tgoop.com/neocritic/42
Last Update:
تفکر مادرانه
🖋چند روز پیش نوشتۀ زن جوانی در توئیتر(ایکس) مورد توجه کاربران فارسی زبان قرار گرفت. او نوشته بود از مادری خود بسیار شاد است و از زنان دعوت کرده بود بیتوجه به حرفهای «فمینیستها» مادر شوند. کاربران متخصص زیادی به او تذکر داده بودند که فمینیسم و فمینیستها مشکلی با مادری ندارند و مخالفان نپذیرفته بودند و بحث تا خسته شدن طرفین و توجه به موضوعی جدید ادامه یافت_ چنانکه رسم توئیتر است.
بهانه شد به اندیشههای یکی از فلاسفه برجسته زنانهنگر در حوزه مادری اشاره کنم: سارا رادیک(1935-2011)؛ که نویسنده کتاب ارزشمند تفکر مادرانه؛ به سوی سیاستهای صلح (1989) است. او به عنوان فیلسوفی که همسری فیلسوف هم داشته به غافلگیریاش از تجربه مادری اشاره میکند. به اینکه گرچه از کودکی و پیش از آشنایی با فلسفه، به دلیل داشتن پدری حقوقدان، همواره با ارزش بیبدیل عقلانیت و استدلال آشنا بوده است، ولی تجربه مادر شدن او را در موقعیت ناآشنا و متناقضی قرار داد: فوران شور، غلیان احساسات متناقض، بدنمندی و روابط پیچیده با بدن خودش و دیگر بدنها... «دشواری بیپناهِ عشق شورمندانه به مخلوقی شکننده در جهانی رقابتی، بیپروا، خشن و پرمخاطره»
رادیک تلاش میکند از منظر فیلسوف به «ورزۀ مادری» نزدیک شود.
به نظر رادیک مادری شامل سه فعالیت اساسی است: محافظت از حیات فرزند، پرورش فرزند و تربیت او. این فرایند ارزشهای اخلاقی خاص خود را دارد که همگی در خدمت این سه هدف شکل گرفتهاند. اخلاقیاتی که «اندیشیدن به شیوه مادران» تدارک میبیند در خدمت حفظ حیات است، پس نسبتی ندارد با اندیشههایی که مرگ را تقدیس میکنند. در خدمت پرورش است، پس از متفاوت بودن و تغییر نمیترسد و آن را تقبیح نمیکند، بلکه دربرابر آن فروتن و گشوده است. به دنبال تربیت است، پس خشونت را نفی میکند و اولین برخوردش دربرابر اشتباه خشونت و طرد نیست؛ بلکه انعطاف و تأمل و آزمودن شیوههای گوناگون است.
به نظر او فقط زنان به شیوه مادران نمیاندیشند و این رویکرد اخلاقی محدود به والدینِ زیستی نیست. انسانها اعم از زن و مرد، در هر موقعیتی، میتوانند تفکر مادرانه و ارزشهای آن را سرلوحه عمل و تصمیم خود قراردهند_چنانکه بسیاری هماکنون چنین هستند.
رادیک این رویکرد را الگوی خوبی برای دستیابی به صلح و سیاستهای صلح در جهان میداند.
درعین حال، از نظر دور ندارد که همه مادران زیستی نیز به ارزشهای تفکر مادرانه پایبند نیستند و در بسیاری مواقع علیه آن رفتار میکنند. به عقیده او بخشی از آن به دلیل بیقدرتی مادران است. مادر، مهمترین و قدرتمندترین موجودی که ادامه نسل بشر به او وابسته است، بیقدرت است. او دربرابر پدر، جامعه، قانون، ارزشهای فکری و فرهنگی مسلط بیقدرت و بیصدا است. «خوب» در تفکر او در بسیاری موارد با «خوب» در تفکر مسلط در تعارض است. ارزشهای اجتماعی مانند رقابتطلبی، رتبه بندی، کلیشههای جنسیتی، تبعیض جنسی، ریاکاری، اجبار به شرکت در جنگ و... ضد تفکر مادرانه است. برای مادر مشخص است تشویق به پذیرفتن این باورها به جسم و روح فرزندان آسیب میرساند؛ اما چه کند؟ او همواره با پذیرش ارزشهایی که آشکارا معارض با «ارزشهای تفکر مادرانه» است، مدال مادر نمونه بر سینه آویخته.
با این وصف، مادران بسیاری هم وجود دارند که «بازنده و بیافتخارند»، یعنی بر ارزشهای خود پافشاری میکنند و چشمشان را بر پیامدهای ارزشهای مسلط برای زندگی فرزندانشان نمیبندند.
@neocritic
BY Critic l مریم نصر
Share with your friend now:
tgoop.com/neocritic/42