگر کسی در وجود به وحدت شخصی قائل شد ومراتب را نفی کرد، قهراً برای حقایق امکانی (ماهية و وجوداً) چیزی باقی نمی ماند، ولی اگر وجود مراتب داشت و اصل محیط بر مراتب مبدأ مراتب بود، و مراتب متجلی از اصل وحدت محیط بر مراتب، دارای تقرُّر و تحقق واقعی بودند، ناچار هر مرتبه ای و هر وجودی در مقام خاصِّ خود متحقق است و نفی تحقق از آن معنا ندارد، ناچار کثرت حقیقی خواهد بود و وجود مراتب وجودی انتزاع میشود و بر آن حمل میگردد» [٢]
♦️استاد جوادی آملی میگوید:
«باید به این مطلب مهم عنایت کرد که در عرفان جهان نسبت به واجب تعالی نه وجود رابطی دارد مانند عرض و نه وجود رابط دارد مانند حرف و اصرار صدرالمتألّهين (قدس سره) سودی ندارد، زیرا براساس وحدت شخصی وجود [مبنای عرفا] تنها مصداقی که برای مفهوم وجود است همانا واجب است که مستقل میباشد و هرگز مصداق دیگری برای او نیست؛ خواه نفسی، خواه رابطی و خواه رابط، زیرا تشكيك به ظهور در مظاهرِ وجود
بازمی گردد نه به خود وجود. » [٣]
و نیز میگوید:
«اما تفسير حصر وجود در خدا به اینکه خداوند موجود بالذات است و دیگران موجود بالغيرو مُوجِد آنها خداوند است هرگز با وحدت شخصی وجود هماهنگ نیست» [۴]
----------------------------------------
📚 منابع :
[۱]: شرح اسفار ج ۱ ص ۲۶۱ (نگارش محمد تقی سبحانی) مؤسسه امام خمینی
[٢]: تمهید القواعد، مقدمه آشتیانی ص ۱۴
[٣]: تحرير تمهيد القواعد ج۱ ص۷۲
[۴]: همان ج۱ ص۶۵
📚 تعارض و نقد در آراء فلسفی و عرفانی
--------------------
@ostadhasheminasab
BY کانال رسمی استاد هاشمی نسب
Share with your friend now:
tgoop.com/ostadhasheminasab/1260