tgoop.com/ostadhasheminasab/1259
Last Update:
#نقد_صوفیه
#تعارض_فلسفه_و_عرفان_در_مبانی_و_نتائج
✴️ نقد توجیه ملاصدرا (١)
✍️ ملاصدرا که در صدد توجيه نظریات عرفا و صوفیه است به اشکال فاحش عدمی بودن ممکنات اعتراف میکند و میگوید:
«فعدم اعتبار الأعيان و الماهيات أصلا منشأ للضلالة و الحيرة والإلحاد و بطلان الحكمة والشريعة، إذ باعتبار شيئية الماهيات و إستناد لوازمها إليه يندفع كثير من الاشكالات. » [١]
«اینکه ماهیات و اعیان را اصیل ندانیم منشاء گمراهی و حیرت و الحاد و موجب بطلان حكمت و شریعت است چرا که به واسطه اعتبار دادن و اصیل بودن ماهيات و استناد لوازم ماهیات به آن هاست که خیلی از مشکلات پاسخ داده میشود، مرحوم آقا محمد رضا قمشه ای که از اساطین مدرسه صدرایی است به اشکال مذکور اذعان دارد.
👈 «الصّوفية قد ذهبت إلى أنّها [ الكثرات] ليست واقعة في الوجود ولا موجودة في نفس الأمر، والموجود فيه ذات واحدة بسيطة واجبة لذاتها قائمة بنفسها، لا تعدد لها ولا تكثر فيها، وهي حقيقة الوجود، والكثرة المترائية فيها صرف التوهّم و محض التخيل، كثانية ما يراه الأحول، فتكون الوحدة حقيقة والكثرة اعتبارية محضة. ولعلّهم يسندون ذلك إلى مكاشفاتهم، و يلزمهم نفی الشرايع و الملل، وانزال الكتب وإرسال الرّسل، و يكذّبهم الحس والعقل، كما عرفت، فهذا إمّا من غلبة حكم الوحدة عليهم، وإمّا من مداخلة الشيطان في مکاشفاتهم. » [٢]
صوفيه قائلند که کثرات در خارج و نفس الامر تحققی ندارند و آنچه در نفس الامر موجود است ذات واحد بسیطی است که واجب است لذاته وقائم به خودش میباشد تعدد و تکثری در آن راه ندارد و این همان حقیقت وجود است و کثرتهایی که به نظر میآیند صرف توهم و تخیل محض میباشند همانند دوّمی که شخص دوبین میبیند یعنی وحدت حقیقی است و کثرت اعتباری محض است و شاید اینان این حرف را مستند به مکاشفات خود میکنند و لازمه این قول، بطلان شریعتها و ملتها و بطلان نزول کتابها و ارسال رسولان بوده و حتی حس و عقل نیز آن را تکذیب میکند لذا این سخنان یا از شدّت باور به وحدت گفته اند یا ناشی از مداخله شیاطین در مکاشفاتشان میباشد. )
👈 ملاصدرا برای دفع اشکال توجیهی ارائه میدهد:
«فانكشف حقيقة ما اتفق عليه أهل الكشف و الشهود من أن الماهيات الإمكانية أمور عدمية لا بمعنى أن مفهوم السلب المفاد من كلمة لا وأمثالها داخل فيها ولا بمعنى أنها من الاعتبارات الذهنية والمعقولات الثانية بل بمعنى
أنها غير موجودة لا في حد أنفسها بحسب ذواتها ولا بحسب الواقع- لأن مالا يكون وجودا ولا موجودا في حد نفسه لا يمكن أن يصير موجودا بتأثير الغيرو إفاضته بل الموجود هو الوجود و أطواره و شئونه وأنحاؤه والماهيات موجوديتها إنما هي بالعرض بواسطة تعلقها في العقل بمراتب الوجود و تطوره بأطوارها» [٣]
بنابراین روشن شد حقیقت امری که تمام اهل کشف و شهود برآن اتفاق دارند که ماهیات امکانی امری عدمی میباشند نه به معنای این که مفهوم سلب که مفاد کلمه «نه» و امثال آن است مراد آنان باشد و نه به معنای این است که ماهیات از اعتبارات ذهنی و معقولات ثانویه میباشند بلکه به این معنا است که ماهیات في حدّ نفسه به حسب ذات و به حسب واقع موجود نیستند چرا که آنچه نه وجود است و نه في حد نفسه موجود، نمی تواند به سبب تاثیر غیرو به افاضه غیر، موجود گردد. بلکه موجود همان وجود است و اطوار و شئون و انحاء او و موجودیت ماهيات عرضی است به واسطه تعلّق ماهیات به مراتب وجود و تطورشان به اطوار مراتب وجود»
✍️ ولی این توجیه قابل قبول نیست، استاد مصباح یزدی در نقد عدمی بودن ماهیات میگوید:
«صدرالمتالهین دیده است که ظاهر کلمات عرفا به هیچ وجه توجيه معقولی ندارد، اگر مقصود آنها این است که عالم کثرت موجود نیست و باید همه را «خیال اندرخیال» به حساب آورد پس چه کسی هست که خیال میکند؟ اگر گفته شود که خیال کننده هم خداوند است میپرسیم صورتهای خیالی در ذات خداست یا خارج از ذات؟ بالاخره خیال نیزیک واقعیتِ خیالی دارد و خیال کردن و خیال نکردن فرق دارد. سئوال این است که خود این خیال کردن داخل در ذات است یا خارج از ذات؟ اگر داخل در ذات فرض شود مستلزم تكثرِ ذات یا وجود کثرت در ذات است و اگر خارج از ذات باشد خلف فرض است چرا که مفروض این است که غیر از ذات هیچ چیز موجود نیست.
------------------------------------
📚 منابع :
[١]: اسفار ج۲ ص۳۵۱
[٢]: مجموعة آثار حکیم صهبا ص ۱۷۹
[٣]: اسفار ج۲ ص ۳۴۱
📚 تعارض و نقد در آراء فلسفی و عرفانی
----------------------
@ostadhasheminasab
BY کانال رسمی استاد هاشمی نسب
Share with your friend now:
tgoop.com/ostadhasheminasab/1259