MOHSENROWHANI Telegram 503
نوروزهای وطنی که یادم هست همه‌شان فرم کامل عید داشتند، از خانه‌تکانی و سبزه انداختن مامان، یکماه مانده به عید، تا آجیل خریدن و تدارک پول نو برای لای قرآن.
اینکه حتما لباس نو بپوشیم و سر سفره جمع شویم.
مقید بودیم به اینکه کارهای اینور سال همین‌ور سال تمام شود و برای سال بعد نماند.
یعنی فرم دوندگی‌های دقیقه‌ی نودی همیشه و هر سال جاری بود و اتفاقا جواب هم می‌داد.
لیست اهداف کوتاه و بلند مدت می‌نوشتیم و سر سفره‌ی هفت‌سین، درحالی‌که به تازگی سبزه‌های کمرنگ و قرمزی ماهی گلی زل می‌زدیم، با جملات عربی اصرار داشتیم که خدا سال نو را به احسن وجه تحویلمان بدهد.
بعدش بوسیدن بود و بغل‌های تازه و عیدی گرفتن از دست بزرگترها.
این تمرکز بر فرم و ظاهر و سنت تحویل دادن سال کهنه و گرفتن سال نو خودش ناخواسته وسط ذهن ما نقطه ‌عطفی ایجاد می‌کرد که خیلی باورش داشتیم.
رسما خطِ تا بود که صفحه را عوض می‌کرد و حس می‌شد روز اول بهار با روز آخر زمستان فرق دارد.
این باور، پایه‌ی همه‌ی شروع مجدد‌ها و تازه شدن‌ها و انرژی‌های انباشته‌ی سال‌های نیکوی گذشته بود.

بعد از هجرت اما؛
با این پیشینه‌ی کهن و اصیل، حاوی کلی آدم و عزیز و دل‌بستگی، نو شدن سال در غربت، حقیقتاً برزخی بود.
اوایل خیلی سخت بود، حتی اگر اتفاقا یا با برنامه بین جمعی ایرانی بودم، اما این فرم فاصله گرفته از مبدا، خیلی دشوار، تحول را نتیجه می‌داد.
همانطور که غروب جمعه‌ها جایش را به غروب یکشنبه‌ها داد...
به ظاهر بهار، برایم نو شدنی محسوس به دنبال نداشت.
مدت‌ها درگیر این نقاط عطف بودم، اینکه واقعا کجای سال باید توقف کرد و دکمه‌ی شروع مجدد را زد؟
کم‌کم ترکیب فرهنگ تقویم میلادی و شمسی و قمری پس زمینه ذهنم، با وجود آدم‌های ملل مختلف در روابط روزانه، درس عجیبی به من داد.
همه‌ چیز برگشت به جمله قدیمیِ تکراریِ کهنه؛
«هر روزتان نوروز»
تجریه‌ی زیسته در کشور هفتاد دو ملت برایم تمرین این عبارت بود و هست. جوری که دیگر دنبال پیچ و فراز و فرودی از تقویم نباشم و خودم، روزهایم را عید کنم و نو.

اما با وجود این اعتراف عجیب،
من هنوز هفت سین می‌چینم.
حتی اگر تنها عضو سر سفره‌اش خودم باشم و فقط یک روز از سیزده روز عید را در خانه بمانم.
هر ایرانی بیرون از کشور،
جایی ته دلش امیدوار است،
به مدد ظاهر این چینش،
حکمت ازلی نو شدن، در فصل وجودش، رخ دهد.
@mohsenrowhani



tgoop.com/mohsenrowhani/503
Create:
Last Update:

نوروزهای وطنی که یادم هست همه‌شان فرم کامل عید داشتند، از خانه‌تکانی و سبزه انداختن مامان، یکماه مانده به عید، تا آجیل خریدن و تدارک پول نو برای لای قرآن.
اینکه حتما لباس نو بپوشیم و سر سفره جمع شویم.
مقید بودیم به اینکه کارهای اینور سال همین‌ور سال تمام شود و برای سال بعد نماند.
یعنی فرم دوندگی‌های دقیقه‌ی نودی همیشه و هر سال جاری بود و اتفاقا جواب هم می‌داد.
لیست اهداف کوتاه و بلند مدت می‌نوشتیم و سر سفره‌ی هفت‌سین، درحالی‌که به تازگی سبزه‌های کمرنگ و قرمزی ماهی گلی زل می‌زدیم، با جملات عربی اصرار داشتیم که خدا سال نو را به احسن وجه تحویلمان بدهد.
بعدش بوسیدن بود و بغل‌های تازه و عیدی گرفتن از دست بزرگترها.
این تمرکز بر فرم و ظاهر و سنت تحویل دادن سال کهنه و گرفتن سال نو خودش ناخواسته وسط ذهن ما نقطه ‌عطفی ایجاد می‌کرد که خیلی باورش داشتیم.
رسما خطِ تا بود که صفحه را عوض می‌کرد و حس می‌شد روز اول بهار با روز آخر زمستان فرق دارد.
این باور، پایه‌ی همه‌ی شروع مجدد‌ها و تازه شدن‌ها و انرژی‌های انباشته‌ی سال‌های نیکوی گذشته بود.

بعد از هجرت اما؛
با این پیشینه‌ی کهن و اصیل، حاوی کلی آدم و عزیز و دل‌بستگی، نو شدن سال در غربت، حقیقتاً برزخی بود.
اوایل خیلی سخت بود، حتی اگر اتفاقا یا با برنامه بین جمعی ایرانی بودم، اما این فرم فاصله گرفته از مبدا، خیلی دشوار، تحول را نتیجه می‌داد.
همانطور که غروب جمعه‌ها جایش را به غروب یکشنبه‌ها داد...
به ظاهر بهار، برایم نو شدنی محسوس به دنبال نداشت.
مدت‌ها درگیر این نقاط عطف بودم، اینکه واقعا کجای سال باید توقف کرد و دکمه‌ی شروع مجدد را زد؟
کم‌کم ترکیب فرهنگ تقویم میلادی و شمسی و قمری پس زمینه ذهنم، با وجود آدم‌های ملل مختلف در روابط روزانه، درس عجیبی به من داد.
همه‌ چیز برگشت به جمله قدیمیِ تکراریِ کهنه؛
«هر روزتان نوروز»
تجریه‌ی زیسته در کشور هفتاد دو ملت برایم تمرین این عبارت بود و هست. جوری که دیگر دنبال پیچ و فراز و فرودی از تقویم نباشم و خودم، روزهایم را عید کنم و نو.

اما با وجود این اعتراف عجیب،
من هنوز هفت سین می‌چینم.
حتی اگر تنها عضو سر سفره‌اش خودم باشم و فقط یک روز از سیزده روز عید را در خانه بمانم.
هر ایرانی بیرون از کشور،
جایی ته دلش امیدوار است،
به مدد ظاهر این چینش،
حکمت ازلی نو شدن، در فصل وجودش، رخ دهد.
@mohsenrowhani

BY یک حقوقی در نیویورک




Share with your friend now:
tgoop.com/mohsenrowhani/503

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

During the meeting with TSE Minister Edson Fachin, Perekopsky also mentioned the TSE channel on the platform as one of the firm's key success stories. Launched as part of the company's commitments to tackle the spread of fake news in Brazil, the verified channel has attracted more than 184,000 members in less than a month. “Hey degen, are you stressed? Just let it all out,” he wrote, along with a link to join the group. When choosing the right name for your Telegram channel, use the language of your target audience. The name must sum up the essence of your channel in 1-3 words. If you’re planning to expand your Telegram audience, it makes sense to incorporate keywords into your name. Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value.
from us


Telegram یک حقوقی در نیویورک
FROM American