tgoop.com/nimasaffar/1201
Last Update:
👆👆👆
که بازم همونطور که گفتم دردت خوردنیتره ولی حتا تو این موردم به «معیار»ی نمیرسی و تهش میتونی یه تصویر مبهم مبتنی بر مصادیق بدی!
معیار: به عهدهی مدّعی! کسی که میگه معیاری هست، بگه چطور و چرا ...
خب پس ما که معیاردار و تعریفمدار نیستیم، بهمراتب بیشتر میتونیم تفاوتا رو تو متن «پیدا٫تولید» کنیم و حرف و متن رو گسترش بدیم. دیگه اینجا رخدادجماعت، خرج ارجاع به مفاهیم «از پیش موجود» نمیشه و پس اتفاقن خیلی خیلی بیشتر از حضرات غالب و تریبوندار حرف برای گفتن داریم که میبینی داریم میزنیم. حالا سوای این، «ترجیحات» و «سوگیریها» و ... هستن که میتونن با یا بی دلیل باشن و نفر به نفر فرق کنن و ...
اشتباهه اگه این شرایط رو به سلیقه تقلیل بدیم!
فکر کنم پیشپیرارسال یه گپنوشت داشتم درباره اون اختلافی که #میلان_کوندرا داره با #رولان_بارت داره. طبیعیه که طرفدار #کوندرا بودم مقابل چرندی به اسم «دانش ادبیّات» که #بارت میگفت ولی اطمینان میلان به «ذوق سلیم»م رو مخم بود.
«سلیقه» معمولن تو موقعیّت مصرفی کار زده میشه و جایی که حضور مفهوم اینقدر علنیه، معمولن تثبیتکنندهی باور به «معیار علمی»ه! بالاتر اشاره کردم به نگاه غالب که از معیار و تعریف و علم و اینا میگه و تهش سر ماجرا رو گرد میکنه که آره، اینا هستن ولی تبصره میخورن و ... وقتی قائل باشی به معیار، تو جهان واقعی ناچار میشی یه اسمی روی چیزایی که بیرون میمونن ازش بذاری چون قراره پای التذاذ فردی هم بیاد وسط! یکی از اسامی ملس میتونه «سلیقه» یا «ذائقه» و از این دست باشه و این یعنی تن دادن به جهان مستقر. البته من الزامن مخالف محافظهکاری نیستم ولی اگه قائل به #هنر_متعهد نیستم، که نیستم، چون نگاهم بیشتر پارادایمیکه تا تکاملی، پی آشتی هم نیستم. دعوا دارم. تو همین قفس دعوا دارم. منظورم نفس بود.
BY تا اطلاع ثانوی
Share with your friend now:
tgoop.com/nimasaffar/1201