tgoop.com/nimasaffar/1210
Last Update:
👆👆👆
اینیکی که از نظر من خوشتیپه ولی طبق معیارای عمومی استتیک قالبگیری تو لغت «زشت» میشه و اونیکی که نماد جذابیت جنسی بوده و اینا. یه وجه باحال ماجرا هم اینه که همهی ما ذکور توش احساس گناه میکنیم. دستکم یه بار دیگه کفدستی رو تو نوجوونی بهیاد یکی رفتیم دیگه! تو نرفتی؟ دیگه تو خاب که محتلم شدی که! نذار بگم خاب کی رو میدیدیا! یعنی بلافاصله با شنیدن این خبرا میگی «من که از اون مردخوبام!» یا مردّدتر «من از اون مردخوبام!» و بازی جذابی شکل میگیره که مخصوصن چون تو مواردی نظیر #جانی_دپ و #امبر_هرد میتونه یهو اونوری هم بشه، هیجانش بیشترم میشه. چون تو #زندان_گرگان جایی سوا برای سیاسیا نداره، تو حبسام کم زندونی عادّی نمیدیدم و میدیدم چقدر تخمی-تخیّلی خیلیا زندون میُفتن. یعنی فرق اونایی که توی زندونن با اونایی که بیرونشن فقط همینه که اینا توی زندونن، اونا نه. حالام ببین چقدر باحاله که تو داری راستراست راهت رو میری که یهو آزارگر جنسی میشی! یعنی اینکه با خودت بگی «من از اون مردخوبههام و این وصلهها نمیچسبه بهم!» و اینا نداریم! همینکه آلت رجولیت چسبیده به تنت یعنی ردخور نداره مجرم بلفطرهیی! این طنین خیلی بیشتری داره از اینکه یهو سارق بشی! خیلی چسبیدهتره به خودت! خودتی اصلن! انگار دزدی بیشتر ارتکاب یه عمله ولی جرم جنسی یه «بروز»ه از نهاد کثیفت. لیبیدوکاهی میکنه؟ قطعن و چه بهتر! شاید همین دوای انفجار جمعیّت جهان باشه! سوای این هیجانی به مراتب بیشتر از ظهور #ایدز به سکسوالیته میده. بدون «خطر» خیلی معمولی شده بود آمیزش و چون غریزهی جنسی رو همه چیزمون خیلی خیلی بیشتر از تصوّرمون تأثیر میذاره، بذار نگم! #رومن_گاری نوشته بود با کشف #پنی_سیلین دورهی عشقای رومانتیک تموم شد چون خطر #سیفلیس دیگه میون نبود. پس سلام به رمانتیسیتهی هزارهی سوّم! نظر من؟ میگن #ناصرالدین_شاه از یه جایی میگذشته، میبینه یکی وسط روز داره چرت میزنه، میپرسه چشه، میگن «این معتاده! مواد بهش نرسیده، خماره!» دستور میده مواد برسونن بهش، میکشه و دوباره چرت میزنه، میگه حالا چرا پس، میگن «حالا چون نئشهست چرت میزنه!» میگه «بگیرین بزنین گردنشو که ما فرق خماری و نئشگیش رو نفهمیدیم!» البته ناصرالدین برای گردن زدن اومده تو حکایت وگرنه خودش اصل عملی بوده. در مورد مسائل جنسی هم نظرم اینه. نخوردیم نون گندم، دیدیمش که دست مردم! کم ندیدم بروبکس مذکّری که تو رابطهی رسمی و غیررسمی بودن و آوردهیی جز آسفالت شدن دهنشون نداشته براشون. یادمه #جواد_صفار پسرعموم که عشقه، منو تو یکی از این گروهایی توش آدمباکلاسا میان حرفای باکلاس میزنن عضو کرده بود و این حرفا شد، منم یکی از گپنوشتام رو که توش پیشنهاد کرده بودم حالا که تو رابطه، خماری رو نمیشه از نشئگی تشخیص داد، پس چطوره همه مثل بچّه آدم هر وقت زد بالا جلق بزنیم، البته نوشته بودم #خود_ارضایی و ... چنون گروه بههم ریخت که انگار یه #نیما_صفار اومده باشه توش از استمناء دفاع کرده باشه! جوادم خیلی محترمانه ازم خاست خودم لفت بدم که دادم و الآن اونجا نیستم.
#علی_عرفانی یه اسم باحالی برای اینطور نوشتههام پیشنهاد کرده بود؛ #دیلی_جات. نمیدونم الآن که آنفالو کردمش حق دارم این اسمه رو کار بزنم یا اینم سوار میشه روی سایر احساسگناهام!
عکس: از فیلم ۱۹۰۰ #برتولوچی
BY تا اطلاع ثانوی

Share with your friend now:
tgoop.com/nimasaffar/1210