Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
590 - Telegram Web
Telegram Web
Forwarded from شفیعی نامه
نیمی از مهمانخانهٔ L شکل هم به تعدادی از کتابهای دم دستی استاد اختصاص داشت.
@shafieename
علم باید آموخت و کتاب نباید سوخت

امروز را تماماً در حالتی نه‌خواب‌ونه‌بیدار گذراندم. هیچ‌کار نمی‌توانستم بکنم. سرِشب فاطمه چای آورد و در حین چای خوردن، صحبت از دوران دانشجویی‌اش کرد و اینکه بیشترین حظّ را در بین متون درسی از کتاب چهارمقاله برده است.
کتاب را آوردم و چون می‌دانستم که مباحث پزشکی برایش جاذبه بیشتری دارد، حکایاتِ مقالت چهارم کتاب یعنی فصل طب را شروع کردم به خواندن.
چهارمقاله را پیشتر هم خوانده بودم اما این‌بار چیز دیگری بود. درنظرم چنان می‌آمد که گویی این کتاب چکیدهٔ تاریخ و فرهنگ ایران است در دوران درخشندگی‌اش که با نثری صمیمی و مؤثر، روایت می‌شود.
بی‌اغراق هر چند سطر یکبار اشکهایم جاری می‌شد چنانکه از خواندن باز می‌ماندم. و اگر تنها بودم با صدای بلند گریه می‌کردم. حالِ وَجد که صوفیه می‌گفتند باید چنین حالی باشد.
جاهایی هم بود که با صدای بلند می‌خندیدم چنانکه کتاب از دستم می‌افتاد. مثلاً در حکایت خواجه عبدالله انصاری و اسماعیلِ ادیب:
خواجه عبدالله به تعصّب دینی، پزشکِ فلسفی مشرب را بارها آزرده و کتابهای او را سوزانده بود تا اینکه بالاخره بیمار شد و طبیبان در علاجش درماندند چنانکه به حدّ مرگ رسید. مریدانِ خواجه، قارورهٔ شیخ را به نزد طبیب برند، با نامی مستعار که نداند بیمار کیست.
«اسماعیل چون قاروره نگرید گفت که: این آب فلان است و فواقش پدید آمده است و در آن عاجز شده‌اند. او را بگویید تا یک اِستار پوستِ مغز پسته با یک اِستار شکرِ عسکری بکوبند و او را دهند تا باز رهد و بگویید که:
علم باید آموخت و کتاب نباید سوخت.»
(حکایت ۹)

باری تمامی دوازده حکایت بخش طبّ را به همراه گریه و خنده خواندم و قرار گذاشتم حکایات سه مقالهٔ دیگر را هم در شبهای بعد بخوانیم.
عجب کتاب بی‌نظیری است چهارمقالهٔ نظامی عروضی سمرقندی.
@mohsenpourmokhtar
زن و کودک و بومِ ایرانیان
به اندیشهٔ بَد مَنه در میـان
@mohsenpourmokhtar
Audio
#شرح‌مثنوی دفتر سوم. جلسه ۱۰۴.

۹۹/۹/۲۴ بیت‌های ۴۶۹۳ تا ۴۷۱۸.

@masnavisirjan3
Forwarded from نور سیاه
به مردم نامه بنویسید نه به وزیر!

کارزاری به راه افتاده که از وزارت آموزش‌و‌پرورش می‌خواهد شاهنامه را در زمرهٔ درس‌های رسمی مدارس قرار بدهد.

من با این کار و کارزار مخالفم. نه به این دلیل که آشنایی و انس با شاهنامه برای دانش‌آموزان مفید و لازم نیست بلکه فکر می‌کنم که دم‌ودستگاه ناتندرست آموزش‌وپرورش نمی‌تواند از عهدهٔ این کار مهم بر‌آید. یعنی اگر هم به فرض محال آموزش‌و‌پرورش این درخواست را بپذیرد و به فرض محال دیگر به تعداد کافی معلم باکفایت برای این امر وجود داشته باشد، باز حاصل کار بد و تباه خواهد بود. نقض غرض خواهد بود.

مشکل بزرگ جای دیگر است؛ ساختار ایدئولوژیک و سیاست‌زدهٔ آموزش‌و‌پرورش شخصیت فردوسی و روح شاهنامه را تحریف خواهند کرد و آن را در قاب منافع سیاسی و ایدئولوژیک حکومت قرار خواهند داد؛ از فردوسی یک آخوند خواهند ساخت که پیام کتابش حمایت و حفظ «محور مقاومت» است. به خاطر دار این معنی که در خدمت کجا گفتیم و ما نباید به دست خودمان مقدمات این تحریف و خسران را فراهم بیاوریم.

شاهنامه کتاب کتاب‌های ما ایرانیان است. پیام راستین شاهنامه را خود ما مردم باید به فرزندانمان منتقل کنیم.اگر روزی به این نتیجه برسیم که وظیفه داریم فرزندانمان را با شاهنامه آشنا کنیم، آن روز، روز جشن ماست. فرمود: آب کم جو تشنگی آور به دست؛ وقتی شوق آموختن شاهنامه به خواست و پویه‌ای ملی بدل شود، کتاب و آموزگار و فیلم و نرم‌افزار مناسب و ارزان فراهم خواهد آمد. از بالا و پست آب خواهد جوشید.

دوستان! کارزار خواندن شاهنامه به راه بیندازید؛ کارزار انس عمومی با شاهنامه. به مردم نامه بنویسید نه به وزیر. به هم یادآوری کنیم که شاهنامه بخوانیم. هم خودمان و هم فررندانمان شاهنامه بخوانیم. به هنرمندان و نویسندگان و شاهنامه‌پژوهان و نرم‌افزارسازان نامه بنویسید و از آنان بخواهید که راه آشنایی مردم با شاهنامه را هموارتر و جذاب‌تر کنند. دریغ است که این کتاب زندهٔ فرهنگ‌ساز در حصار پژوهش‌های فنی و تأملات نخبگانی محصور شود که البته آن هم به جای خود بایسته و مهم است. پژوهش‌های علمی باید فایده‌اش به مخاطب عام هم برسد و درنهایت، فهم عمومی از شاهنامه را درست‌تر و دقیق‌تر کند. فضای مجازی امکان بسیار بزرگی برای گسترش فرهنگ شاهنامه مهیا کرده است.

شاهنامه همیشه کتاب مردم بوده است. با مردم و در میان مردم زیسته است. مردم دل به قصه‌هایش سپرده‌اند. هنوز با اینهمه لجن‌پراکنی آینه‌اش روشن است‌ و میان مردم حرمت دارد. همین مردم شاهنامه را حفظ خواهند کرد و مثل مشعلی در ظلام به آیندگان خواهند سپرد.

صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جو بوکه برآید

https://www.tgoop.com/n00re30yah
Audio
روایت کودکانه داستان بیژن و منیژه.
۹۹/۱۲/۷
@mohsenpourmokhtar
سالها منتظر انتشار این کتاب بودم 👇
Forwarded from چهار خطی
کتاب «رباعیات خیّام و خیامانه‌های پارسی» منتشر شد.
لینک تهیۀ کتاب:
https://b2n.ir/q41139

‏●●
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://www.tgoop.com/Xatt4
Forwarded from چهار خطی
«رباعیات خیّام و خیامانه‌های پارسی»

رباعیات خیّام و خیامانه‌های پارسی؛ سید علی میرافضلی، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۹۹، ۵۴۰ ص

بیش از یک قرن است که پژوهشگران و دوستداران حکیم عمر خیّام نیشابوری می‌کوشند از طریق پالایش رباعیّات منسوب بدو، چهرۀ راستینی از این شخصیت جهانی تاریخ علم و ادب را به تصویر در آورند. این مسیر طولانی، با کامیابی‌ها و ناکامی‌های بسیار همراه بوده است. شمار رباعیّات منسوب به خیّام از دو رباعی تا دو هزار رباعی در نوسان است. برخی از این رباعیّات میان خیّام و دیگر شاعران مشترک است و والنتین ژوکوفسکی، ایران‌شناس روس، آن‌ها را «رباعی سرگردان» نامیده است. ناهمگونی سبکی و زبانی، و ناپیوستگی اندیشگانی در این رباعیات تا بدان حدّ است که نمی‌توان همۀ‌ آن‌ها را محصول ذهن و زبان فردی واحد و حتی یک دورۀ تاریخی مشخص به شمار آورد. از ۱۸۹۷ میلادی تا به امروز، محققان ایرانی و شرق‌شناسان نامدار، کتاب‌ها و مقالات بی‌شماری در شناخت و ارزیابی منابع رباعیات منسوب به خیّام، روش‌های بررسی و شیوۀ پالایش این رباعیات پدید آورده‌اند.

کتاب حاضر، در دو دفتر تنظیم شده و بدین نیّت فراهم آمده که متنی قابل اعتماد از رباعیّات خیّام و دیگر خیّامانه‌های تاریخ رباعی فارسی به دست دهد و در حدّ توان، از بار این ناهمگونی‌ها و سرگردانی‌ها بکاهد. در دفتر نخست، نویسنده با استفاده از سه معیار توأمان، به انتخاب رباعیّات خیّام از منابع کهن پرداخته است:
اصل اوّل، شناسایی منابع کهن، ارزیابی و دسته‌بندی آن‌ها و به‌کارگیری اصل تواتر و تکرار رباعیّات منسوب به خیّام در ‌آن‌هاست. در این روش، صرف درج رباعی در یک منبع کهن، ملاک انتخاب نیست. قدمت آن منبع، کیفیت نقل، و تکرار یک رباعی در دستِ کم دو منبع، اهمیت بسیار دارد. در این ارزیابی، ۳۲ سرچشمۀ کهن در اختیار داشته‌ام. در منابع کهن، با حذف رباعیّات تکراری، ۱۵۶ رباعی با ذکر نام خیّام یافت می‌شود. برای دقیق شدن بررسی خود، از ۳۵ منبع کمکی نیز بهره گرفته‌ام.
رباعیّات منسوب به خیّام در گذر زمان با رباعیّات شاعران دیگر در‌آمیخته است. این اختلاط و امتزاج، متأسفانه در منابع کهن نیز به چشم می‌خورَد. در این پژوهش، ما‌ گویندگان واقعی رباعیّات مشترک را بر مبنای منابع معتبر و مآخذ قدیمی شناسایی کرده و اشعار خیّام را از این رباعیّات پالوده‌ایم.
در سدۀ پنجم و اوایل سدۀ ششم هجری، یک عنصر سبکی در رباعیّات فارسی وجود دارد که رهنمای ما در تشخیص رباعیّات اصیل خیّام توانَد بود و آن، داشتن قافیه‌های چهارگانه است. طبق بررسی ما در دواوین نُه شاعر آن روزگار، تا ۹۳ درصد رباعیّات آن عصر، چهار قافیه‌ای بوده است. این عنصر سبکی، در کنار آن دو عامل دیگر، به ما کمک می‌کند که انتخاب دقیق‌تری از رباعیّات موجود در منابع صورت دهیم.
در بخش اول کتاب، شرح مفصلی از معیارهای پیشنهادی و روش انتخاب رباعیّات خیّام داده شده است. ما با کمک این سه معیار، ۲۰ رباعی را که واجد هر سه معیار هستند، به عنوان رباعیّات اصلی و اصیل خیّام اختیار کرده‌ایم. برای هر رباعی، توضیحاتی جداگانه آورده‌ایم.
بخش دوم رباعیّات، شامل رباعیّات مُحتمل است. ۴۹ رباعیی که در این بخش جای گرفته، فقط دو ویژگی از معیارهای سه گانه را با خود دارند. احتمال ‌آنکه تعدادی از رباعیّات این بخش از خیّام باشد، وجود دارد. شاید یافته‌های بعدی محققان، چند رباعی بخش دوم را به فهرست رباعیّات اصیل بیفزاید.
بخش سوم کتاب، در مورد رباعیّات مشکوک و مردود است. در این بخش نیز، به ارزیابی تتمۀ رباعیّات پرداخته‌ایم. از نظر من، انتساب اغلب این رباعیّات به خیّام مردود است؛ اما به مکتب خیّام تعلّق دارند. این گوهرهای گرانمایه، سرودۀ پیروان گمنام حکیم عمر خیّام هستند. نفی انتساب آن‌ها به خیّام، به منزلۀ نفی ارزش‌های گوهرین این آثار نیست.

ما دفتر دوم کتاب را به منتخبی از خیّامانه‌های پارسی، در محدودۀ زمانی قرن پنجم تا اوایل قرن هفتم هجری، اختصاص داده‌ایم. در این بخش، ۵۸ رباعی خیّامانه نقل شده است. همچون رباعیّات دفتر اول، هر رباعی خیّامانه، توضیحاتی دارد که نشان می‌دهد این انتخاب‌ها، به صورت تفنّنی و با تیک زدن رباعیّات در منابع، صورت نگرفته است. با تفکیک رباعیّات سرگردان از رباعیّات خیّام، هم با چهرۀ خالص‌تری از خیّام رو به رو می‌شویم و هم سهم دیگر گویندگان با ذوق تاریخ ادب فارسی، در شکل گرفتن رباعی خیّامانه مشخّص می‌گردد.
در بخش آخر کتاب، فرهنگ کوچکی از لغات و اصطلاحات خاص موجود در رباعیّات خیّام و شاعران دیگر تدارک دیده‌ایم که هم کلیدی است برای درک بهتر رباعیّات خیّام و اقران او، و هم می‌تواند سوابق و لواحق این اصطلاحات را در متون ادبی نشان دهد.
‏..
https://b2n.ir/d04628

‏●●
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://www.tgoop.com/Xatt4
ای کاش هرچه زودتر از در درآیدی!
کتاب رباعیات خیام بالاخره رسید و چشم ما روشن شد.
تحقیق یعنی اینکه از سال ۷۲ شروع کنی و ۲۷ سال بعد به نتیجه برسی و نتیجه تحقیقت باعث روشنی چشم هر خواننده آگاهی در هرجای جهان شود. هرچند از نظر وزارت نادان علوم و تحقیقات و فناوری راکد علمی شناخته شوی.
نه اینکه ماهی یک مقاله کذایی علمی پژوهشی!! بنویسی یا سالی یک کتاب مضحک سر هم کنی که به لعنت ابلیس هم نیرزد تا در نهضت تولید علم!!! پیشرو باشی. بیت:
جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اکسیر می‌کنند
https://www.instagram.com/p/CMJphFAs73k/?igshid=1qqiqtla8l1pv
خیّام و تصوّف

من همیشه تصوّر می‌کردم که حکیم عُمر خیّام با صوفیان کارد و خیار بوده است. اما دقیقاً برعکس- خیّام معتقد بوده که:
″در بین طالبان شناخت خداوند، طریق اهل تصوّف که مبتنی بر تصفیهٔ باطن و تهذیبِ اخلاق است، از همه بهتر است.″
این نظر را خیّام در کتاب ‹رساله در علم کلّیّات وجود› بیان کرده است. بنا بر استدلال‌های روانشاد کاظم برگ‌نیسی ″این کتاب به احتمال زیاد، آخرین اثر خیّام و محصول دورانِ پختگی اوست و در صحّت انتساب آن به او، هیچ شک و تردیدی نیست و نیز نمی‌توان پذیرفت که خیّام این بخش رساله را از ترس جان یا برای خوشایند دیگران نوشته‌باشد.″
• باری، چوبِ همه، در برابر عارفان و صوفیانِ راستین افتاده‌است، خواه ابن‌سینا باشد یا خیّام در شرق، خواه ویتگنشتاین باشد، یا برتراند راسل در غرب.

منابع:
رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی، سیدعلی میرافضلی، ص ۱۹۴.
حکیم عمر خیام و رباعیات، کاظم برگ نیسی، صص ۱۱۰-۱۱۱.
https://www.instagram.com/p/CMQOiZ0sTkr/?igshid=1jhdxc694gbb8
بیست و پنجم اسفند
روز پایان سرایش شاهنامه فردوسی را گرامی می‌داریم. ۲۵ اسفند ۴۰۰ هـ. برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ میلادی.
برین ‌نامه‌بر، سالیان بگذرد
بخواند هرآنکس که دارد خرد
از آن برتران یادگاری بُوَد
همان مونسِ روزگاری بُوَد
https://www.instagram.com/p/CMb_l3OsTIx/?igshid=1r1r11wajd04e
Forwarded from فرناد
فهرست كتابها و مطالب كانال فرناد تاكنون:
📕١-زورباي يوناني. كازانتزاكيس. قاضي
📕٢- يادداشتهاي زيرزميني داستايفسكي.آتش بر آب
📕٣-نظريه هاي فرهنگ در قرن بيستم. حسين بشيريه
📕٤-كليله و دمنه.نصرالله منشي. مجتبي مينوي
📕٥- بيگانه.آلبر كامو. ليلي گلستان
📕٦- معناي زندگي. تري ايگلتون. عباس مخبر
📕٧- قصه بكتاش ورابعه(گزیده). عطار
📕٨-تحليل متون ادبي. سلينا كوش. حسين پاينده.
📕٩- مرگ(گزیده). كلاك. بحريني
📕١٠- بيژن و منيژه(گزیده). فردوسي
📕١١- روانشناسي توده ها. گوستاو لوبون. خواجوي ها
📕١٢- خنده (گزیده). كولاكفسكي
📕١٣- جدال سعدي با مدعي. گلستان. يوسفي
📕١٤-عصبانيهاي عصر ما. كارن هورناي. خواجه نوري
📕١٥-تاملات دكارت(گزیده). لارنس كهون. رشيديان
📕١٦-وجدان زنو. ايتالو اسووو. مرتضي كلانتريان
📕١٧-اسكندر ويل كاپي(گزیده). دريا بندري
📕١٨- نيچه. علوي تبار
📕١٩- آتيلا ويل كاپي(گزیده). دريابندري
📕٢٠- شوپنهاور. علوي تبار
📕٢١- ساوونارولا (گزیده). ويل كاپي. دريا بندري
📕٢٢-كي ير كگور. علوي تبار
📕٢٣-كريستف كلمب(گزیده)ويل كاپي. دريابندري
📕٢٤-انسان خردمند. نوح هراري. نيك گرگين
📕٢٥-اخلاق(گزیده)
📕٢٦- هانیبال(گزیده). ويل كاپي. دريابندري
📕٢٧-سفر(گزیده)
📕٢٨-رستاخيز كلمات. دكتر شفيعي كدكني
📕٢٩-نان آن سالها. هاينريش بل. سيامك گلشيري
📕٣٠-كلئوپاترا(گزیده). ويل كاپي. دريابندري
📕٣١-جامعه هاي ما قبل صنعتي. پاتريشيا كرون. مسعود جعفري
📕٣٢- ارزشها كلاك بحريني
📕٣٣- شهرت. كولاكفسكي
📕٣٤- نرون. ويل كاپي. دريابندري
📕٣٥- عقل و اعتقاد ديني. مايكل پترسون و .... سلطاني و .....
📕٣٦- شنل.نيكلاي گوگول. ديهيمي
📕٣٧- بد قلقها. آتش پور
📕٣٨-قصه هاي شيخ اشراق. سهروردي. مدرس صادقي
📕٣٩- فلسفه ملال. لارس اسونسن. افشين خاكباز
📕٤٠- ده روز شگفت انگيز. الري كويين. سميعي
📕٤١- اختيار(گزيده). كلاك. بحريني
📕٤٢-هنر كتاب نخواندن. خرمشاهي
📕٤٣-عدالت. تامس نيگل
📕٤٤-انسان. بوخنسكي. باطني
📕٤٥-مبناي اخلاق ملتها. والتر ترنس استيس
📕٤٦-پست مدرنيسم. گلن وارد
📕٤٧-جامعه. بوخنسكي. باطني
📕٤٨-قانون. بوخنسكي. باطني
📕٤٩-داستان جمشيد و ضحاك. شاهنامه
📕٥٠-جستاري كوتاه درباره طنز حافظ. استاد شفيعي كدكني
📕٥١-سلاخ خانه شماره پنج. كورت ونه گات
📕٥٢-سيمون وي (سه آستانه نشين). دايا جينيس الن. رضايي
📕٥٣-فردريك كبير(چنين كنند بزرگان). ويل كاپي. دريابندري
📕٥٤-كاترين كبير(چنين كنند بزرگان). ويل كاپي. دريابندري
📕٥٥-داستان سياوش. شاهنامه. خانلري
📕٥٦-رمانتيسم. ليليان فورست. جعفري
📕٥٧-خئوپس فرعون(چنين كنند بزرگان). ويل كاپي. دريابندري
📕٥٨-داستان اسكندر و كيد هندي. شاهنامه. خانلري
📕٥٩-داوري اخلاقي،فلسفه اخلاق چيست. زاگال،گاليندو. حيدري
📕٦٠-پطر كبير (چنين كنند بزرگان). ويل كاپي. دريابندري
📕٦١-شارلماني (چنين كنند بزرگان). ويل كاپي. دريابندري
📕٦٢-برادران كارامازوف. داستايفسكي.احد عليقليان
📕٦٣-ژان ژاك روسو. آيزايا برلين. فولادوند
📕٦٤-پريكلس (چنين كنند بزرگان). ويل كاپي. دريابندري
📕٦٥-٢١درس براي قرن بيست و يكم. يووال نوح هراري
📕٦٦-حقيقت و زيبايي درسهاي فلسفه هنر. بابك احمدي
📕-٦٧ديباچه گلستان سعدي. غلامحسين يوسفي
📕٦٨-هفت خان رستم
📕٦٩-شهريار. ماكياولي. آشوري
📕٧٠-حافظ. دكتر حسن انوري
📕٧١-داستان پادشاه و كنيزك. مثنوي
📕٧٢-تاملات در فلسفه اولي. دكارت. احمدي
📕٧٣-نبرد رستم و اسفنديار. شاهنامه. به نظم و نثر
📕٧٤-انديشه يونگ. بيلسكر. حسين پاينده
📕٧٥-انسان خداگونه. هراري. گرگين
📕٧٦-عرفان و رندي در شعر حافظ. داريوش آشوري
📕٧٧-داستان عشق زال و رودابه. فردوسي. محجوب
📕٧٨-داستان يازده رخ. شاهنامه محجوب
📕٧٩-مسائل كليدي فلسفه. باجيني.بحريني
📕-٨٠ داستان كاووس شاه و سودابه. فردوسي. محجوب
📕-٨١ كار روشنفكري. بابك احمدي
📕-٨٢ داستان موسي و داراب. شاهنامه
📕-٨٣ داستان خسرو و شيرين. شاهنامه
📕-٨٤ چيستي هنر. هنفلينگ
📕- ٨٥ قصه شيخ صنعان. عطار. خانلري
📕-٨٦ فلسفه علم. اكاشا. پناهنده
📕-٨٧ حكايت ١٦ باب اول گلستان سعدي. يوسفي
📕-٨٨ باب چهارم گلستان سعدي. يوسفي
📕-٨٩ داستان مهبود و زروان. شاهنامه. محجوب
📕-٩٠ تمثيل صوفيان و عرصه سيمرغ
📕٩١-رساله ي تاريخ
(جستاري در هرمنوتيك تاريخ )
نوشته بابك احمدي
📕٩٢-نخستين جلوه هاي جهان پهلواني رستم
📕٩٣- تاریخ بی خردی از تروا تا ویتنام. باربارا تاکمن
📕٩٤-داستان مختصر جمشيد شاه و پيدايش نوروز
📕٩٥-ثار كلاسيك فلسفه نايجل واربرتون
📕٩٦-دن کیشوت های ایراني. بیژن عبدالکریمی
📕٩٧-ترس و لرز. سورن كي ير كگور
📕٩٨-خنده در تاریکی
نوشته ولادیمیر نابوکوف
📕٩٩-ساختار و تأویل متن
نوشته: بابک احمدی
📕١٠٠-سرگذشت حاجی بابای اصفهاني. جیمز موریه

@soundbookFARNAD
فایل صوتی کتاب 👆
سلام دوستان عزیز

امسال بنا داریم، از آغاز مثنوی شریف شروع به خواندن و شرح کنیم.
فایلهای صوتی را می‌توانید در کانال شرح دفتر نخست مثنوی معراج اندیشه به نشانی @masnavimeraj بیابید.

جلسه یکم:

چرا مثنوی می‌خوانیم و در مثنوی به دنبال چه هستیم؟
زبان فارسی در سه قرن اول پس از اسلام
Music Editor
🎧 #فایل_صوتی
📌 زبان فارسی در سه قرن اول پس از اسلام
🙎🏻‍♂ دکتر علی‌اشرف صادقی
💢 #آرشیو_انجمن
ایران باستان

در دوران نوجوانی شیفتهٔ تاریخ و زبانهای باستانی ایران بودم. جز کتابخانهٔ عمومی سیرجان-‌ که پیش از انقلاب کتابخانهٔ کورش کبیر نام داشت- هم جایی برای فرونشاندن تشنگی‌ام نبود. در بین کتابها می‌گشتم و هرآنچه را که مربوط به ایرانِ قبل از اسلام بود پیدا می‌کردم و به خانه می‌آوردم و با آنها معاشقه می‌کردم.
در قالبهایِ صابون یا ظرفهای دیگر، سیمان درست می‌کردم و کتیبه‌های هخامنشی را بر رویشان می‌نوشتم. بعضی از بخشهای اوستا را هم برروی چوبهای مکعبی که از زوائد کار نجاری‌ها برمی‌داشتم حک می‌کردم.
آرزوی بزرگم دیدن تخت جمشید بود.

یک‌روز در کتابفروشی زرّین دورهٔ سه جلدی ایران باستان پیرنیا را دیدم. با هزار و یک ترفند، ۶۰۰ تومان از پدر گرفتم، کتاب را خریدم و بستم ترکِ چرخ و به خانه آوردم. «خوشتر ازین گوشه پادشاه ندارد.» شبها با آن می‌خوابیدم و بامداد به عشق آن برمی‌خاستم.
حالا دیگر شغل شاغلم شده بود کپی تصاویر داریوش هخامنشی و سربازان او و چسباندن‌شان به در و دیوار اتاق.

یک روز خواهرزاده‌ام که شش هفت ماهه بود، ناخوش شد. با خواهرم او را پیش دکتر بردیم. نسخه نوشت. خواهرم به من گفت:
- ککا بلاتِ بگیرم من بچه را می‌برم خونه تو زودی داروهاش را بگیر بیار!
۱۵۰ تومان هم بابت پولِ دارو داد و سوار تاکسی شد و رفت. و من رفتم دنبال دارو!
کتابفروشی آقای خوشبخت کنار داروخانه بود. گفتم یک سری می‌زنم بعد دارو می‌گیرم. توی قفسه ایران باستانی پیرنیا را دیدم! کتاب را خواستم و ورق زدم.
-وااای این تاریخ ساسانیان را هم که ایران باستان ندارد، دارد.
-اوووه تازه شاهنامه را هم با تاریخ باستانی ایران تطبیق داده!!!
دیگر چیزی نفهمیدم. ۱۴۰ تومان دادم و کتاب را خریدم و در بغل گرفتم. هوا تاریک شده بود که رسیدم خانه.
_ اومدی ککا؟ کو بیا ببینم چی براش نوشته! یا خدا!
- من کتاب خریدم!
- چی؟!! بچهٔ من داره می‌میره تو پول داروش رو دادی کتاب خریدی!!!! ....
https://www.instagram.com/p/CPOTmyIMND8/?utm_medium=share_sheet
Forwarded from شبکه نظر (🧿 شبکه نظر)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خاطره‌ای از احمدشاه مسعود: تمام این عملیات‌ها به‌خاطر ادبیات است

◽️یادم می‌آید نیروهای مسعود می خواستند فرودگاهی را از کنترل طالبان بیرون سازد. روی تپه ی بحث در باره شعر بالا گرفت.
◽️‏کتاب شعری دست من بود. او خیلی از شعر نو خوشش نمی آمد. چون این جنگ هم خیلی جدی بود فرمانده هایش آمدند که گزارش جنگ را بدهند، جرأت نمی کردند نزدیک شوند. منتظر بودند بحث تمام شود. دایم به من چشم غره می رفتند، اما مسعود همین طور ادامه می داد.
◽️مشاوری به نام "قربان" داشت که پیش آمد و گفت: «بسیار ببخشید آمر صاحب حالا گپ عملیات است، نه ادبیات» مسعود گفت: «ملا صاحب، آبروی ما را پیش این ژورنالیست ایرانی بردی، کل این عملیات از خاطر همین ادبیات است.»
◽️شعور این ابر مرد را ببینید، به ضرورت هایی که حس کرده، توجه کنید. برای سربلندی خراسان زمین و برای بقا و حفظ فرهنگ‌بومی این خطه سنگر به سنگر جلو می رفت و البته هنوز جنگ علیه زبان فارسی در افغانستان خیلی جدی است.جوانان ما حتی بخاطر کاربرد واژه های ناب پارسی از ادارات اخراج می شوند
@Nazar
کلّ این عملیات از خاطری همین ادبیات است.

از احمد شاه مسعود یک خاطره دیگر هم نقل می‌کنند که در اوج بمباران- در حالی که او و یارانش در یک غار پناه گرفته و در واقع گیر افتاده بودند- ناگهان می‌گوید: بیایید از مولانا صحبت کنیم.
2025/10/22 19:45:10
Back to Top
HTML Embed Code: