NIMASAFFAR Telegram 1218
تا اطلاع ثانوی
«صد سال به این تنهایی‌ها (۲)» قرار بود تو این‌یکی #گپنوشت برم سر این سوأل #مهدی_موسوی تو #توئیتر که چطوره که #آیسان_اسلامی که به‌قاعده چیزی از اسباب محبوبیّت نداره، ۱۴۰۰۰۰۰۰ فالوئر داره که برا خودمم سوأل بود ولی هم از طرفی عکسای پیج اینستای #بهمن_فرزانه دراومد…
«صد سال به این تنهایی‌ها (۲)»

قرار بود تو این‌یکی #گپنوشت برم سر این سوأل #مهدی_موسوی تو #توئیتر که چطوره که #آیسان_اسلامی که به‌قاعده چیزی از اسباب محبوبیّت نداره، ۱۴۰۰۰۰۰۰ فالوئر داره که برا خودمم سوأل بود ولی هم از طرفی عکسای پیج اینستای #بهمن_فرزانه دراومد که دیدیم یه‌پا ذوب در ولایت و #آتش_به_اختیار بوده هم #بیژن_اشتری رفت از دنیا که این همزمونی این فانتزی رو رقم زد برام که:
حالا اگه چند سال دیگه یه قاتلی هم‌نام این‌یکی مترجم فقید پیدا بشه، بازم اون هم‌نامی صرفن «بی‌ربطی» رو احضار می‌کنه (کمااین‌که «ربط» رو تو گپنوشت قبلی طرفدارای میلیونی آیسان و خلوتی #تشییع_جنازه فرزانه‌ی فقید (به تعداد انگشتان دو دست هم نرسیدن مشایعت‌کننده‌ها) تولید کرد) یا چیزی بیشتر رو؟ به‌نظر من چیزی بیشتر رو! این‌که مترجم #صد_سال_تنهایی اونقدر خلوت خاکسپاری بشه، خیلی دراماتیک و جور و اصل‌جنسه ولی وقتی خبر فوت مرحوم اشتری رو شنیدم، بیشتر از هر چی چند ثانیه هنگ از بی‌ربطی‌ش کردم. قاعده‌ش این بود که ایشون سال‌ها و دهه‌ها میون ماجرا باشه؛ سرومروگنده! وقتی یه چهره نمادین جریان حاکم جهان میشی و کاروبارت کوبیدن «چپ» می‌شه (که جسارتن این سوأل پیش میاد که اگه چپ مدّت‌هاست به تاریخ پیوسته و کارش تمومه، این‌همه شب‌وروز کوبیدنش برا چی؟) باید تپل و سرحال و توچشم باشی که نشد و به‌سهم خودم تسلیت می‌گم.
جالب اینجاست که #اصغر_قاتل هم تو دفاعیه‌ش گفت بچّه‌هایی که کرده و کشته بود «بی‌سروپا و خوشگل» بودن و حالا هم قاتل از «بی‌حیا» بودن مقتوله می‌گه. فصل مشترک گفتمان آیسان-اصغر-بهمن به همین وضوح «غیرت»‍ه؛ چیزی که هنوز، و تا همیشه‌یی چشم‌اندازپذیر، داره کار می‌کنه. اگه از من بپرسی که مردم قبلنا خشن‌تر یا عاطفی‌تر بودن یا حالا، می‌گم «خشن‌تر و عاطفی‌تر بودن!» گرم‌تر بودن و حالا بی‌تفاوت‌ترن. حالا چراش، یه‌خورده‌ش جهانیه و بیشترشم محلّی. واسه این‌که دردش خوردنی باشه برامون، اسمشو می‌ذاریم #دوران_گذار؛ که بگیم عبوره از دوران همبستگی قبیله‌یی که عواطف‌مون بسته به میزان «خودی» بودن طرف «داغ» می‌شده تا درک تنهایی‌های خودمون و دیدن تنهایی‌های دیگه. یه تبلیغی تو دهه هفتاد شمسی تلویزیون می‌ذاشت، بچّه‌هه کفشای خیلی بزرگ‌تر از سایزش پوشیده بود، گوینده می‌پرسید چرا، می‌گفت «بعدن می‌گم!» و یه پونزده سالی این «بعدن می‌گم» افتاد تو دهن‌مون. حالا ما هم تو این بی‌هنجاری می‌تونیم بچسبیم به این دلخوشی که تن جداشده‌مون از پیرامون و بوی عطر قبیله «بعدها» قراره تو اخلاقی مبتنی بر درک دیگری جا خوش کنه. ولی فعلنه تو این بی‌هنجاریه که این آیسان خوش می‌نشینه و «قبیله در لحظه» رو برامون احضار می‌کنه. آقا تقی سوپر سر محل‌مون پارسال که فوت کرد، نسرین خانوم اجاره‌ش داد به یه جوون و دیگه بقالیه شده پاتوق جوونا و بیشتر به بهونه خرید این‌پا اون‌پا می‌کنم گوش بکشم به گپ‌وگفت‌شون. یکی از چیزایی که جمع‌شون می‌کنه همین آیسانه و می‌گن بیشتر حرفاش حَقه و حیف که خیلی «ک‍»‍دار حرف می‌زنه و نمی‌شه تو جمعای خونوادگی گذاشتشون. انگار متوجّه نیستن که این فیگور اصلن با همین «ک‍»‍ها هست که شکل می‌گیره؛ با همین دربند آداب نبودن و به‌قول جوونیامون «فحش جلای روحه»! حالا این‌که می‌گن بچّه‌پولداره و علیه تبعیض طبقاتی حرف می‌زنه، این‌که قیافه و صداش مجری‌طور نیست تو شرایطی که هم حکومت هم اپوزیسیونش زور می‌زنن مجریای «صمیمی» تولید کنن، این‌ فیگور که انگار داره تو همین لحظه هر چی به ذهن و دهنش میاد می‌گه، خب اینا تو حجم انبوه «دروغ و تکلّف» که حکومت و اپوزیسیونش دارن تلنبار می‌کنن (البته به‌نظرم درست‌تر اینه که بگیم اپوزیسیون و حکومتش چون ج.ا دیگه همه‌جوره داره می‌ره نسخه‌بدل اون‌ور آب بشه کم نیاره!) جذاب می‌شن. یعنی اینجوری بگم که این پسره اگه خوشگل‌تر بود یا صداوبیان بهتری داشت، شاید تهش با دو-سه‌میلیون فالوئر جمع می‌کرد خیرش رو می‌دید و البته البته البته خیلی خریم اگه نقش پدیده‌ی #تتلو رو تو جا افتادن این تیپ ندید بگیریم؛ اعجوبه‌یی بی‌نهایت خلاق از خود کف خیابون (دارم #امیر_تتلو رو می‌گم) که داره یه‌جورایی یه‌تنه کلّی از تناقضای وجودی‌مون رو نمایندگی می‌کنه و الآنه زیر حکمه. این نمایندگی کردن تناقضا از اونجا مهم می‌شه که #ریاکاری که جنبه‌یی لاینفک از فرهنگ پرشکوه ایرانیه و شاید فقط «چپ» بوده که یه قرنی مقابله‌ی مؤثر کرد باهاش، الآن در نهایت حدّ اشباعشه. با بعضی مواضع #امیرحسین_مقصودلو مشکل داری؟ منم دارم! ولی تو این دوران کی هست که حرفاش رو مخ #نیما_صفار نباشه؟ خب اینم هست که وقتی میفتی تو دهن، همون فرمون رو بری، هی اضاف می‌زنی. یکی از صفحه‌های اینستام که بستن برادرا، تو دو-سه ماه از ۵۰۰۰ که رد کرد، دیگه ساعت می‌زد، فیس‌بوک قدیمامم همین.



tgoop.com/nimasaffar/1218
Create:
Last Update:

«صد سال به این تنهایی‌ها (۲)»

قرار بود تو این‌یکی #گپنوشت برم سر این سوأل #مهدی_موسوی تو #توئیتر که چطوره که #آیسان_اسلامی که به‌قاعده چیزی از اسباب محبوبیّت نداره، ۱۴۰۰۰۰۰۰ فالوئر داره که برا خودمم سوأل بود ولی هم از طرفی عکسای پیج اینستای #بهمن_فرزانه دراومد که دیدیم یه‌پا ذوب در ولایت و #آتش_به_اختیار بوده هم #بیژن_اشتری رفت از دنیا که این همزمونی این فانتزی رو رقم زد برام که:
حالا اگه چند سال دیگه یه قاتلی هم‌نام این‌یکی مترجم فقید پیدا بشه، بازم اون هم‌نامی صرفن «بی‌ربطی» رو احضار می‌کنه (کمااین‌که «ربط» رو تو گپنوشت قبلی طرفدارای میلیونی آیسان و خلوتی #تشییع_جنازه فرزانه‌ی فقید (به تعداد انگشتان دو دست هم نرسیدن مشایعت‌کننده‌ها) تولید کرد) یا چیزی بیشتر رو؟ به‌نظر من چیزی بیشتر رو! این‌که مترجم #صد_سال_تنهایی اونقدر خلوت خاکسپاری بشه، خیلی دراماتیک و جور و اصل‌جنسه ولی وقتی خبر فوت مرحوم اشتری رو شنیدم، بیشتر از هر چی چند ثانیه هنگ از بی‌ربطی‌ش کردم. قاعده‌ش این بود که ایشون سال‌ها و دهه‌ها میون ماجرا باشه؛ سرومروگنده! وقتی یه چهره نمادین جریان حاکم جهان میشی و کاروبارت کوبیدن «چپ» می‌شه (که جسارتن این سوأل پیش میاد که اگه چپ مدّت‌هاست به تاریخ پیوسته و کارش تمومه، این‌همه شب‌وروز کوبیدنش برا چی؟) باید تپل و سرحال و توچشم باشی که نشد و به‌سهم خودم تسلیت می‌گم.
جالب اینجاست که #اصغر_قاتل هم تو دفاعیه‌ش گفت بچّه‌هایی که کرده و کشته بود «بی‌سروپا و خوشگل» بودن و حالا هم قاتل از «بی‌حیا» بودن مقتوله می‌گه. فصل مشترک گفتمان آیسان-اصغر-بهمن به همین وضوح «غیرت»‍ه؛ چیزی که هنوز، و تا همیشه‌یی چشم‌اندازپذیر، داره کار می‌کنه. اگه از من بپرسی که مردم قبلنا خشن‌تر یا عاطفی‌تر بودن یا حالا، می‌گم «خشن‌تر و عاطفی‌تر بودن!» گرم‌تر بودن و حالا بی‌تفاوت‌ترن. حالا چراش، یه‌خورده‌ش جهانیه و بیشترشم محلّی. واسه این‌که دردش خوردنی باشه برامون، اسمشو می‌ذاریم #دوران_گذار؛ که بگیم عبوره از دوران همبستگی قبیله‌یی که عواطف‌مون بسته به میزان «خودی» بودن طرف «داغ» می‌شده تا درک تنهایی‌های خودمون و دیدن تنهایی‌های دیگه. یه تبلیغی تو دهه هفتاد شمسی تلویزیون می‌ذاشت، بچّه‌هه کفشای خیلی بزرگ‌تر از سایزش پوشیده بود، گوینده می‌پرسید چرا، می‌گفت «بعدن می‌گم!» و یه پونزده سالی این «بعدن می‌گم» افتاد تو دهن‌مون. حالا ما هم تو این بی‌هنجاری می‌تونیم بچسبیم به این دلخوشی که تن جداشده‌مون از پیرامون و بوی عطر قبیله «بعدها» قراره تو اخلاقی مبتنی بر درک دیگری جا خوش کنه. ولی فعلنه تو این بی‌هنجاریه که این آیسان خوش می‌نشینه و «قبیله در لحظه» رو برامون احضار می‌کنه. آقا تقی سوپر سر محل‌مون پارسال که فوت کرد، نسرین خانوم اجاره‌ش داد به یه جوون و دیگه بقالیه شده پاتوق جوونا و بیشتر به بهونه خرید این‌پا اون‌پا می‌کنم گوش بکشم به گپ‌وگفت‌شون. یکی از چیزایی که جمع‌شون می‌کنه همین آیسانه و می‌گن بیشتر حرفاش حَقه و حیف که خیلی «ک‍»‍دار حرف می‌زنه و نمی‌شه تو جمعای خونوادگی گذاشتشون. انگار متوجّه نیستن که این فیگور اصلن با همین «ک‍»‍ها هست که شکل می‌گیره؛ با همین دربند آداب نبودن و به‌قول جوونیامون «فحش جلای روحه»! حالا این‌که می‌گن بچّه‌پولداره و علیه تبعیض طبقاتی حرف می‌زنه، این‌که قیافه و صداش مجری‌طور نیست تو شرایطی که هم حکومت هم اپوزیسیونش زور می‌زنن مجریای «صمیمی» تولید کنن، این‌ فیگور که انگار داره تو همین لحظه هر چی به ذهن و دهنش میاد می‌گه، خب اینا تو حجم انبوه «دروغ و تکلّف» که حکومت و اپوزیسیونش دارن تلنبار می‌کنن (البته به‌نظرم درست‌تر اینه که بگیم اپوزیسیون و حکومتش چون ج.ا دیگه همه‌جوره داره می‌ره نسخه‌بدل اون‌ور آب بشه کم نیاره!) جذاب می‌شن. یعنی اینجوری بگم که این پسره اگه خوشگل‌تر بود یا صداوبیان بهتری داشت، شاید تهش با دو-سه‌میلیون فالوئر جمع می‌کرد خیرش رو می‌دید و البته البته البته خیلی خریم اگه نقش پدیده‌ی #تتلو رو تو جا افتادن این تیپ ندید بگیریم؛ اعجوبه‌یی بی‌نهایت خلاق از خود کف خیابون (دارم #امیر_تتلو رو می‌گم) که داره یه‌جورایی یه‌تنه کلّی از تناقضای وجودی‌مون رو نمایندگی می‌کنه و الآنه زیر حکمه. این نمایندگی کردن تناقضا از اونجا مهم می‌شه که #ریاکاری که جنبه‌یی لاینفک از فرهنگ پرشکوه ایرانیه و شاید فقط «چپ» بوده که یه قرنی مقابله‌ی مؤثر کرد باهاش، الآن در نهایت حدّ اشباعشه. با بعضی مواضع #امیرحسین_مقصودلو مشکل داری؟ منم دارم! ولی تو این دوران کی هست که حرفاش رو مخ #نیما_صفار نباشه؟ خب اینم هست که وقتی میفتی تو دهن، همون فرمون رو بری، هی اضاف می‌زنی. یکی از صفحه‌های اینستام که بستن برادرا، تو دو-سه ماه از ۵۰۰۰ که رد کرد، دیگه ساعت می‌زد، فیس‌بوک قدیمامم همین.

BY تا اطلاع ثانوی


Share with your friend now:
tgoop.com/nimasaffar/1218

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

best-secure-messaging-apps-shutterstock-1892950018.jpg How to build a private or public channel on Telegram? Private channels are only accessible to subscribers and don’t appear in public searches. To join a private channel, you need to receive a link from the owner (administrator). A private channel is an excellent solution for companies and teams. You can also use this type of channel to write down personal notes, reflections, etc. By the way, you can make your private channel public at any moment. In 2018, Telegram’s audience reached 200 million people, with 500,000 new users joining the messenger every day. It was launched for iOS on 14 August 2013 and Android on 20 October 2013. On June 7, Perekopsky met with Brazilian President Jair Bolsonaro, an avid user of the platform. According to the firm's VP, the main subject of the meeting was "freedom of expression."
from us


Telegram تا اطلاع ثانوی
FROM American