tgoop.com/naghdehall/183926
Last Update:
✅ انضباطپارادايمها(استعارهشنيدن)
✍ #مراد_قلیپور در شماره ۱۸۶۶ روزنامه #نقدحال
چگونه شنيدن، استعاره ميشود و از حقيقت تهي ميگردد؟ امر ناشنوايي ساختارها، امري کاملا استعاري است. استعاره تاريخي طولاني که ميتواند پارادايمها را دچار سازد. پارادايمها هم با شنوايي و هم با ناشنوايي، ارتباطي تنگاتنگ دارند. راز انضباط پارادايمهاي دائم و پارادايمهاي موقت، رازي بسيار پيچيده و مرموز است. تاريخ، مملو از شنوايي و ناشنوايي است که هر کدام توانستهاند پارادايم بيافرينند. تاريخ ما محصول کدام يک است؟ آيا ما قادر به شنيدن تاريخ خود هستيم؟ اگر نه پس راز استعاري اين ناشنوايي چيست؟ زيبايي هم ناشنوا ميشود. ناشنوايي، عارضهاي زيباييشناختي است. راز استعاري ناشنوايي به آساني، گشودني نيست. وقتي يک جامعه نميشنود؛ پس به چه چيزهايي متمرکز شده است؟ نشنيدن، فقط پراکندگي نيست؛ بلکه گاهي استعاره تمرکزي عميق است. آيا ما حقيقتا متمرکز هستيم که قادر به شنيدن نيستيم يا اين که واقعيت، چيز ديگري است؟ اين که ديگر نميتوانيم بشنويم عارضهاي ويژه جامعهاي خاص نيست. جهان، جهان ناشنوايي است. فطرت ساختارها و ساختارزداييها، ناشنوا کردن است. ما چگونه و از کجا ديگر قادر به شنيدن نيستيم؟ تاريخ ناشنوايي در بسياري از جوامع جهان طولاني و منجمد است. چيزهايي که ميشنويم عادتهايي هستند که برايمان برنامهريزي شده است. قدرتها، ايدئولوژيها، گفتمانها، ساختارها را به چيزهايي که ميخواهند شنيده شوند عادت ميدهند. تصور اين که داريم ميشنويم اوج ناشنوايي است. وظيفه نشانههاي معنادار اين است که ما را به اصل شنيدن دعوت کند. آيا ما تلويزيون را ميشنويم يا به صداهايش گوش ميدهيم؟ ما با صداي دستگاههاي عقيدتي قدرت، چگونه مواجه ميشويم؟ قدرت چگونه شنوايي را از حقيقت تهي ميسازد و آن را استعاري ميکند؟ نظريهها، مکتبها، زبانشناسي، نشانهشناسي، گفتمانهاي انتقادي، جامعهشناسي زبان، قالبها، الهيات و... در کنار اين که ما را به شنيدن دعوت ميکنند در فطرت خود دام نشنيدنها را هم ميگسترانند. تاريخ ايران استعاره ناشنوايي است. چرا نميتوانيم که بشنويم؟ چه چيزهايي بايد شنيده شوند که در دل تاريخمان جا ماندهاند؟ آگاهي، گاهي تضادي فاجعهبار دارد. همچنان که نبودش ناشنوايي است، بودنش هم ميتواند در عين شنوايي، ناشنوايي را ترويج نمايد. امر آگاهي بسيار، عارضهاي مدرن است که ميتواند خودآگاهي را کور کند و منجر به ناشنوايي عميق گردد. آگاهي، گاهي فقط انباشت خبرهاست. خبرهايي که سلسهمراتب همديگر را بيارزش ميکنند. جهان، دچار انباشت خبرهاست. انبوه، نشنيدن اندوه کلمات است. انبوه کلماتي که شنوايي را مختل ميکنند.
@naghdehall
BY کانال خبری نقدحال
Share with your friend now:
tgoop.com/naghdehall/183926