NIMASAFFAR Telegram 1222
«و با این «هیچ»»

#نیما_صفار
وقتی دارم از قلیلی‌مون می‌گم، دارم گزارش می‌دم فقط! ندارم یه اعتبار و برتری ازش درمیارم. می‌گم! قلیلیم چون مثلن تو توئیتر كه می‌گشتم می‌دیدم مایی که هم #نسل_کشی #غزه رو جنایت می‌دونیم هم سرکوب خیزش #زن_زندگی_آزادی رو، چقدر انگشت‌شماریم. بقیه یا طرف #جمهوری_اسلامی بودن که نه تنها با سرکوب جنبشای داخلی، که حتا با سرکوب مسلمونای #اویغور تو #چین هم موافق بودن و می‌گفتن صدهاهزار نفری که تو اردوگاهای کار اجباری هستن تروریستن. البته اگه بشه تسبیح و جانماز رو که به‌عنوان مدرک جرم از اویغورا می‌گرفتن، آلت ترور حساب کرد، حرف‌شون درسته. یعنی حتا جایی که تو پروسه دستمال‌کشی‌شون ببینن یه دولت کمونیست داره مسلمونا رو «به جرم» مسلمونی سرکوب می‌کنه، نه تنها روشون رو می‌کنن اون‌ور، که داوطلبانه به هم‌دیناشون برچسب تروریست می‌زنن. از اون‌ورم من یکی که بد زدم جا وقتی دیدم کثیری از مردم نسبت به کشتار فلسطینیا همراه-بی‌تفاوت بودن و هستن ولی دیدن ادامه‌ی این همراهی-بی‌تفاوتی وقت #تجاوز_اسرائیل به #ایران، دیگه کرک‌وپرریزونی بود بیا و ببین. یعنی هنگما! اونم از آدمایی که یه ثانیه تو تموم عمرشون با ج.ا شاخ‌توشاخ نشدن! می‌شه کلّی دلیل آورد و تئوری‌پردازی کرد ولی من دارم خبر حیرت می‌دم! خب حالا لازمه بگم که از همون حدود سی سال پیش و ترجمه‌ی #گتاری و #کریستوا و سایر که برای نیروی دگراندیش ما «اقلیّتی بودن» یه شاخصه‌ی هویّتی شد، با این وجه هویّتی و ایجابی‌ش مخالف بوده‌م و هستم. اگه زمونی دگراندیش ما تموم تلاشش رو می‌کرد که بخشایی از جامعه رو همراه کنه با خودش و خودش رو تحت عناوینی چون «پیشرو» و «پیشتاز» و ... تعریف می‌کرد، که بدیهیه چون تکامل‌گرا نیستم، نمی‌تونم همراه اون تعابیر باشم، از جایی دیگه، این نیرو نه تنها «قانع» شد به قلّتش، به کم‌شمار بودنش، که اصلن اصل رو گذاشت رو این و ... بعدش؟ داری؟: اساس «درست» بودن هر کاری رو این می‌دونست که مثل اون جوک قزوینیه «خودم و خودت» باشیم و زیاد شلوغ نشه! این چه کاریه آخه؟ یعنی سه دهه‌ست بروبکس تئوریک رو از تو همین شعر و داستان و اینا بگیر تا کجامجاها می‌بینم که اصرار دارن به کم دیده شدن، کم شنیده شدن و ... و تا کجامجا پیش رفتن تو این اصرار؟ تا اونجا که دیگه با هم بحثم نمی‌کنن! جلسه که سرشو بخوره، کامنتم که برای هم نمی‌ذارن! اگه سالی دهه‌یی از قضا زیر یه سقفی هم باشن با هم می‌شینن به گل گفتن و شنفتن که خیلی هم خوبه، ولی، «پرهیز» می‌کنن از بحث و هر موضع جدلی مقابل هم! خوباشون یه کانال تلگرامی دارن که اونجا حرفاشون رو می‌زنن و خلاص! بدیهیه که من نمی‌گم آدم تن به هر کاری بده برا تو چشم بودن! منظورم از «هر کاری» زدن خود به آب و آتیش نیست که اتفاقن کار درستیه ولی من تو سنی نیستم که حسشو داشته باشم. منظورم بیشتر چرخوندن حرفه طوری که مقبول جماعت بشه. یه مکث: اینجا انگار درجه‌ی چرخشه که می‌تونه مهم بشه. یعنی شاید بیشتریامون یه جاهایی نه که خیلی خودآگاه و ارادی، مماشاتا و فازمشترکایی داشته باشیم با این و اون، ولی، هم این مهمّه که دست‌کم «بعدش» حواس‌مون باشه به اون محافظه‌کاری جُزمی، هم این‌که از اون‌ورشم هست که زاویه‌گرفتنامونم حاصل مجاورتا و معاشرتا می‌شه باشه. یعنی اگه داری تو با من می‌گپی و یه جاهایی ظرفیتای همدلی و همراهیت بیدار می‌شن، یه جاهایی هم زاویه می‌گیری و مخالفتایی که قبلش شاید مهم نبودن یا متوجّه‌شون نبودی توت برجسته می‌شن. هرمزگان کجایی؟ اگه جمله قبلی رو بی‌ربط دیدی، نوووکرتم که 🌻🧡🌻! یعنی داری #گپنوشت رو پی می‌گیری! خب ببین تو سه دهه این شکل از نخبه‌گرایی تو بروبکس تئوریک ادبیات و هنر و فلسفه و ... ما جا افتاد که اساس رو بر انفراد می‌ذاشت و جمع براش یا «حواریون» شدن یا «شاگردان»! و بدیهیه که نه با حواریون جدل شکل می‌گیره نه با شاگردا! و همیشه گفته‌م که همه‌ی فکر کردن، جدل نیست، ولی فکر بدون جدل پیش نمیره. خب، این شده که اینیم. نمی‌گم عامل این شرایط‌مون اینه! قطعن خیلی چیزا من‌جمله سرکوب سیستماتیک ج.ا کم‌تأثیر نبودن تو این اتمیزه شدن‌مون! ولی «می‌شد» که این نباشیم و ایران این نباشه ... خب اینا رو گفتم، گرگانیا یه چیستان دارن «اون چیه که خودش اینقده (فاصله بین شست و اشاره وقتی خیلی از هم واز نشده باشن و به نیّت نشون دادن کوچیکی واز شده باشن) متیل‌متانش انقده (دوتا دستا رو مثل بالای آلباتروس واز می‌کنن)؟» و ... جوابش؟: نخ‌سوزن! حالا با مقدّمه‌ی بالا به اینجا می‌رسیم که: ما قلیلا هستیم که حافظه داریم و یه‌جورایی تعیین می‌کنیم که مثلن #پرویز_اسلامپور بمونه و #مهدی_سهیلی فراموش بشه. جنبشای اجتماعی هم با سرکوب، فروکش می‌کنن، تموم نمی‌شن! هرگز تموم نمی‌شن؟ نمی‌دونم چرا حس می‌کنم اینجا دارم به #روزبه_گیلاسیان توضیح می‌دم. 👇👇👇



tgoop.com/nimasaffar/1222
Create:
Last Update:

«و با این «هیچ»»

#نیما_صفار
وقتی دارم از قلیلی‌مون می‌گم، دارم گزارش می‌دم فقط! ندارم یه اعتبار و برتری ازش درمیارم. می‌گم! قلیلیم چون مثلن تو توئیتر كه می‌گشتم می‌دیدم مایی که هم #نسل_کشی #غزه رو جنایت می‌دونیم هم سرکوب خیزش #زن_زندگی_آزادی رو، چقدر انگشت‌شماریم. بقیه یا طرف #جمهوری_اسلامی بودن که نه تنها با سرکوب جنبشای داخلی، که حتا با سرکوب مسلمونای #اویغور تو #چین هم موافق بودن و می‌گفتن صدهاهزار نفری که تو اردوگاهای کار اجباری هستن تروریستن. البته اگه بشه تسبیح و جانماز رو که به‌عنوان مدرک جرم از اویغورا می‌گرفتن، آلت ترور حساب کرد، حرف‌شون درسته. یعنی حتا جایی که تو پروسه دستمال‌کشی‌شون ببینن یه دولت کمونیست داره مسلمونا رو «به جرم» مسلمونی سرکوب می‌کنه، نه تنها روشون رو می‌کنن اون‌ور، که داوطلبانه به هم‌دیناشون برچسب تروریست می‌زنن. از اون‌ورم من یکی که بد زدم جا وقتی دیدم کثیری از مردم نسبت به کشتار فلسطینیا همراه-بی‌تفاوت بودن و هستن ولی دیدن ادامه‌ی این همراهی-بی‌تفاوتی وقت #تجاوز_اسرائیل به #ایران، دیگه کرک‌وپرریزونی بود بیا و ببین. یعنی هنگما! اونم از آدمایی که یه ثانیه تو تموم عمرشون با ج.ا شاخ‌توشاخ نشدن! می‌شه کلّی دلیل آورد و تئوری‌پردازی کرد ولی من دارم خبر حیرت می‌دم! خب حالا لازمه بگم که از همون حدود سی سال پیش و ترجمه‌ی #گتاری و #کریستوا و سایر که برای نیروی دگراندیش ما «اقلیّتی بودن» یه شاخصه‌ی هویّتی شد، با این وجه هویّتی و ایجابی‌ش مخالف بوده‌م و هستم. اگه زمونی دگراندیش ما تموم تلاشش رو می‌کرد که بخشایی از جامعه رو همراه کنه با خودش و خودش رو تحت عناوینی چون «پیشرو» و «پیشتاز» و ... تعریف می‌کرد، که بدیهیه چون تکامل‌گرا نیستم، نمی‌تونم همراه اون تعابیر باشم، از جایی دیگه، این نیرو نه تنها «قانع» شد به قلّتش، به کم‌شمار بودنش، که اصلن اصل رو گذاشت رو این و ... بعدش؟ داری؟: اساس «درست» بودن هر کاری رو این می‌دونست که مثل اون جوک قزوینیه «خودم و خودت» باشیم و زیاد شلوغ نشه! این چه کاریه آخه؟ یعنی سه دهه‌ست بروبکس تئوریک رو از تو همین شعر و داستان و اینا بگیر تا کجامجاها می‌بینم که اصرار دارن به کم دیده شدن، کم شنیده شدن و ... و تا کجامجا پیش رفتن تو این اصرار؟ تا اونجا که دیگه با هم بحثم نمی‌کنن! جلسه که سرشو بخوره، کامنتم که برای هم نمی‌ذارن! اگه سالی دهه‌یی از قضا زیر یه سقفی هم باشن با هم می‌شینن به گل گفتن و شنفتن که خیلی هم خوبه، ولی، «پرهیز» می‌کنن از بحث و هر موضع جدلی مقابل هم! خوباشون یه کانال تلگرامی دارن که اونجا حرفاشون رو می‌زنن و خلاص! بدیهیه که من نمی‌گم آدم تن به هر کاری بده برا تو چشم بودن! منظورم از «هر کاری» زدن خود به آب و آتیش نیست که اتفاقن کار درستیه ولی من تو سنی نیستم که حسشو داشته باشم. منظورم بیشتر چرخوندن حرفه طوری که مقبول جماعت بشه. یه مکث: اینجا انگار درجه‌ی چرخشه که می‌تونه مهم بشه. یعنی شاید بیشتریامون یه جاهایی نه که خیلی خودآگاه و ارادی، مماشاتا و فازمشترکایی داشته باشیم با این و اون، ولی، هم این مهمّه که دست‌کم «بعدش» حواس‌مون باشه به اون محافظه‌کاری جُزمی، هم این‌که از اون‌ورشم هست که زاویه‌گرفتنامونم حاصل مجاورتا و معاشرتا می‌شه باشه. یعنی اگه داری تو با من می‌گپی و یه جاهایی ظرفیتای همدلی و همراهیت بیدار می‌شن، یه جاهایی هم زاویه می‌گیری و مخالفتایی که قبلش شاید مهم نبودن یا متوجّه‌شون نبودی توت برجسته می‌شن. هرمزگان کجایی؟ اگه جمله قبلی رو بی‌ربط دیدی، نوووکرتم که 🌻🧡🌻! یعنی داری #گپنوشت رو پی می‌گیری! خب ببین تو سه دهه این شکل از نخبه‌گرایی تو بروبکس تئوریک ادبیات و هنر و فلسفه و ... ما جا افتاد که اساس رو بر انفراد می‌ذاشت و جمع براش یا «حواریون» شدن یا «شاگردان»! و بدیهیه که نه با حواریون جدل شکل می‌گیره نه با شاگردا! و همیشه گفته‌م که همه‌ی فکر کردن، جدل نیست، ولی فکر بدون جدل پیش نمیره. خب، این شده که اینیم. نمی‌گم عامل این شرایط‌مون اینه! قطعن خیلی چیزا من‌جمله سرکوب سیستماتیک ج.ا کم‌تأثیر نبودن تو این اتمیزه شدن‌مون! ولی «می‌شد» که این نباشیم و ایران این نباشه ... خب اینا رو گفتم، گرگانیا یه چیستان دارن «اون چیه که خودش اینقده (فاصله بین شست و اشاره وقتی خیلی از هم واز نشده باشن و به نیّت نشون دادن کوچیکی واز شده باشن) متیل‌متانش انقده (دوتا دستا رو مثل بالای آلباتروس واز می‌کنن)؟» و ... جوابش؟: نخ‌سوزن! حالا با مقدّمه‌ی بالا به اینجا می‌رسیم که: ما قلیلا هستیم که حافظه داریم و یه‌جورایی تعیین می‌کنیم که مثلن #پرویز_اسلامپور بمونه و #مهدی_سهیلی فراموش بشه. جنبشای اجتماعی هم با سرکوب، فروکش می‌کنن، تموم نمی‌شن! هرگز تموم نمی‌شن؟ نمی‌دونم چرا حس می‌کنم اینجا دارم به #روزبه_گیلاسیان توضیح می‌دم. 👇👇👇

BY تا اطلاع ثانوی


Share with your friend now:
tgoop.com/nimasaffar/1222

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared the group Tuesday morning on Twitter, calling out the "degenerate" community, or crypto obsessives that engage in high-risk trading. Telegram Channels requirements & features Telegram offers a powerful toolset that allows businesses to create and manage channels, groups, and bots to broadcast messages, engage in conversations, and offer reliable customer support via bots. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Some Telegram Channels content management tips
from us


Telegram تا اطلاع ثانوی
FROM American