MOSTAFASHARIF_IR Telegram 532
💢 داستان ما!

مریض بود، هر از چندگاهی تب می کرد، سرفه هایش سینه اش را خسته تر کرده بود، بیماری لاعلاجی نداشت اما بی توجهی به مشکلاتش کار را سخت تر می کرد.
اصلا بیماری اصلی او بی توجهی به خودش و نیاز های واقعی اش بود.
اندک پولی که داشت را خرج خرید یک جفت کفش فرانسوی کرده بود و خرید داروهایش را گذاشته بود برای بعد!
یا به جای غذای سالم و ورزش، دنبال مک دونالد بود و شب نشینی!
معلوم بود با این وضعیت هر روز حال و روزش خراب تر می شود، این را از لرزش دستش موقع کشت نشاء می شد فهمید.
هر وقت هم می خواستم کمی با او صحبت کنم و به او بگویم که دارد چه بلایی بر سر خودش می آورد، برای نشنیدن، صدایش را به سرش می انداخت که تو بی سوادی و از درمان مرض من چه می فهمی!؟
گاهی اوقات کج فهمی هایش آتش به دلم می انداخت، مخصوص آن وقت هایی که موضوعات بیخود را سر دست می گرفت تا کسی فرصت نکند از بیماری اش و بی خیالی او کند.
یک بار از ماشین مدل بالای همسایه بغلی می گفت و دفعه بعد از پسر همسایه که سگ شده و پاچه همه اهل محل را می گیرد!
اگر از این داستان ها نداشت، سعی می کرد با نیش زبان زدن به اهل خانه، بلوا به پا کند تا صداها شنیده نشود!
تازه وقتی او ساکت بود، صدای آهنگ های فرنگی همسایه پائینی، نمی گذاشت در خانه ما صدا به صدا برسد.
صدای من که می خواستم به او بگویم مرض او چیست و دوا کجاست! صدای من که می خواست دیوار غرورش را بکشند و مرض را به او یاد آوری کند
می خواستم به او بگویم اولویت زندگی ات را بفهم!، راه درمانت ساده است و مشخص و بیماری اصلی همین ندیدن اولویت هاست!
دوست نداشت اینها را بشنود، نمی دانم چرا، شاید از غرورش بود که با وعده های عمل نشده اش ترک برداشته بود و باز هم جای ترک ها را با وعده های دیگر پر می کرد!
چند بار دیگر هم تلاش کردم اما فایده نداشت تا جایی که آرام آرام مرا دشمن می پنداشت در حالی که هیچکس به اندازه من او را دوست نداشت!
حالا من مانده ام و یک مرد مریض و رنجور که زخم شکستن غرورش را هم نمی خواهد به رو بیاورد، من مانده ام و تکرار داستان های او و نگرانی برای خانه ای که زیر سایه سقفش نفس می کشیم...




راستی این داستان، چقدر شبیه این روزهای ماست! دولتی که می تواند مریضی ها را خوب کند اما اولویت هایش را تشخیص نمی دهد! صدای دلسوزان را نمی شنود و حتی آنها را دشمن می بیند! برای فرافکنی و نپذیرفتن اشتباهاتش یک روز به سپاه گیر می دهد و روز دیگر جنازه مومیایی را سر دست می گیرد! لحظه ای تلگرام می کند اولویت اول روز دیگر از قرآن و پیامبر خرج می کند!
دولتی که غرورش اجازه نمی دهد شکست خوردن سیاست های اشتباهش را بپذیرد و برای فرار از واقعیت، تلاش می کند مردم به هر چیزی فکر کنند جز اقتصاد!
دولتی که پولش را خرج خرید هواپیمای آمریکایی، ماشین فرانسوی و ... کرده! و احیاء صنعت داخلی را گذاشته برای روزی دیگر، اگر هم دولت کوتاه بیاید و بخواهیم برای فردای بهتر کنار هم بایستیم بوقچی هایی مانند بی بی سی و ... نمی گذارند صدا به صدا برسد!
مردمی که مشکلات دارند!
مشکلاتی که لاعلاج نیست و درمان دارد!
درمانی که دولت به آن بی توجه است و همچنان به راه غلط خود ادامه می دهد!
راه غلطی که تمامی ندارد و با شعار، زیبا نمایشش می دهند!
نمایشی که با همکاری حاشیه ها قرار است حواس را از اولویت ها پرت کنند!

#مصــطفی_شــریف

"دیــدبان" گــرا می دهد👇
❇️ @mostafa_sharif



tgoop.com/mostafasharif_ir/532
Create:
Last Update:

💢 داستان ما!

مریض بود، هر از چندگاهی تب می کرد، سرفه هایش سینه اش را خسته تر کرده بود، بیماری لاعلاجی نداشت اما بی توجهی به مشکلاتش کار را سخت تر می کرد.
اصلا بیماری اصلی او بی توجهی به خودش و نیاز های واقعی اش بود.
اندک پولی که داشت را خرج خرید یک جفت کفش فرانسوی کرده بود و خرید داروهایش را گذاشته بود برای بعد!
یا به جای غذای سالم و ورزش، دنبال مک دونالد بود و شب نشینی!
معلوم بود با این وضعیت هر روز حال و روزش خراب تر می شود، این را از لرزش دستش موقع کشت نشاء می شد فهمید.
هر وقت هم می خواستم کمی با او صحبت کنم و به او بگویم که دارد چه بلایی بر سر خودش می آورد، برای نشنیدن، صدایش را به سرش می انداخت که تو بی سوادی و از درمان مرض من چه می فهمی!؟
گاهی اوقات کج فهمی هایش آتش به دلم می انداخت، مخصوص آن وقت هایی که موضوعات بیخود را سر دست می گرفت تا کسی فرصت نکند از بیماری اش و بی خیالی او کند.
یک بار از ماشین مدل بالای همسایه بغلی می گفت و دفعه بعد از پسر همسایه که سگ شده و پاچه همه اهل محل را می گیرد!
اگر از این داستان ها نداشت، سعی می کرد با نیش زبان زدن به اهل خانه، بلوا به پا کند تا صداها شنیده نشود!
تازه وقتی او ساکت بود، صدای آهنگ های فرنگی همسایه پائینی، نمی گذاشت در خانه ما صدا به صدا برسد.
صدای من که می خواستم به او بگویم مرض او چیست و دوا کجاست! صدای من که می خواست دیوار غرورش را بکشند و مرض را به او یاد آوری کند
می خواستم به او بگویم اولویت زندگی ات را بفهم!، راه درمانت ساده است و مشخص و بیماری اصلی همین ندیدن اولویت هاست!
دوست نداشت اینها را بشنود، نمی دانم چرا، شاید از غرورش بود که با وعده های عمل نشده اش ترک برداشته بود و باز هم جای ترک ها را با وعده های دیگر پر می کرد!
چند بار دیگر هم تلاش کردم اما فایده نداشت تا جایی که آرام آرام مرا دشمن می پنداشت در حالی که هیچکس به اندازه من او را دوست نداشت!
حالا من مانده ام و یک مرد مریض و رنجور که زخم شکستن غرورش را هم نمی خواهد به رو بیاورد، من مانده ام و تکرار داستان های او و نگرانی برای خانه ای که زیر سایه سقفش نفس می کشیم...




راستی این داستان، چقدر شبیه این روزهای ماست! دولتی که می تواند مریضی ها را خوب کند اما اولویت هایش را تشخیص نمی دهد! صدای دلسوزان را نمی شنود و حتی آنها را دشمن می بیند! برای فرافکنی و نپذیرفتن اشتباهاتش یک روز به سپاه گیر می دهد و روز دیگر جنازه مومیایی را سر دست می گیرد! لحظه ای تلگرام می کند اولویت اول روز دیگر از قرآن و پیامبر خرج می کند!
دولتی که غرورش اجازه نمی دهد شکست خوردن سیاست های اشتباهش را بپذیرد و برای فرار از واقعیت، تلاش می کند مردم به هر چیزی فکر کنند جز اقتصاد!
دولتی که پولش را خرج خرید هواپیمای آمریکایی، ماشین فرانسوی و ... کرده! و احیاء صنعت داخلی را گذاشته برای روزی دیگر، اگر هم دولت کوتاه بیاید و بخواهیم برای فردای بهتر کنار هم بایستیم بوقچی هایی مانند بی بی سی و ... نمی گذارند صدا به صدا برسد!
مردمی که مشکلات دارند!
مشکلاتی که لاعلاج نیست و درمان دارد!
درمانی که دولت به آن بی توجه است و همچنان به راه غلط خود ادامه می دهد!
راه غلطی که تمامی ندارد و با شعار، زیبا نمایشش می دهند!
نمایشی که با همکاری حاشیه ها قرار است حواس را از اولویت ها پرت کنند!

#مصــطفی_شــریف

"دیــدبان" گــرا می دهد👇
❇️ @mostafa_sharif

BY مصــطفے شــریف🇮🇷


Share with your friend now:
tgoop.com/mostafasharif_ir/532

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

To edit your name or bio, click the Menu icon and select “Manage Channel.” 4How to customize a Telegram channel? The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? The initiatives announced by Perekopsky include monitoring the content in groups. According to the executive, posts identified as lacking context or as containing false information will be flagged as a potential source of disinformation. The content is then forwarded to Telegram's fact-checking channels for analysis and subsequent publication of verified information.
from us


Telegram مصــطفے شــریف🇮🇷
FROM American