tgoop.com/nimasaffar/1107
Last Update:
و نکتههای دوست کاردرست #حسین_رجایی:
سلام داداش نیما
احسنت اونجایی که میگی هر پارادیم سیاسی و دیسکورسی شعر را تقلیل میده بنظر منم درسته و قطعا هنر برای سیاست استالینیستی سر تا پا غلط و مشکلداره. بی شک هنر برای هنر درسته اما هنر اصیل اساسا چپه؟ و لازم هم نیست تعهد را به اون سنجاق کرد.
شعر یعنی _فراغت از، و_ شکستن زنجیرهای تمدن و _امروز_ مدرنیته و ملزومات اون نظیر بوروکراسی دولتی و عزیمت به دنیای پیشاتمدنی _و در شعر_ سفری هرچقدر ممکن به دورهی پیشازبانی(که عملا هم ممکن نيست و به همین دلیل هم من موسیقی را برترین هنر میبینم)
حالا شعر:
یه گزارهی درست میگه هیچ شاعر بدی شعر خوب نمی تونه بسرایه. طبیعیه که شعر با اصالت و محتوا که اساس مارکسیسم هم بوده (یکی از اضلاع مثلثی که از طریق پدرزن مارکس به او خورانده شده) از نهضت رومانتیسیسم تاثیر گرفته.
هنر بدون رهایی و آزادی و عدالت و برابری لاجرم باید تبلیغاتی باشه و مزین کردن عوامپسندانهی مردم فریب اون، جز برای سود مگه چیز دیگری هم میتونه باشه؟ و این یعنی فیلم هندی که باید محتواشو توی یکی از اعضا بدن یافت.
اصلا هنر یعنی برابری و حتی کمونیسم
چون خودم مترجم ترانههای احمد کایا هستم میگم ، تو ترانهی Kum Gibi یا "چون شنزار" و Potpori یعنی دختر پادو انو که هر دو عاشقانه و هم بطور فرمال و هم در محتوا غیرسیاسی هستند مقایسه کن باçigenem ابرو گوندش که مثلا اینم عاشقانه است.
ابرو گوندش با اون پفیوزی که اسمش یادم رفت تبریزی که از ایران پولهای ما و شما را دزدید. و رفت با ابرو ازدواج صوری کردند و توی ترکیه هم موندگار و احتمالا شهروند شد. ترانههای ابرو گوندش برای نفهم ها خونده میشه و چنان از نظر آدمای مثل تو و من و حبیب موسوی مبتذله که مجبور میشن با تصویرای کپل و سینه و این چیزا بهش محتوا داده بدن.
ضمنا به اون خانمی که ازش اسم آوردی اگر باهاش رفاقت داری فک کنم سایه اقتصادی نیا بگو بخاطر اراجیفی که راجع به فروغ فرخزاد گفته و اتفاقی یه جا دیدمش، یه روز گیرت میارم و ادبت میکنم. جایگاه فروغ در شعر معاصر ایران چنان بزرگ هست که جایگزین پذیر نیست.
هر کس بخواد راجع به این موضوع شروور بگه بیاد بهش افتخار میدم بحث کنیم. ضمن اینکه باید بدونه من یکی از حوزه های قلم فرساییم روانشناسیه. و باید مراقب تناقض های روانیش باشه.
اما کوتاه سخنم برای اون اینه:
فروغ بدون رابطهی _خاک بر سر نظریهپردازهاش_نامشروعش با ابراهیم گلستان، اصلا نمیشد که فروغ بشه.
اگه فروغ نبود، امروز در خیابونای ایران شعار زن زندگی آزادی فریاد نمیشد
در کتاب روانپزشکی سرکوبگری نوین من عنوان یکی از بخشاش اینه:
چرا عشق و سوسیالیسم بهسرعت همآغوش میشوند؟
راستی نوشتههاتو چرا توی کانال تلگرامیت نمیذاری بازنشر کنم؟ از بس گفتم دیگه خسته شدم
BY تا اطلاع ثانوی
Share with your friend now:
tgoop.com/nimasaffar/1107