MUTALIAGARAN Telegram 7785
🍃📖🍃

روزی به کریم خان زند گفتند: فردی میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند. کریم خان گفت: "وقتی گریه هایش تمام شد بیاریدش نزد من".

پس از ساعت ها گریه کردن شخص ساکت شد و گفت قربان من کور مادر زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم.

کریم‌ خان دستور داد چشم های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد! اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته ی پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید.

وکیل الرعایا (کریم خان) گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه ی بید سرخ دزدی میکرد ، من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از اینکه من به شاهی رسیدم عده‌ای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند. پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد؟ اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی میکشند ...

👤 محمد پناهی سمنانی
📚 کریم خان زند


🆔@Mutaliagaran-مطالعه گران🍃
👍155👌2



tgoop.com/mutaliagaran/7785
Create:
Last Update:

🍃📖🍃

روزی به کریم خان زند گفتند: فردی میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند. کریم خان گفت: "وقتی گریه هایش تمام شد بیاریدش نزد من".

پس از ساعت ها گریه کردن شخص ساکت شد و گفت قربان من کور مادر زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم.

کریم‌ خان دستور داد چشم های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد! اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته ی پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید.

وکیل الرعایا (کریم خان) گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه ی بید سرخ دزدی میکرد ، من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از اینکه من به شاهی رسیدم عده‌ای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند. پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد؟ اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی میکشند ...

👤 محمد پناهی سمنانی
📚 کریم خان زند


🆔@Mutaliagaran-مطالعه گران🍃

BY مطالعه گران


Share with your friend now:
tgoop.com/mutaliagaran/7785

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Select “New Channel” Step-by-step tutorial on desktop: Write your hashtags in the language of your target audience. Click “Save” ;
from us


Telegram مطالعه گران
FROM American