MY_PROJECT_75 Telegram 1023
آیا برای دست کشیدن از گناه، صرف «عذاب وجدان» کافی است؟ نگاه بسیاری از کسانی که می‌خواهند بدون دین، زندگی اخلاقی را تصور کنند این است که عذاب وجدان کافی است. اما بیایید تصور کنیم بدون توبه در محضر پروردگار یا همان توبه اسلامی با شروط آن، دست کشیدن از گناه چه شکلی می‌شود؟

نخست: عذاب وجدان یک انگیزه ناقص است. برای یک ناباور بسیاری از گناهان، گناه نیستند. پس او تنها از کارهایی پشیمان خواهد شد که طبق نگاهی این دنیایی‌اش کار بدی بوده یا آثار بدی داشته است. مرجعیت مؤمن و غیر مؤمن متفاوت است و این حتی در اینکه چه کاری بد است و چه کاری خوب، تاثیر می‌گذارد.

درباره گناهانی که او گناه بودن آنها را قبول دارد (مثلا خیانت در امانت، دزدی، آسیب زدن به جان و مال دیگران و...) و از آنها پشیمان می‌شود، صرف عذاب وجدان حتی اگر باعث دست کشیدن از آن کار شود و حتی اگر فرد سعی در جبرانش کند، مانند توبه کامل و سازنده نیست. عذاب وجدان صرفا یک عامل منفی است. چیزی است از جنس درد و تنبیه. انسان موجودی صرفا تنبیهی نیست و نمی‌تواند تنها با ترس و درد به پیش برود بلکه همراه با ترس، نیازمند امید است. امید همان بُعدی از توبه است که یک ناباور از آن محروم است.

دوم: چون یک ناباور مرجعی فراتر برای خوب و بد ندارد، ممکن است در جبران یک گناه، به گناهی دیگر روی بیاورد. مثلا فردی را تصور کنید که از انجام یک کار بسیار پشیمان است اما برای آرام کردن درد «وجدان» به جای جبران رو به الکل می‌آورد و خودش را نابود می‌کند. داشتن عذاب وجدان الزاما به نتایج خوب و به بهتر شدن منجر نمی‌شود و انسانی که شوقی برای جبران و امیدی برای بخشش ندارد، ممکن است برای خفه کردن وجدانش رو به تخریب خود بیاورد یا بدتر از گذشته شود. یا در بهترین حالت، رو به افراط در سرگرمی و وقت‌کشی و لذت‌جویی بیاورد. در این حالت، سرگرمی و لذت روشی می‌شود برای خاموش کردن اندیشه. ناباورها در برابر دیگر دردها هم بسیاری اوقات به این روش پناه می‌برند.

سوم: عامل شوق. برای ناباور عامل شوق و امید به بخشش خداوند وجود ندارد. گفتیم که انسان صرفا یک موجود تنبیهی نیست. اما توبه با وجود آنکه پشیمانی یکی از ارکان آن است، اما محبت الهی را در پی دارد. خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و بدی‌های آنان را به نیکی تبدیل می‌کند. الله متعال آنقدر توبه را دوست دارد که از توبه بنده‌اش بیشتر از کسی شاد می‌شود که در بیایان مَرکَب خود را از دست داده و سپس مرکبش به نزدش بازگشته است. این عامل یعنی شوق و محبت می‌تواند انسان را به موجودی بهتر از گذشته تبدیل کند. این چیزی است که در عذاب وجدان محض، غایب است.

چهارم: یک ملحد یا یک منحرف برای چه چیزهایی دچار «عذاب وجدان» می‌شود؟ مواردی هست که برای یک گناه دچار عذاب وجدان نمی‌شود و برای چیزی دچار عذاب وجدان می‌شود که اساسا کار اشتباهی نبوده است. ما کسانی را دیده‌ایم که وقتی دچار گمراهی شده‌اند از اینکه در گذشته فرزندشان را به نماز یا حجاب امر کرده‌اند پشیمان شده‌اند و از اینکه «آزادی» آنان را گرفته‌اند دچار عذاب وجدان شده‌اند! این مسئله خیلی مهم است که مرجع تو چیست؟ عذاب وجدان همیشه دماسنج دقیقی نیست. حتی خود ناباوران بر حسب محیط و جامعه‌ای که در آن بزرگ شده‌اند و حتی تجربه شخصی، ممکن است در اینکه با چه کاری دچار وجدان‌درد شوند، یکی نیستند.

پنجم: نقش باور را هم نباید فراموش کنیم. عذاب وجدان می‌تواند کار کند و می‌تواند کار نکند چون انسان با این پرسش روبرو خواهد شد که من جبران هم کردم، که چه؟ فقط درد وجدانم التیام بیابد و تمام؟ شاید اصلا برای خاموشی این درد رو به چیزهای دیگری بیاورد و صورت مسئله را پاک کند. اما اگر برای این پرسش «که چه؟» پاسخ درستی داشته باشد قطعا برای جبرانش اقدام خواهد کرد. وقتی آخرتی در کار نباشد، انگیزه جبران از دو جهت ضعیف می‌شود: اول اینکه او خود را از عواقب این گناه - به جز درد وجدان - در امان می‌بیند. و ثانیا عامل شوق هم وجود ندارد که بگوید من با توبه هم جبران می‌کنم هم خیری به آن فردی که در حقش بدی کرده‌ام می‌رسانم یا به شخصی بهتر از قبل تبدیل می‌شوم و درجاتم نزد خداوند بالاتر می‌رود.

در پایان: توبه باعث زیباتر شدن دنیای مؤمن می‌شود. او پس از توبه چه بسا به فردی بهتر از قبل آن تبدیل شود. برای مؤمن توبه فقط «جبران» نیست بلکه فراتر از آن است. اما این برای ناباور بسیار بعید است چون برای او اولا توبه‌ای مطرح نیست ثانیا او فقط آن گناه و آثارش را می‌بیند و اوج دل‌مشغولی‌اش رها شدن از آثار همان یک گناه است. قضیه برای یک ناباور خلاص شدن از یک مخصمه است اما برای مؤمن، نجات و رستگاری است. یک ناباور فوقش شوق نجات از زندان را دارد تا بعدش به شهری پر از دود و بدبختی پا بگذارد اما برای باورمند، رها شدن از سیاه‌چال گناه، پاگذاشتن به بهشت توبه است.

پروژه‌هایم | My Project
33



tgoop.com/my_project_75/1023
Create:
Last Update:

آیا برای دست کشیدن از گناه، صرف «عذاب وجدان» کافی است؟ نگاه بسیاری از کسانی که می‌خواهند بدون دین، زندگی اخلاقی را تصور کنند این است که عذاب وجدان کافی است. اما بیایید تصور کنیم بدون توبه در محضر پروردگار یا همان توبه اسلامی با شروط آن، دست کشیدن از گناه چه شکلی می‌شود؟

نخست: عذاب وجدان یک انگیزه ناقص است. برای یک ناباور بسیاری از گناهان، گناه نیستند. پس او تنها از کارهایی پشیمان خواهد شد که طبق نگاهی این دنیایی‌اش کار بدی بوده یا آثار بدی داشته است. مرجعیت مؤمن و غیر مؤمن متفاوت است و این حتی در اینکه چه کاری بد است و چه کاری خوب، تاثیر می‌گذارد.

درباره گناهانی که او گناه بودن آنها را قبول دارد (مثلا خیانت در امانت، دزدی، آسیب زدن به جان و مال دیگران و...) و از آنها پشیمان می‌شود، صرف عذاب وجدان حتی اگر باعث دست کشیدن از آن کار شود و حتی اگر فرد سعی در جبرانش کند، مانند توبه کامل و سازنده نیست. عذاب وجدان صرفا یک عامل منفی است. چیزی است از جنس درد و تنبیه. انسان موجودی صرفا تنبیهی نیست و نمی‌تواند تنها با ترس و درد به پیش برود بلکه همراه با ترس، نیازمند امید است. امید همان بُعدی از توبه است که یک ناباور از آن محروم است.

دوم: چون یک ناباور مرجعی فراتر برای خوب و بد ندارد، ممکن است در جبران یک گناه، به گناهی دیگر روی بیاورد. مثلا فردی را تصور کنید که از انجام یک کار بسیار پشیمان است اما برای آرام کردن درد «وجدان» به جای جبران رو به الکل می‌آورد و خودش را نابود می‌کند. داشتن عذاب وجدان الزاما به نتایج خوب و به بهتر شدن منجر نمی‌شود و انسانی که شوقی برای جبران و امیدی برای بخشش ندارد، ممکن است برای خفه کردن وجدانش رو به تخریب خود بیاورد یا بدتر از گذشته شود. یا در بهترین حالت، رو به افراط در سرگرمی و وقت‌کشی و لذت‌جویی بیاورد. در این حالت، سرگرمی و لذت روشی می‌شود برای خاموش کردن اندیشه. ناباورها در برابر دیگر دردها هم بسیاری اوقات به این روش پناه می‌برند.

سوم: عامل شوق. برای ناباور عامل شوق و امید به بخشش خداوند وجود ندارد. گفتیم که انسان صرفا یک موجود تنبیهی نیست. اما توبه با وجود آنکه پشیمانی یکی از ارکان آن است، اما محبت الهی را در پی دارد. خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و بدی‌های آنان را به نیکی تبدیل می‌کند. الله متعال آنقدر توبه را دوست دارد که از توبه بنده‌اش بیشتر از کسی شاد می‌شود که در بیایان مَرکَب خود را از دست داده و سپس مرکبش به نزدش بازگشته است. این عامل یعنی شوق و محبت می‌تواند انسان را به موجودی بهتر از گذشته تبدیل کند. این چیزی است که در عذاب وجدان محض، غایب است.

چهارم: یک ملحد یا یک منحرف برای چه چیزهایی دچار «عذاب وجدان» می‌شود؟ مواردی هست که برای یک گناه دچار عذاب وجدان نمی‌شود و برای چیزی دچار عذاب وجدان می‌شود که اساسا کار اشتباهی نبوده است. ما کسانی را دیده‌ایم که وقتی دچار گمراهی شده‌اند از اینکه در گذشته فرزندشان را به نماز یا حجاب امر کرده‌اند پشیمان شده‌اند و از اینکه «آزادی» آنان را گرفته‌اند دچار عذاب وجدان شده‌اند! این مسئله خیلی مهم است که مرجع تو چیست؟ عذاب وجدان همیشه دماسنج دقیقی نیست. حتی خود ناباوران بر حسب محیط و جامعه‌ای که در آن بزرگ شده‌اند و حتی تجربه شخصی، ممکن است در اینکه با چه کاری دچار وجدان‌درد شوند، یکی نیستند.

پنجم: نقش باور را هم نباید فراموش کنیم. عذاب وجدان می‌تواند کار کند و می‌تواند کار نکند چون انسان با این پرسش روبرو خواهد شد که من جبران هم کردم، که چه؟ فقط درد وجدانم التیام بیابد و تمام؟ شاید اصلا برای خاموشی این درد رو به چیزهای دیگری بیاورد و صورت مسئله را پاک کند. اما اگر برای این پرسش «که چه؟» پاسخ درستی داشته باشد قطعا برای جبرانش اقدام خواهد کرد. وقتی آخرتی در کار نباشد، انگیزه جبران از دو جهت ضعیف می‌شود: اول اینکه او خود را از عواقب این گناه - به جز درد وجدان - در امان می‌بیند. و ثانیا عامل شوق هم وجود ندارد که بگوید من با توبه هم جبران می‌کنم هم خیری به آن فردی که در حقش بدی کرده‌ام می‌رسانم یا به شخصی بهتر از قبل تبدیل می‌شوم و درجاتم نزد خداوند بالاتر می‌رود.

در پایان: توبه باعث زیباتر شدن دنیای مؤمن می‌شود. او پس از توبه چه بسا به فردی بهتر از قبل آن تبدیل شود. برای مؤمن توبه فقط «جبران» نیست بلکه فراتر از آن است. اما این برای ناباور بسیار بعید است چون برای او اولا توبه‌ای مطرح نیست ثانیا او فقط آن گناه و آثارش را می‌بیند و اوج دل‌مشغولی‌اش رها شدن از آثار همان یک گناه است. قضیه برای یک ناباور خلاص شدن از یک مخصمه است اما برای مؤمن، نجات و رستگاری است. یک ناباور فوقش شوق نجات از زندان را دارد تا بعدش به شهری پر از دود و بدبختی پا بگذارد اما برای باورمند، رها شدن از سیاه‌چال گناه، پاگذاشتن به بهشت توبه است.

پروژه‌هایم | My Project

BY پروژه‌هایم | My Project


Share with your friend now:
tgoop.com/my_project_75/1023

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Developing social channels based on exchanging a single message isn’t exactly new, of course. Back in 2014, the “Yo” app was launched with the sole purpose of enabling users to send each other the greeting “Yo.” SUCK Channel Telegram How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) Hui said the messages, which included urging the disruption of airport operations, were attempts to incite followers to make use of poisonous, corrosive or flammable substances to vandalize police vehicles, and also called on others to make weapons to harm police. When choosing the right name for your Telegram channel, use the language of your target audience. The name must sum up the essence of your channel in 1-3 words. If you’re planning to expand your Telegram audience, it makes sense to incorporate keywords into your name.
from us


Telegram پروژه‌هایم | My Project
FROM American